بازی Far Cry Primal
به دوازده هزار سال پیش فکر کنید، جایی که انسانهای اولیه در قلب طبیعت وحشی در کنار حیواناتی بیرحم نظیر ببرهای دندان خنجری زندگی میکردند، به دور از هرگونه فرهنگ و تمدنی. آنها به صورت قبیلهای زندگی میکردند و مردان قبایل در قالب گروههایی چند نفره به شکار حیوانات برای تهیه غذا میپرداختند. البته هر روز و به خاطر عوامل مختلفی نظیر حمله حیوانات، تغییرات شدید آب و هوایی و مسائلی از این دست برخی از انسانها به کام مرگ کشیده میشدند. هر چه که باشد، زندگی در دامان طبیعت این خطرات را نیز در بردارد. حال، Far Cry Primal دست روی این برهه خاص زمانی گذاشته و میخواهد بازیبازان را با خود همراه کند تا سفری در دل تاریخ داشته باشد و آنها را به دوازده هزار سال قبل ببرد، به دورهای که در کمتر بازی کامپیوتری شاهد پرداختن به آن بودهایم. حال با ما همراه باشید تا نگاهی داشته باشیم به جدیدترین اثر استودیو کاربلد یوبیسافت مونترال (Ubisoft Montreal) تا ببینیم این بار آنها چه عنوانی را برایمان تدارک دیدهاند.

داستان بازی Far Cry Primal
در این نسخه بازیبازان هدایت تاکار (Takkar) را برعهده خواهند گرفت، جنگجویی نترس و بیباک که تنها بازمانده قبیله Wanja است. او به دنبال این است تا دوباره نام Wanja را به عنوان قدرت بلامنازع منطقه Oros (که وقایع بازی در آن رقم میخورد) بر سر زبانها بیندازد. صحبت از Oros شد، خوب است به این نکته اشاره شود که از لحاظ تنوع محیطی Far Cry: Primal عملکرد مطلوبی دارد و Oros مناطق سرد و یخ زده کوهستانی، دشتها و مراتع سرسبز و جنگلهای پر از درخت را شامل میشود. تاکار به این منظور، باید در کنار تاسیس دهکدهای جدید، با دو قبیله دیگر با نامهای Udam و Izila نیز مبارزه کند. این دو قبیله در اصل دشمنان قبیله تاکار هستند و به دنبال نابودی کامل مردمان آن قبیلهاند. مشخصاً تاکار نمیتواند به تنهایی با این دو قبیله بزرگ مواجه شود، پس، در طول بازی او متحدان و دوستان زیادی پیدا میکند که در این راه به او کمک میکنند. در نگاه اول همهچیز بسیار ساده به نظر میرسد و متاسفانه تا انتهای بازی نیز این وضعیت تغییر محسوسی نمیکند و از ابتدا تا انتها، بازی یک سیر داستانی کاملاً ساده و پیش پا افتاده را طی میکند و شاهد فراز و نشیبهای چندانی در طول بازی نیستیم. در Far Cry: Primal خبری از پیچ و خمهای دو نسخه قبلی سری نیست و سازندگان سعی داشتهاند تا داستان بازی را بسیار سادهتر کرده تا بازیبازان راحتتر با آن ارتباط برقرار کنند، غافل از این که این مسئله نتیجه عکس داده و نسبت به دو نسخه قبلی سری شاهد یک پسرفت به تمام معنا هستیم. مسئله بعدی شخصیت پردازی این نسخه است. در دو نسخه قبلی شاهد حضور دو شخصیت بسیار کاریزماتیک به نامهای واس مونتنگرو (Vass Montenegro که در Far Cry 3 حضور داشت) و پاگان مین (Pagan Min شخصیت منفی اصلی Far Cry 4) در نقش دشمنان اصلی بازی بودیم و حضور این دو شخصیت از بزرگترین نکات مثبت دو نسخه قبلی سری بود، مخصوصاً واس مونتنگرو که به عقیده بسیاری شخصیت پردازی او در سطح فیلمهای طراز اول سینمایی قرار داشت. در Far Cry Primal ، روسای دو قبیله Udam و Izila دشمنان اصلی تاکار هستند ولی به هیچ وجه به پای واس مونتنگرو یا حتی پاگان مین نمیرسند، پس از همین حالا مطمئن باشید که شاهد دیوانه بازیهای واس مونتنگرو و دیالوگهای جالب پاگان مین در طول بازی نخواهید بود!
