اکانت قانونی بازی The Callisto Protocol ظرفیت2-Ps5

وضعیت
موجود در انبار
کد محصول 24105
کالیستو پروتکل (The Callisto Protocol) نام اولین مخلوق استودیو استرایکینگ دیستنس (Striking Distance) است. تیمی که به رهبری گلن اسکافیلد (خالق سه‌گانه Dead Space) و حجم بالایی از اعضای سابق استودیو ویسرال گیمز (بیش از ۳۰ نفر) که قبلا سه‌گانه…

599/000 تومان
  • تحویل سریع
  • پرداخت امن
  • هفت روز ضمانت بازگشت
  • ضمانت کالا
  • پشتیبانی آنلاین
معرفی محصول

بازی The Callisto Protocol

 

کالیستو پروتکل (The Callisto Protocol) نام اولین مخلوق استودیو استرایکینگ دیستنس (Striking Distance) است. تیمی که به رهبری گلن اسکافیلد (خالق سه‌گانه Dead Space) و حجم بالایی از اعضای سابق استودیو ویسرال گیمز (بیش از ۳۰ نفر) که قبلا سه‌گانه دد اسپیس را تولید کرده بودند، فعالیت می‌کند.

 

 

The Callisto Protocol
The Callisto Protocol

داستان بازی The Callisto Protocol

 

داستان بازی The Callisto Protocol در آینده‌ای دور رقم می‌خورد. جایی که انسان‌ها یا حداقل برخی از آن‌ها از زمین مهاجرت کرده‌اند. تمرکز بازی، روی دو ماه سیاره مشتری، یعنی Europa و Callisto است. ماه Europa، اکنون به محل زندگی انسان‌ها تبدیل شده و بر روی ماه Calisto نیز، زندان Black Iron تأسیس گشته که مرکز نگه‌داری زندانیان مختلف است.

داستان بازی روی شخصیت Jacob Lee تمرکز دارد. خلبانی که برای UJC کار می‌کند و به همراه همکارش Max Barrow، مشغول جابه‌جایی محموله‌های مختلفی از Callisto به Europa هستند. در آخرین ماموریت آن هاست که جرقه همه اتفاقات زده می‌شود. در ابتدای بازی شاهد یک حادثه تروریستی بیولوژیکی در Europa هستیم که اعلام می‌شود مسبب حادثه، گروهی به اسم Outer Way هستند. در ادامه، هنگام خروج از Callisto به سمت Europa، کشتی Jacob مورد حمله‌ی اعضای Outer Way قرار می‌گیرد. در طی فعل و انفعالات مختلف، کشتی فضایی آن‌ها بر روی Callisto سقوط می‌کند.

تیم امنیتی زندان Black Iron، جیکوب زخمی را در محل حادثه و در میان لاشه‌ی کشتی فضایی می‌یابد، اما نکته این جاست بر خلاف باور Jacob، خبری از بازگشت به Europa نیست بلکه او نیز به همراه Dani Nakamura (رییس گروه Outer Way) که او نیز از حادثه جان سالم به در برده است، به زندان Black Iron منتقل می‌شود. خبری از تیم نجات و بازگشت نیست و اکنون Black Iron، خانه‌ی جدید Jacob به شمار می‌آید. زندانی مخوف، عظیم و فوق امنیتی که میزبان خلافکاران و مجرمان رده بالای مختلفی از Europa است.

 

 

The Callisto Protocol
The Callisto Protocol

 

 

پس از انتقال به زندان، در همان ابتدای کار، تراشه‌ای پشت گردن Jacob قرار داده می‌شود که Core نام دارد. این تراشه هم از لحاظ داستانی اهمیت دارد و نقش مهمی را ایفا می‌کند و هم به طور مستقیم در گیم‌پلی تاثیرگذار است (میزان سلامتی Jacob را نمایش می‌دهد).
پس از انتقال به زندان، دیری نمی‌پاید که فاجعه‌ای بزرگ در زندان رقم می‌خورد و شاهد یک Outbreak گسترده هستیم. بسیاری از زندانیان به موجودات جهش یافته تبدیل شده‌اند و Black Iron به جهنمی عظیم تبدیل گشته است. اکنون هدف جیکوب فقط و فقط یک چیز است. بقا در مقابل خطرات پرشمار Black Iron و Callisto، و فرار از این منطقه‌ی جهنمی …

