بازی Ghost Runner II
بازیه Ghost Runner II اثری بود که در سال ۲۰۲۰ و در میان کشمکش نوع بشر با عاملی ناشناخته بهنام کووید ۱۹ منتشر شد. محصولی جذاب از تیم One More Level که طی رویدادهای مختلف و با نمایشهای فریبندهاش، عقل و هوش طرفداران آثار اکشن، بهخصوص بازیهای اکشنِ One Hit One Kill (یک ضربه، یک مرگ) را برده بود. بازی در پایان موفق شد تا میانگین نمرات ۷۸ تا ۸۱ را کسب بکند و شروعی بسیار خوب را برای تیم سازندگانش رقم بزند. حالا و بعد از گذشت سه سال، نوبتبه دنبالهی گوسترانر رسیده است.

داستان بازی Ghost Runner II
داستان بازی Ghost Runner II مدتی بعد از مؤخره بازی قبلی دنبال میشود. تمام اتفاقات و جریانهای داستانی گوسترانر ۲، همگی تحت تاثیر رخدادهایی هستند که در پایان گوسترانر 1 رقم زده بودیم؛ در قسمت دوم، با عواقب کارهایی که در بازی قبلی بهسرانجام رساندیم، مواجه میشویم. اسکلتبندی داستان Ghost runner 2 با تکیهبر ساختار قصهگویی «سفر قهرمان» استوار شده است. بهدنبال همین موضوع، کاراکتر جک (Jack) در این نسبتبه اثر قبل، پرداخت بهتری دارد همراهبا سایر شخصیتهای کاملا تکبعدی بازی موفق میشود تا روایتی شسته رفته و مناسب را تقدیم مخاطبانش بکند. روایتی که اسطورهشناسی هند و ایران را با پیرنگ سایبرپانکی خود ترکیب کرده و معجونی تقریبا فراموششدنی اما جذاب را پدید میآورد.
بازیهایی مثل گوسترانر یا سری DOOM اصلا و ابدا با قصهگوییشان معرفی نمیشوند و هرگز هم در مسیر تعریف کردن ماجراهایی بهیاد ماندنی و چندلایه قدم برنمیدارند؛ انتظار ارائه شدن قصههایی تکاندهنده و ماندگار از چنین ویدیوگیمهایی حقیقتا اشتباه است. گوسترانر اثری ۴۰ دلاری است که روایت در آن هرگز اولویت اصلی نیست و همان سفر قهرمانِ ساده با کاراکترهای تکبعدی که در امتداد ماجراجویی جک قرار میگیرند، از پس ایجاد یک بهانه برای شمشیر دست گرفتن و لتوپار کردن دشمنها برآمدهاند.
گیم پلی بازی Ghost Runner II
گیمپلی گوسترانر 2 با تغییراتی ملموس و گسترش آنچه که بازی قبلی را بهاثری تحسینشده بدل کرده بود، تجربهای که از «گوسترانر» انتظار داریم را تحویلمان میدهد؛ یک اکشن One Hit One Kill دیوانهوار، سختگیر و بسیار پرچالش که در ورای سختی شاید طاقتفرسای آن، طعمی لذیذ جاخوش کرده است. قبل از اینکه بیشتر بهمولفههای آفرینندهی گیمپلی گوسترانر ۲ بپردازیم، بهتر است شاخصههایی که یک بازی One Hit One Kill موفق را میسازند را یکبار مرور کنیم.
- قابلیت مانور بالای بازیکن: در این سبک از بازیها، آزادی عملِ حرکتیِ قابل توجهی بهبازیکن اعطا میشود. حرکت در نقشهی هاتلاین میامی (Hotline Miami)، کاتانا زیرو (Katana Zero) و سری گوسترانر (Ghostrunner) بهلطف سیستمهای حرکتی چندلایهای که در آنها تعریف شدهاند، عمق بسیار خوبی دارند و بازیکن با تسلطبر مولفههای حرکتیِ این آثار، برای زنده ماندن تلاش میکند. سری گوسترانر با معرفی سیستم پارکور حقیقا جذابی که تجربهای مشابه با سری میرورز اج (Mirror’s Edge) را برایمان میسازد، بهگیمر اجازه میدهد تا مهارت کسب کند، در بازی حرفهای شود و ضمن لذت بردن از آن حس حرفهای بودنی که از دل پشتک و وارو زدنهای پیدرپی جوانه میزد، برای دور بودن از شرایط مرگبار اثر تلاش بکند.