داستان پرایمال در بازه زمانی 12 هزار سال پیش و در لوکیشنی خیالی به نام دره Oros می گذرد؛ دره ای که در کوه های کارپات واقع در اروپای شرقی قرار گرفته است. بعد از اتمام عصر یخبندان، یکبار دیگر فرصتی پیش آمده تا طبیعت جان تازه گرفته و موجودات زنده را در دامن خود پرورش دهد. اما این تنها ماموت های غول پیکر، گوزن ها و ببرهای دندان خنجری نیستند که در آن نقطه پا به حیات گذاشته اند، بلکه دره Oros تبدیل به جولانگاهی برای سه قبیله از انسان های ماقبل تاریخی تبدیل شده که به صورت شبانه روزی با حیوانات وحشی و نیز با یکدیگر مشغول جنگ و ستیز اند.
گیمر در نقش کارارکتری به نام تاکار ایفای نقش می کند که عضو قبیله ای شکارچی به نام Wenja است. در همان بدو ورود به بازی، متوجه می شوید که قبیله Wenja توسط دو قبیله دیگر با نام های Udam، متشکل از انسان های نئاندرتال و آدمخوار و نیز Izila، قبیله ای که اندکی به تمدن نزدیک تر است، مورد حمله قرار گرفته.
داستان بازی، کاملا با اتمسفر ماقبل تاریخی بازی همخوانی دارد و تنش حاکم بر زندگی روزمره در آن دوران را به خوبی تصویر می کند. همه چیز در پرایمال درباره بقا است؛ از جمع آوری روزانه منابع لازم برای ادامه حیات گرفته تا کشتن هر موجود زنده ای که بر سر راه قرار می گیرد.

به جای آن که خط داستانی مشخصی برای پرایمال در نظر گرفته شود، سازندگان ترجیح داده اند که چند موضوع مختلف در داستان پدید آورند که می توان بدون ترتیب خاصی آن ها را به انجام رساند. اکثر این موضوعات، به شخصیت هایی در قبیله Wenja مربوط که می شوند در حوزه های مختلف تخصص دارند و با دریافت ماموریت از آن ها می توان به مهارت و امکانات بیشتری در گیم پلی دست پیدا کرده و در عین حال، با قبایل Izila و Udam نیز مبارزه کرد.
اگرچه کلیت داستان پرایمال، مثل سابق براساس انتقام جویی شخصیت اصلی شکل گرفته اما به دلیل بازه زمانی در نظرگرفته شده برای بازی، روند داستانی تا حدودی با نسخه های قبلی متفاوت است. در واقع یکی از دستاوردهای پرایمال را می توان آن دانست که داستان با جذابیت های خاص خود، گیمر را نسبت به وقایعی که ممکن است در آینده به وقوع بپیوندند، کنجکاو می سازد.
گیم پلی بازی Far Cry Primal
یکی از بزرگترین نقاط قوت جدیدترین نسخه سری Far Cry همچون نسخههای قبل، طراحی بینظیر محیطها است. محیطهای بازی، از جنگلها و دشتهای سرسبز گرفته تا کوهستانهای سرد و منجمد، همگی به بهترین نحو ممکن طراحی شدهاند. به طور حتم در هنگام تجربه Far Cry: Primal، چندین بار کنترلر را کنار خواهید گذاشت و محو زیباییهای بازی خواهید شد. البته احتمالاً پس از تجربه بازی به این نتیجه خواهید رسید که نقشه و محیط بازی چندان هم بیشباهت به Far Cry 4 نیست ولی این شباهت را نمیتوان به کل محیطهای بازی تعمیم داد و به طور کلی میتوان به آن خوشبینانه نگاه کرد. هر کدام از مناطق بازی پوشش گیاهی و جانوری خاص خود را دارند و به همین علت، گشت و گذار در دنیای بازی هیچگاه خسته کننده نمیشود.