داستان عناوین Survival Horror، عموما در چند بخش کلی باید مورد بررسی قرار بگیرد. تعلیق داستان و وقایع، شکل‌گیری، پرداخت و رشد شخصیت‌ها، نحوه‌ی روایت و در نهایت ریتم اتفاقات داستانی.
در قسمت تعلیق، بازی The Callisto Protocol عملکردی نسبتا سینوسی از خود به نمایش گذاشته است. از طرفی تعلیق و ایجاد حس هیجان و رغبت در مخاطب برای فهمیدن ادامه‌ی داستان، در دو سه Chapter اولیه نسبتا کم است. تا جایی که بعضا آن قدر درگیر مبارزات، فضاسازی و اتفاقات ریز و درشت دیگر می‌شدم که عملا Objective اصلی داستانی را فراموش می‌کردم. از طرف دیگر در سه Chapter پایانی، تعلیق بازی پررنگ‌تر و عمیق‌تر می‌شود و داستان به نقطه‌ی حساس‌تری می‌رسد. در کل در زمینه‌ی تعلیق، بازی عملکرد بدی ندارد، اما در مقایسه با آثار دیگر Survival Horror، از Resident Evil گرفته تا Evil Within، تعلیق و جذابیت داستان بازی حرفی برای گفتن ندارد. چرا که کل داستان و وقایع مختلف، پیرامون مفهوم «بقا به هر قیمتی» شکل گرفته است و سازندگان کوچک‌ترین زحمتی به خود نداده‌اند تا داستان، وقایع یا شخصیت‌ها را مهم جلوه دهند.

شاید بزرگ‌ترین مشکل داستان بازی همین باشد. داستان، شخصیت‌ها و اتفاقات مختلف، نه تنها سطحی، قابل‌ پیش بینی و بدون پیچش و جذابیت هستند، بلکه صرفا نقش بستری برای خلق مراحل جدید را ایفا می‌کنند. کاملا مشخص است خود سازندگان بازی نیز داستان را در درجه اول یا دوم اهمیت قرار نداده‌اند. نتیجه این می‌شود با داستانی طرف هستیم که هر چند از لحاظ تعلیق کمی قابل قبول عمل می‌کند، اما در زمینه خلق حوادث، پیشبرد داستان و چگونگی خلق صحنه‌های مهم، ضعیف عمل کرده و لنگ می‌زند. در طول داستان The Callisto Protocol، نه خبری از داستانی جذاب و سینمایی است، نه خبری از شخصیت‌های به یاد ماندنی و نه از پیچش داستانی یا غافلگیری خاصی. صرفا با اتفاقاتی ساده و قابل پیش‌بینی طرف هستیم که به صورت زنجیر وار به هم متصل شده و داستانی واحد را تشکیل داده‌اند.

از طرف دیگر، شخصیت پردازی بازی نیز چنگی به دل نمی‌زند. کات سین‌های کم و تعاملات (interaction)‌ اندک، باعث شده آن چنان شخصیت‌های بازی پس از معرفی، پرداخت و رشد مطلوبی نداشته باشند. لازم به ذکر است که بازی، تنها پنج شخصیت اصلی و فرعی دارد! کم بودن شخصیت‌های اصلی و مکمل، به نوبه‌ی خود منفی یا مشکل ساز به شمار نمی‌آید. اکثر آثار Survival Horror، به واسطه‌ی دنیا و Setting خاصی که داستان بازی در آن جریان دارد، شخصیت‌های اندکی در اختیار دارند، اما مسأله این است اکثر آثار مشابه، از همان شخصیت‌های اندک به شکل مناسبی استفاده می‌کنند و رابطه‌ی شخصیت‌های فرعی با پروتاگونیست، حالت پویا و طبیعی به خود می‌گیرد و با پیشروی در داستان بازی و وقوع حوادث بیشتر، عمیق‌تر می‌شود.

گیم پلی بازی The Callisto Protocol

 

جدا از داستان باکیفیت و جذاب، اوج لذت کالیستو در گیم‌پلی‌اش نهفته است. کاوش در محیط‌ها و شرکت در مبارزات، اسکلت روند کالستو پروتکل را شکل می‌دهند. محیط‌های بازی نه آنقدر کوچک و خطی هستند و نه آنقدر بزرگ و درندشت که بازیکن در آن‌ها گم شود. در تمامی محیط‌های بازی، دو مسیر بسیار مهم وجود دارد. یک مسیر به‌پیشروی در داستان اثر مربوط می‌شود که مسیر اصلی است. در میان این راه‌های اصلی اما، شریان‌های فرعی وجود دارد که دنبال کردن‌شان کاملا اختیاری است؛ بازیکن این انتخاب را دارد تا با قدم گذاشتن در این مسیرها و عبور از چالش‌های موجود در آن‌ها، پاداش‌هایی ارزشمند را به‌دست بیاورد. درواقع این مسیرهای فرعی، کنجکاوی و مهارت بازیکن در مبارزات را قلقک می‌دهد و در پایان، پاداشی بسیار خوب را تقدیم گیمر کرده که به‌طور مستقیم، در ارتقاء لوازم جیکوب نقش ایفا می‌کند. علاوه‌بر تنوع بسیار خوب محیط‌ها (چه از منظر معماری نقشه و چه از منظر بصری) وجود این مسیرهای فرعی و باز بودن دست مخاطب در دنبال کردن یا نکردنشان از مهم‌ترین نقاط قوت کاوش در کالیستو به‌شمار می‌روند.

