اکانت قانونی بازی Stray
بازی Stray در ظاهر کار سختی برای جلب توجه تعداد زیادی از بازیکنها نداشت. همین که در یک بازی ویدیویی واقعا یک دکمه مخصوص میو وجود دارد، آن را به اندازهی کافی لایق تجربه جلوه میدهد؛ حداقل برای انسانهایی که مثل من، گربهها را دوستداشتنی میدانند. اما ساختهی استودیو BlueTwelve فراتر از یک شبیهساز دوستداشتنی و بامزهی گربه است؛ تا حدی که میتوان موقع تجربهی Stray به دغدغههای تیم سازنده فکر کرد و سراغ بحث دربارهی جزئیات مختلف جهان آن رفت.

داستان بازی Stray
قصهگویی بازی توانایی بیرون کشیدن احساسات مختلفی را دارد. غم، ترس، تنهایی و ناامیدی در وجود بسیاری از کاراکترهایی که در بازی میبینید، جاری شدهاند. از همان زمانیکه کمکم متوجه میشوید در دنیای بازی چه خبر است، دیگر فقط مشغول درک کامل داستان و آشنایی کامل با جهان Stray نیستید، بلکه به معانی و مفاهیم قرارگرفته در پس این فضاسازیها فکر میکنید؛ به دیوارنوشتههایی که سرشار از ناراحتی هستند، رباتهایی که مطیع ماندهاند و صدالبته آنهایی که سرکشی کردند تا زندگی کنند.
ماجراجوییهای شما به عنوان یک گربه تنها در شهری آیندهگرایانه جریان دارد که در آنها انواع رباتها به جای انسانها سکونت دارند و اثری از بشریت مشاهده نمیشود. شما باید در نقاط مختلفی از این شهر بزرگ گشت و گذار کرده، مسیر خود را پیدا کنید و برخی معماها و چالشها را نیز پشت سر بگذارید. از آنجا که در نقش یک گربه قرار دارید، دنیا را از دید او تجربه کرده و بسیاری از کارهای بامزهای که گربهها انجام میدهند را نیز میتوانید اجرا کنید، از خراش انداختن مبل و فرش و دیوار گرفته تا صدای میو میو در آوردن و انداختن اشیاء از بلندی به روی زمین و….
داستان بازی در کنار ترکیب محیط، اتمسفر و موسیقی بازی شروع فوق العادهای دارد و به سرعت مخاطب را جذب میکند. فضا سازی، طراحی جزییات، بافتها، طراحی هنری و در مجموع تجربه بصری بازی به شدت دوست داشتی است، به طوری که مخاطب از گشت و گذار در محیط و گرفتن اسکرین شات گرفتن لذت خواهد برد. با این حال روی پلتفرم پلی استیشن ۵ این تجربه گاها با افت فریم همراه است. جالب توجهترین بخش بازی کنترل گربه است که برای مخاطب سازندهی تجربهای کم نظیر از ویدئو گیم است. شما میبایست در قالب گربه به ماموریتهای بازی، معما و چالشهای ساده و گشت و گذار در محیط بپردازید. با این وجود گاها به نظر میرسد بازی به قدر انتظار از پتانسیل ایدهی اصلی بهره نبرده است. گیم پلی و لول دیزاین به لطفا معماهای استاندارد، مبارزات و تعقیب و گریزهای هیجان انگیز مخاطب را با خود همراه میکند و در این پروسه داستان مرموز بازی را نیز برای اون روایت میکند. هرچند پایان بندی بازی شاید سوالهایی را در ذهن مخاطب باز بگذارد، اما در نهایت Stray را میتوان یکی از قابل توجهترین عناوین امسال دانست که تجربهی کاملا متفاوتی را رقم میزند.