سیستم ارتقای شخصیت نیز در بازی وجود دارد و همچون نسخههای قبل، میتوانید با استفاده از این قابلیت تواناییهای تاکار را ارتقا دهید. همان گونه که پیشتر نیز اشاره شد، سیستم ارتقای سلاحها نیز در این نسخه حضور دارد و اگر میخواهید به اسلحههای قدرتمندتری دسترسی داشته باشید تا در هنگام مبارزه با دشمنان کمتر به مشکل بر بخورید، بهره بردن از این قابلیت امری اجتناب ناپذیر است. در کل گیم پلی این نسخه ترکیبی از گیم پلی دو نسخه قبلی سری و برخی ویژگیهای جدیدی است که به خاطر حال و هوا و دوره زمانی خاصی که بازی هدف گرفته، به آن اضافه شده است. محال است که به تجربه Far Cry: Primal بپردازید و منکر شباهتهای آن با نسخههای قبلی سری شوید. البته، کسی به ترکیب تیم برنده دست نمیزند و یوبی سافت مونترال نیز ظاهراً این جمله معروف را سر لوحه کار خود قرار داده و طی دو نسخه اخیر سری، تغییرات بنیادینی را در بطن گیم پلی این بازیها به وجود نیاورده است. درست است که گیم پلی جدیدترین نسخه Far Cry نیز معجونی از ویژگیهای جالب و سرگرم کننده است، اما، احتمالاً عدم وجود نوآوری خاص در گیم پلی بازی نسبت به دو نسخه قبلی سری به مذاق عدهای خوش نخواهد آمد.
بدون شک یکی از بزرگترین نقاط قوت سری Far Cry گیم پلی جذاب و پرجزئیات آن است و در گیم پلی Far Cry: Primal نیز همچون نسخههای قبلی سری، تعداد زیادی ویژگی جالب توجه وجود دارد که باعث میشود تا بازیبازان از تجربه آن لذت کافی را ببرند. از همین ابتدا باید گفت که همچون Far Cry 4 که نسبت به Far Cry 3 پیشرفت چندانی از لحاظ مکانیزمهای گیم پلی نداشت، Far Cry: Primal نیز نسبت به دو نسخه قبلی سری دچار تغییرات بنیادینی نشده و به جرئت میتوان گفت که هسته اصلی گیم پلی به جز سیستم مبارزات، بدون تغییر مانده است. همواره سری Far Cry به دلیل داشتن یک سیستم تیراندازی (Shooting) روان و دوست داشتنی معروف بوده است. در جدیدترین نسخه این سری یعنی Far Cry: Primal به اقتضای عصری که بازی در آن جریان دارد، اسلحههای گرم به طور کل از بازی حذف شدهاند و این اولین و بزرگترین وجه تمایز گیم پلی این نسخه با نسخههای قبلی است. تاکار تنها میتواند از اسلحههای سرد و دست ساز استفاده کند و به همین علت سیستم مبارزات بازی کاملاً تغییر پیدا کرده و رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته است. در بازی انواع مختلفی از اسلحهها نظیر نیزه، تیر و کمان و … وجود دارد که برای از بین بردن دشمنان و حیوانات میتوانید از آنها استفاده کنید. همچون گذشته، امکان ارتقای اسلحهها و ساخت امکانات جدید برای آنها نیز در بازی وجود دارد و این موضوع باعث شده تا اسلحههای موجود در بازی تنوع نسبتاً قابل قبولی داشته باشند. البته متاسفانه، خود سیستم مبارزات بازی پس از مدتی جذابیت خود را از دست میدهد و بر خلاف نسخههای قبلی تا آخرین مرحله نمیتواند بازیبازان را روی صندلی میخکوب کند.