 

 

The-Callisto-Protocol
The-Callisto-Protocol

 

 

مبارزات در کالیستو پروتکل بر محوریت استفاده از سلاح سرد و گرم طراحی شده است. در ساعات ابتدایی بازی، نبردهای نزدیک با استفاده باتون برقی جیکوب محوریت اصلی مبارزات را شکل می‌دهند؛ رفته رفته با عمیق‌تر شدن چالش‌ها و اضافه شدن ابزار جدید مثل دستکش ضد جاذبه GRP و تفنگ‌های مختلف، دست مخاطب در ازبین‌بردن دشمنان بازتر می‌شود. هرچقدر که تنوع دشمنان بالاتر رفته و رویارویی‌ با آن‌ها سخت‌تر می‌شود، جیکوب هم سلاح‌های تازه به‌دست آورده و در مقابله با آن‌ها پیشرفت می‌کند. نکته‌ی مهم اینجا است که هم دشمنان و هم جیکوب هرچقدر هم که پیشرفت بکنند،‌ نقاط ضعف خاص خودشان را دارند. مثلا سیستم قطع عضو دشمنان جیکوب که نام بایوفاژ (Biophage) را یدک می‌کشند،‌ به‌‌مخاطب کمک می‌کند تا راحت‌تر بتواند آن‌ها را از میان بردارد. مثلا بازیکن با قطع کردن یکی از دست‌های دشمن، به‌راحتی می‌تواند حمله‌ی بعدی او را پیش‌بینی کرده و راحت‌تر از ضربه‌ی او جا-خالی بدهد. یا اینکه بازیکن می‌تواند با قطع کردن پای دشمنان، آن‌ها را با له کردن (Stomp) یا یک ضربه‌ی کاری باتون، با صرف حجم کمی از گلوله‌ها از بین ببرد.

از آن طرف، جیکوب هم نقطه ضعف‌های خودش را دارد. محدودیت قابل‌توجه گلوله‌ها، محدودیت در استفاده از دست‌کش ضد جاذبه GRP، محدودیت در اضافه کردن آیتم‌ها به کوله‌پشتی، برتری بایوفاژها در تعداد، قابلیت «جهش» و قوی‌تر شدن بایوفاژها در میانه‌ی مبارزه و مواردی از این دست، عمق و تعادل خوبی را به‌‌چالش‌های بازی می‌آورد. طبیعت بسیار خشن و چالش‌برانگیز حاکم بر گیم‌پلی، بازیکن را تشویق می‌کند تا از کمترین میزان منابع موجود، بیشترین استفاده را ببرد. و اینجا است که مواردی همچون بهره‌گیری از تله‌های محیطی به‌کمک دستکش ضد جاذبه GRP و استفاده از تکنیک‌های مخفیانه (کشتن دشمنان از پشت سر به‌شکل بی سروصدا) اهمیت خود را نشان می‌دهد. اوج لذت سیستم کامبت بازی، به‌لحظاتی مربوط می‌شود که تعداد زیادی از بایوفاژها به‌یک‌باره جیکوب را محاصره می‌کنند. اینجا است که بازیکن باید از تمامی مهارت‌ها و ابزارهایش (حتی تله‌های محیطی) استفاده کرده تا خودش را نجات بدهد؛ فکر شده بودن چینش دشمنان در محیط‌های بازی، مقابله با آن‌ها را به یک پازل تبدیل می‌کند. کالیستو از بازیکن می‌خواد تا به‌جای فشردن پشت سر هم دکمه‌ی پرتاب ضربه، به‌تمامی حرکات و راه‌های ازبین‌بردن دشمنان فکر کرده و بهترین گزینه را اجرا کند؛ موردی که مشابه‌ آن را در سری دد اسپیس شاهد بودیم.

فراگرفتن، بهره‌گیری از مکانیزم‌های نبرد در کالیستو پروتکل و عبور از چالش‌های آن دارای یک منحنی منطقی است که مبارزات بازی را به‌تجربه‌ای لذت بخش تبدیل می‌کند. البته که مواردی هم وجود دارند که مانع این لذت می‌شوند و آن‌‌ها، مشکلات فنی بازی هستند. بزرگ‌ترین ایراد فنی که به‌گیم‌پلی اثر ضربه می‌زنند، به‌دوربین بازی مربوط می‌شوند. اول باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که کنترل کردن جیکوب در بازی کالیستو پروتکل، سنگینی خاص خودش را دارد. مواردی همچون راه رفتن کاراکتر، نشانه‌گیری با تفنگ/دستکش GRP، پرتاب ضربه با باتون برقی و موارد این‌چنینی، همگی وزن و سنگینی خاصی دارند. موضوعی که به‌خوبی مکانیزم Tank Controls از آثار کلاسیک سبک وحشت/بقا را به‌کالیستو پروتکل آورده و آن را با طبیعتِ واقع‌گرا و سینمایی اثر ترکیب می‌کند.