قصهی بازی ماجرای خیلی پیچیدهای را تعریف نمیکند و راستش را بخواهید، به خاطر کوتاه بودن بازی هم خیلی در مرکز توجهات قرار نمیگیرد. چیزی که Stray را خاص میکند نه صرفا داستان، بازی کردن در نقش یک گربه یا اتمسفر بینظیر این دنیا، بلکه ترکیبی از تمام این موارد است. Stray یک بازی با روح است و با این که توصیف کردن چنین دنیایی در بین بازیهای کپیپیست و صرفا خوشگل امروزی کار سختی نیست، اما واقعا باید آن را تجربه کنید تا تمام جزئیات ریز و درشت بازی را خودتان برای اولین بار تجربه کنید. از وقتی که میتوانید با گربه سرتان را داخل یک پاکت مقوایی کنید و متوجه شوید که کنترلهای بازی برعکس شدهاند، تا زمانی که روی میز بیلیارد با توپها بازی میکنید یا حتی با دست زدن به تابلوها و افتادنشان، شاهد ترسیدن بیش از حد گربه هستید. Stray یک بازی واقعی در دنیایی فانتزی است که واقعا در بین بازیهای جدید امروزی، حرفی هر چند تکراری را برای گفتن دارد و از روشهای خلاقانه برای قصهگویی استفاده میکند.

گیم پلی بازی Stray
گربهای که کنترل میکنید به یک ربات مخصوص و پرنده به اسم B-12 دسترسی دارد که کنترلش توسط کولهپشتیای که به او متصل شده در دست خواهد داشت. این ربات به شما اجازه میدهد حرف سایر ساکنین دنیای سایبرپانکی بازی را بفهمید و با آنها تعامل داشته باشید. علاوه بر این راهنمای مسیر و راهحل بسیاری از معماها را به کمک این ربات پیشرفته که همراهتان است خواهید فهمید. بازی با زاویه دوربین سوم شخص طراحی شده و به گشت و گذار، فعالیتهای فرعی گربهای و همچنین حل کردن معماها و عبور از موانع پلتفرمر خلاصه میشود و گیم پلی کوتاه در حد 5 ساعت را به خوردتان خواهد داد. بخشهایی از بازی نیز به تعقیب و گریزهای مهیج اختصاص دارد که هیجان بیشتری را ارائه میدهد.
بخش مهمی از بازی را قسمتهای پلفترمینگ آن تشکیل داده و با این که سیستم پلتفرمینگ تماما روی انتخاب کردن پلتفرم بعدی و کلیک کردن روی یک دکمه تعریف شده، اما همچنان در نقش گربه لذتبخش است.همچنین پازلهایی که چندان دشوار نیستن و مهم ترین قسمت بازی القای حس گربه ایی است به گونه ایی که واقعا احساس میکنید گربه شدید.
گرافیک بازی
بازی Stray در زمینه گرافیکی نیز یکی از عناوین نسل جدید محسوب شده و تمامی نورپردازیها، انیمیشنهای خود گربه و رباتها و جزییات تصویر در آن به شکلی زیبا و چشمنواز طراحی شدهاند. قدم زدن در شهرهای رنگارنگ سایبرپانکی که مملو از چراغهای نئون و رباتهای پیشرفته است، دیدن انعکاس تصاویر در چالههای آب و موتور فیزیک مناسبی که تعامل با اشیاء را میسر میکند از ویژگیهای بارز گرافیکی بازی است. خود کاراکتر اصلی شما نیز به شکلی کاملاً طبیعی و واقعگرایانه طراحی شده و تمامی حرکات، جزییات ظاهری و اعمالش دقیق هستند. این بازی کوتاه توسط تیمی خوشذوق و کوچک ساخته شده که تجربهای لذتبخش، متفاوت و سرگرمکننده از زندگی یک گربه را در محیطی دیجیتالی به خوردتان خواهد داد.
موسیقی بازی
موسیقی بازی همان چیزی است که نقش هارمونی را برای تمام جنبههای بازی را ایفا میکند. یک موسیقی شاید نه چندان انقلابی و جدید، اما چیزی که کار را راه میاندازد و به مهمترین جنبهی بازی یعنی اتمسفرسازی آن کمک شایانی میکند. بازی کردن در نقش یک گربه هیچوقت تا این اندازه جذاب و هیجانانگیز نبوده؛ مخصوصا این که گربه شما میتواند صدها بار در یک پلیترو میو کند، ناخنهایش را روی هر فرشی که میبیند اسکرچ کند و البته با رباتهای بیزبان مثل خودش دوست شود و به آنها کمک کند. Stray همان چیزی است که همیشه از یک بازی گربهای میخواستیم.