با پیشروی در بازی، متوجه میشوید که برای مقابله با هر نوع خاص از دشمنان یا حیوانات، بهتر است از سلاح خاصی استفاده کنید و به این ترتیب، یکی از مهمترین عوامل خسته کننده شدن سیستم مبارزات بازی همین مسئله است. در چند ساعت ابتدایی ممکن است مبارزات بازی کمی ناآشنا به نظر برسند که البته پس از مدتی به آن عادت خواهید کرد، اما، پس از این که به طور کامل با آن خو گرفتید و با نکات مختلف آن آشنا شدید، متوجه میشوید که دیگر برایتان جذابیت خاصی ندارد! البته به خاطر جو و حال و هوای خاص بازی، میتوان با اندکی اغماض گفت که تا انتهای بازی میتوان سیستم مبارزات آن را تحمل کرد. امید است که اگر یوبی سافت تصمیم گرفت دنبالهای بر این بازی بسازد، وقت بیشتری را صرف طراحی هر چه بهتر مبارزات بازی کند. یکی دیگر از نکات قابل توجه گیم پلی بازی، دشمنان تاکار هستند. بر خلاف تصورات اولیه، دشمنان بازی تنوع خوبی دارند و از آن مهمتر، جزئیاتی که در طراحی نوع پوشش و رفتار دشمنان به آنها توجه شده به طرز کمنظیری جالب هستند. دشمنان قدرتمندی نیز در بازی وجود دارند که از زرههای خاصی استفاده میکنند و حتی با استفاده از بهترین ابزار الات جنگی نیز از پای در آوردن آنها کار مشکلی است. حیوانات نیز همچون دو نسخه قبلی سری، نقش مهمی را در Far Cry: Primal ایفا میکنند. در این نسخه انواع مختلفی از حیوانات در بازی وجود دارند که هر کدام ویژگیها و رفتار خاص خود را دارند و در مناطق خاصی یافت میشوند. همچون نسخههای پیش، در کنار وجود قابلیت شکار حیوانات، امکان استفاده از آنها در هنگام مبارزه با دشمنان نیز وجود دارد که این مسئله در مراحل پایانی به شدت به کمک بازیبازان خواهد آمد.
همان طور که گفته شد هر حیوانی ویژگیهای خاصی دارد و به همین علت، حیوانات مختلف در بازی تواناییهای مختلفی دارند که هر کدام در بخشی از بازی برای بازیبازان کارآمد خواهد بود. به طور مثال گرگها و ببرها برای از بین بردن بی سر و صدای گروه کوچکی از دشمنان مناسب هستند، اما، خرسهای وحشی و ماموتهای کوچک بیشتر برای نابود کردن عده زیادی از دشمنان به کار خواهند آمد. همچنین از جغدها نیز میتوان برای زیر نظر گرفتن محیط پیرامون تاکار استفاده کرد که این مورد بسیار شبیه به استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین (Drone) در بازیهایی نظیر Splinter Cell است. برای این که به طور کامل با تمامی حیوانات Far Cry: Primal آشنا شوید، باید زمان زیادی را صرف سرک کشیدن به گوشه و کنار محیط بازی کنید، ولی آن قدر سیستم حیات وحش در این بازی دقیق و پرجزئیات ساخته شده است که ارزش صرف زمان برای آشنایی با آن را دارد. ساختار مراحل نیز به گونهای است که ممکن است پس از گذشت مدتی برای برخی از بازیبازان تکراری شود. اکثر ماموریتها در این نسخه به رفتن از یک نقطه به نقطه دیگر به منظور انجام دادن کارهایی خاص نظیر از بین بردن مقر دشمنان و … است، ولی خوشبختانه به لطف پویایی بسیار زیاد محیط بازی، هر کدام از بازیبازان تجربهای منحصر به فرد از مراحل بازی خواهند داشت، چرا که ممکن است به طور مثال یکی از بازیبازان در راه مجبور به درگیر شدن با گروهی از دشمنان شود ولی بازیبازان دیگر چنین رویدادی برایشان رخ ندهد، یا شاید در نزدیکی مقر دشمنان یکی از بازیبازان به یک گرگ بر بخورد و از آن در راستای نابودی دشمنان استفاده کند، اما، بازیبازان دیگر با این حیوان رو به رو نشوند. در کل اکوسیستم پویا و زنده Far Cry: Primal بدون شک یکی از بزرگترین نقاط قوت آن است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
یکی از مکانیک های پرایمال که یوبیسافت به آن افتخار می کند و بارها روی اهمیت آن تاکید ورزیده، قابلیت رام و کنترل کردن حیوانات است. برای مثال می توان با رام کردن یک ببر دندان خنجری، بهره زیادی از وی در مبارزات برد و دشمنان را به اشکال گوناگون از پای درآورد. با پیشرفت در بازی، قابلیت های دیگری نیز در دسترس قرار می گیرند که گیم پلی را مفرح تر از پیش می کنند. برای مثال می توان با رام کردن جغدها، از بالا روی سر دشمنان بمب ریخت و یا حتی با سوار شدن بر پشت یک خرس، به قلب دشمنان زد.