- سیستم مبارزه پرچالش و عمیق: سرعت واکنش بالا و پیشبینی درست حملهی دشمن، درصد قابل توجهی از ساختار مبارزات در این مدل بازیها را شکل میدهد. وجود انواع و اقسام سلاحها و قابلیتها در دسترس بازیکن، روند مبارزه در این بازیها را متنوع میکند. گیمر با کسب این آیتمهای جدید و متنوع، این اختیار را دارد تا تجربهای شخصی و نزدیکبه آنچه که در ذهنشان دارند را پیادهسازی کنند. چنین مولفهای در بازیهای One Hit One Kill بهشدت ضروری و مهم است. بههرحال با محصولی طرف هستیم که در آن فقط یک ضربهی ما بهدشمن یا یک ضربهی دشمن بهما میتواند شکست یا پیروزی را تعیین کند. پس وجود چارچوبی سختگیرانه و پرچالش برای نبردهای این آثار واقعا موضوعی مهم و ضروری است.
- محیط: هرچقدر که محیط و انواع چالشهای پلتفرمینگ میتوانند تلهی مرگ بازیکن باشند، بههمان اندازه هم برای دشمنان خطرناکاند. پیشروی، مبارزه و پلتفرمینگ در این آثار بهآگاهی محیطی واقعا دقیقی نیاز دارد. بازیکن زیرک اما میتواند همین محیطهای خطرناک را بهتلهی مرگ دشمنان خود تعیین بکند. اینجا است که میبینیم عمق مناسب در طراحی محیطهای اینسبک از بازیها چقدر میتواند تعیینکننده باشد.
بازی گوسترانر 1 با بهرهگیری حداکثری از مولفههای ذکر شده توانست بهیک بازی One Hit One Kill واقعا باکیفیت بدل شود. در گوسترانر 2، این شاخصها دوبرابر بهتر از بازی قبلی عمل میکنند و تجربهای سریعتر و بسیار هیجانانگیزتری در این بازی انتظارتان را میکشد. کلمهی «گستردهتر» مهمترین کلیدواژهای است که میتواند سیستمها و تجربهی کلی گوسترانر 2 را توصیف بکند. از گسترش قابلتوجه آزادی عمل بازیکن در میدانهای مبارزه، گسترش اختیار بازیکن در نحوهی از میان برداشتن چالشهای پارکور و گسترده شدن نقشههای مختلف، همگی درکنار یکدیگر Ghostrunner 2 را تعریف میکنند.
بزرگ شدن نقشههایی که در آنها ماجراجویی میکنیم احتمالا اولین چیزی باشد که در گوسترانر ۲ بهچشم میآید؛ نقشهها و اتاقهای موجود در گوسترانر ۲ در مقایسه با مسیرهای عموما تنگ و اکثرا راهرو-گونهی بازی قبل، در همان مراحل آغازین بازی دوم غافلگیرتان میکند. این محیطهای بزرگ همانقدر که با آیتمهای مخفیِ گوشه و کنارشان بازیکن را بهگشتوگذار و کسب آپگریدهای جدید تشویق میکنند، بههمان اندازه هم گریبان اثر را گرفتهاند. بازی در یک مقطع و در لحظاتی که تپش و هیجان را بهنقطهی جوش و خروش رسانده است، ناگهان بهتجربهای نیمه اوپنورلد (Open World/جهانباز) بدل میشود؛ این تکه از بازی که خوشبختانه چندان طولانی هم نیست، سکتهای عجیب در ریتم گوسترانر ۲ بهشمار میرود و مثل بستن بالها و اتصال وزنههایی پنجاه کیلویی به دو پا یک پرنده است!