موضوع اصلی اینجا است که نزدیک شدن‌های شدید و گاه‌وبی‌گاه دوربین به‌کاراکتر تحت کنترل گیمر، مواردی همچون آیتم‌های موجود در محیط و حتی رابط کاربری (نمایش میزان سلامتی/شارژ دستکش GRP) را از دید بازیکن خارج و یک سختی بیهوده را به‌تجربه‌ی بازیکن تحمیل می‌کند. سایر مواردی همچون باگ‌های مختلف، خروج‌های ناگهانی از بازی (کرش کردن)، بهم ریختن ساختار و چینش دشمنان به‌دنبال مشکلات فنی، اجرا نشدن دستورهای مبتنی بر فشردن دکمه‌ها و بیشتر، از جمله ایرادات تکنیکی بازی هستند که به‌شکل مستقیم، روی گیم‌پلی و تجربه‌ی بازی اثر می‌گذارند. با وجود اینکه حجم بالایی از مشکلات فنی بازی در این لحظه و با آپدیت ۱۲ گیگابایتی کالیستو حل شده‌اند اما، عرضه‌ی اثر مملو از مشکلات فنی تجربه‌ی حجم زیادی از بازیکنان را تحت تاثیر قرار داد.

در کل و پیرامون گیم‌پلی کالیستو پروتکل می‌توان گفت که در این اثر، با یک بازی چالش‌برانگیز و واقعا سرگرم‌کننده طرف هستیم. تنوع دشمنان درکنار تنوع ابزار آلات بازیکن و باز بودن دست مخاطب در نابود کردن دشمنان از روش‌های مختلف، ضمن بخشیدن عمق و تعادل مناسب به‌گیم‌پلی، کالیستو پروتکل را به‌یک بازی مفرح و چالش‌برانگیز با ارزش تکرار بالا تبدیل می‌کند. کالیستو پروتکل با ترکیب صحیح مولفه‌هایی مثل سیستم زد و خورد نزدیک، کنترل سنگین (Tank Controls) کاراکتر و فضاسازی خاص با مولفه‌هایی که از سری دد اسپیس قرض گرفته، به‌خوبی خودش را در همان ساعات ابتدایی از زیر سایه‌ی دد اسپیس خارج کرده و یک هویت منحصر‌به‌فرد را می‌سازد. ایرادهای فنی بازی، بزرگ‌ترین موانعی هستند که در مسیر لذت بردن از تجربه‌ی گیم‌پلی کالیستو قرار گرفته‌اند. مشکلاتی که با وجود حل شدنشان با آپدیت‌های اخیر، تجربه‌ی حجم زیادی از مخاطبان در زمان عرضه‌ی کالیستو را تحت تاثیر قرار دادند.

گرافیک و جلوه های صوتی بازی

 

گرافیک بازی، در یک کلام فوق‌العاده است. طراحی چهره شخصیت‌ها، کیفیت بافت‌ها، نورپردازی محیط، سایه‌زنی اجسام و جزئیات محیط، تحسین برانگیز هستند. به راحتی می‌توان از The Callisto Protocol به عنوان بازی‌ای نسل نهمی یاد کرد که ظاهر فوق‌العاده جذاب و چشم‌نوازی دارد.

 

 

در بخش موسیقی و صداگذاری، عملکرد بازی بسیار رضایت بخش است. ساندترک بازی به شکل فوق‌العاده‌ای مخاطب را در اتمسفر بازی غرق می‌کند و خوشبختانه تطابق بسیار خوبی در این بخش با فضای بازی شاهد هستیم. صداگذاری افکت‌ها، شلیک‌ها و تعاملات نیز رضایت‌بخش است و خبری از عدم تطابق صدا و فعالیت نیست.

در بخش صداپیشگی، قطعا درخشان‌ترین عملکرد به اجرای Josh Duhamel در نقش Jacob Lee بر می‌گردد. البته بهتر بود اجرای درخشان او، با پرداخت مناسب شخصیتش همراه شود تا او را به شخصیتی ماندگارتر تبدیل سازد.

  • رده سنی

    +18

  • ژانر

    بقا, اکشن, ترسناک

  • نمره

    4.4/5

نظرات کاربران