کشتن دشمنان به صورت مخفیانه و با استفاده از هر سلاحی، از چماق و نیزه گرفته تا تیر و کمان، همچنان جذابیت خاص خود را دارد و هیچوقت از آن خسته نمی شوید. با این حال بدون دسترسی به سلاح های امروزی و گان پلی مناسب، مبارزات در محیط های باز آنقدرها که باید و شاید جالب از آب در نیامده اند.
در واقع کم پیش نمی آید که از گرزتان برای دور کردن دشمنان استفاده کنید تا بتوانید با سلاحی دوربرد مانند تیر و کمان، آن ها را از پای در بیاورید. همان طور که احتمالا خودتان هم حدس زده اید، چنین لحظاتی به هیچ وجه سرگرم کننده نیستند و به نظر می رسد که سازندگان ایده های بیشتری برای توسعه این بخش از گیم پلی نداشته اند. بنابراین مقصر اصلی این کمبود در گیم پلی را می توان پس زمینه داستانی پرایمال دانست که نه تنها مانع از پیشرفت گیم پلی شده، بلکه محدودیت هایی نیز برای آن ایجاد نموده.
در اکثر مواقع، پرایمال همان ساختاری را دارد که در عناوین پیشین دیده ایم. بنابراین بخش زیادی از وقت گیمر، صرف کشف نقاط جدید در محیط، نابود کردن کمپ های دشمنان و دریافت ماموریت از شخصیت های عجیب و غریب خواهد شد. بزرگترین تغییر پرایمال نسبت به قبل، به جز حذف شدن برج هایی که باید به بالای آن ها صعود می کردیم، گسترده شدن بیش از پیش المان های شکار و Crafting یا همان ساخت و ساز است. بسیاری از المان های مهم گیم پلی، مانند ساخت سلاح ها و ارتقای روستای قبیله Wenja، براساس همین سیستم Crafting شکل گرفته است.
گرافیک و جلوه های صوتی بازی Far Cry Primal
بدون شک از همان اولین لحظاتی که به دنیای Far Cry: Primal قدم میگذارید، این گرافیک کمنظیر و چشمنواز بازی است که شما را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. این سری همواره یکی از پیشگامان صنعت بازیهای کامپیوتری از لحاظ گرافیکی بوده و تمامی نسخههای این سری در سال عرضه خود، جزو بهترین عناوین از لحاظ گرافیکی بودهاند.البته یکی از مواردی که به نظر نسبت به گذشته پیشرفت داشته است (هرچند اندک) نورپردازی بازی است که بسیار طبیعی و پویا است و به خصوص در زمانهایی نظیر غروب خورشید، جلوههای دوست داشتنی و کمنظیری را پدید میآورد. لازم به ذکر است که بازی همچون نسخههای گذشته از سیستم چرخش شب و روز نیز بهره میبرد که این مسئله باعث شده تا بازی کاملاً طبیعی به نظر برسد.
از لحاظ موسیقی نیز بازی عملکرد قابل قبولی دارد. موسیقیهایی که در طول انجام بازی نواخته میشوند با حال و هوای بازی همخوانی دارند و از تنوع نسبتاً قابل قبولی هم برخوردارند، هرچند که آهنگساز این نسخه یعنی آقای جیسون گریوز (Jason Graves) نتوانسته به خوبی آهنگسازان دو نسخه قبلی (به ترتیب کلیف مارتینز و برایان تایلر) عمل کند و از این لحاظ بازی دچار کمی پسرفت شده است. صداپیشگان نیز کار خود را به خوبی انجام دادهاند و ایرادی به کار آنها وارد نیست. افکتهای صوتی نیز از طراحی دقیقی برخوردار هستند و صداهایی نظیر راه رفتن شخصیتها، زوزه کشیدن گرگها و غرش ببرها به بهترین شکل ممکن طراحی شدهاند. در کل از لحاظ گرافیک، موسیقی و صداگذاری Far Cry: Primal عملکرد خوبی دارد و همچون نسخههای پیشین سری میتواند طرفداران را از این لحاظ راضی نگه دارد.