خوشبختانه بهمحض اینکه حس کسالت بخواهد تجربهتان را تحت شعاع قرار بدهد، درگیر یک نبرد پرهیایو و سرسامآور میشوید و بازی خیلی سریع از لبهی پرتگاه قسر در میرود. اما یکی از مهمترین تفاوتهای بازی نسبتبه قسمت قبلی، بهوجود یک موتور سیکلت فوقسریع و سوپر اسپرت در اختیار بازیکن برمیگردد. وجود این موتور نهتنها بهآفرینش یک سری لحظهی سینمایی فوقالعاده تماشایی و نفسگیر منجر شده، بلکه آن تکهی ملالآور و اوپنورلد بازی هم زیر سر همین موتور سیکلت است. بهصورت کلی و برای جمعبندی پیرامون طراحی و گسترش محیطها، با فاکتور گرفتن از آن بخشِ جهانباز و خستهکننده، میتوانیم بگوییم که گسترش محیطهای بازی از اتفاقات قابلتوجه و بسیار مهم گوسترانر 2 است که ضمن بالاتر بردن قدرت اختیار و آزادی عمل مخاطب، عمق چالشهای پلتفرمینگ و نبرد را هم بهگونهای قابلتوجه بالاتر برده است.
سیستم مبارزات و پلتفرمینگ هم بهشکلی قابلتوجه گسترش پیدا کردهاند. پیشرفت بازی در مکانیزمهای نبرد اما، مستقیما بهتازهسازی چارچوب ارتقاء کاراکتر (Upgrading System) برمیگردد. وجود انواع و اقسام مهارتهای مختلف کاری کردهاند تا ضمن افزایش ارزش تکرار بازی، روند تجربهی گوسترانر 2 نسبتبه قسمت قبلی، متنوعتر و پرحرارتتر شده باشد. در ورای سیستم کامبت خوشساخت و استخواندارِ بازی، مکانیزمهای شگفتانگیز پلتفرمینگِ گوسترانر ۲ خودنمایی میکنند. یکپارچگی و هماهنگی ساختارهای محیطی با قابلیتهای پارکور/شهرنوردی که برای جک تعریف شده است، تک تک اتاقهای بازی را بهقتلگاه نیروهای دشمن بدل کردهاند.
تمامی سازهها، دیوارها و ساختارهای ساختمانی که در نقشههای بازی میبینید، همه در خدمت شما هستند تا بهقوهی خلاقیتتان تکیه و با اجرای تکنیکهای پارکور، دشمنانتان را گیج کنید. اگر گفتید از این موضوع میتوانیم چه چیزی را نتیجهگیری کنیم؟ اینکه پارکور و پلتفرمینگِ بازی بهگونهای نیست که شما را بهاستفاده و پرش از یک پلتفرمِ ویژه و از پیش تعیینشده برای پیشروی در بازی مجبور کند. خوشبختانه پلتفرمینگ در بازی آنقدر عمق خوبی دارد که دستتان برای حل موقعیتهای پازلگونهی گوسترانر ۲ کاملا باز باشد و حتی اگر طی پرشها و دویدنهای روی دیوار اشتباه بکنید، بهلطف بهینه بودن سیستم پارکورِ بازی و با تکیهبر مهارتتان خیلی سریع میتوانید اشتباهتان را جبران کرده و ضمن فرار از صفحهی Game Over و بدون توقف در جریان بازی، از پس چالشها بربیایید.
گرافیک و جلوه های صوتی بازی Ghost Runner II
موسیقی بازی، فوقالعاده است و نه تنها ضربآهنگ تندی دارد و آدرنالین خونتان را بالا میبرد، بلکه کاملا حال و هوایی تکنولوژیک و سایبرپانکی دارد و به فضاسازی عمیقتر بازی، بیش از پیش کمک کرده است. صداپیشگی شخصیتهای مختلف، خصوصا خود Jack نیز بسیار مطلوب و قابل قبول صورت گرفته و ایراد و انتقادی به آن وارد نیست.

در بخش گرافیکی، عملکرد بازی نسبتا سینوسی است. از یک سو، گرافیک هنری، کیفیت بافتها، نورپردازی و رفلکس نور و رنگ پردازی محیطهای بازی، خصوصا مناطق داخل Tower و مراحل سایبرپانکی، بسیار چشم نواز است و فضاسازی سایبرپانکی بازی، در کل به شکل فوقالعادهای صورت گرفته است. از سوی دیگر یک سری موارد ناامید کننده نیز به چشم میخورند. برای مثال افکت آتش و انفجار بازی، بسیار بد، کهنه و ضعیف است و از سوی دیگر، انیمیشنهای لب و دهن کارکترها هنگام صحبت، افتضاح است و بعضا، حتی با دیالوگهای گفته شده همخوانی ندارد.