بازی Desperados III (Digital Deluxe)
بازی تاکتیکال- ریلتایم- مخفیکاریِ Desperados III ، ساختهی استودیوی آلمانی میمیمی (mimimi) که THQ Nordic وظیفه انتشار آنرا برعهده داشته، نهتنها یکی از بهترین بازیهای ساخته شده در سبک تاکتیکال بهحساب میآید، بلکه با محیطهای رنگ و وارنگ، جزئیات خیرهکننده و گیمپلی بینهایت جذاب و درگیرکنندهاش یکی از زیباترین تجربههایی دوران گیمیریتان خواهد بود.

داستان بازی Desperados III (Digital Deluxe)
بازیهای دسپرادوس از همان قدیم هم در غربوحشی جریان داشتند و قهرمانش هم جان کوپر، هفتتیرکش جوانی بود که در هر نسخه بهدنبال ماجراجوییهای تازهای میرفت. در جدیدترین نسخه از این مجموعه، بازهم داستان حول محور شخصیت جان کوپر جریان دارد؛ اینبار اما ماجرا بر سر انتقامی است سخت و دیرینه. استودیوی میمیمی برای روایت داستان، گاهی ما را با خود به گذشته میبرد و در نقش کوپر جوان که هنوز هیچ هنری غیر از پرتاب کردن سکه برای پرت کردن حواس دشمنان ندارد، قرار میدهد. در این بازگشتها به گذشته میبینیم که چطور پدرِ کوپر، سعی دارد راه و چاه زندهماندن در دنیای پر از خشونت و بیرحم غرب را به فرزندش بیاموزد. در زمان حال اما اوضاع حسابی برهم ریخته است. غرب با سرعت سرسامآوری رو به رشد و ترقی میرود و شرکتهای بزرگ ساخت خطوط راهآهن از افراد برای کار اجباری بردهکشی میکنند. در چنین روزگاری، ماجرای جان کوپر را میشنویم که اینبار برای گرفتن انتقام از فردی به نام فرانک که کینهای دیرینه از او به دل دارد، عازم ماجراجوییهای جدیدی در غرب وحشی شده است. البته که جان کوپر در این ماجراجوییها تنها نیست و این بار سایر همتیمیهایش نیز خود به شخصه هدفی از همراهی او در سر دارند. هدفی که درنهایت آنها را باهم متحد و هممسیر میکند…
با این مقدمه، به سراغ بررسی داستان بازی میرویم. شخصیت اصلی مجموعه Desperados یک جایزهبگیر به نام جان کوپر است. در همه نسخهها، اتفاقاتی میافتند که باعث میشوند که جان کوپر راهی ماجراجویی مهیجی شده و در این راه، افراد مختلفی هم با او همراه میشوند. از آن جایی که مدت زمان زیادی از عرضه نسخههای قبلی گذشته است، سازندگان قصد نداشتند که داستان نسخههای قبلی را ادامه بدهند؛ زیرا در این صورت، جذب کردن نظر طرفداران جدیدی که به تازگی با این سری آشنا شده بودند، کار دشواری بود. از این رو، این نسخه از نظر داستانی به نوعی پیش درآمدی بر نسخههای قبلی حساب میشود.
در مأموریت ابتدایی بازی، شاهد جان کوپر نوجوان هستیم که همراه پدرش، به یک مأموریت به دنبال فردی خاص رفتهاند. این مأموریت، در اصل حکم بخش آموزشی بازی را دارد که به نوعی شما را با فضای کلی انجام بازی هم آشنا کرده و بعد از انجام آن، مأموریت بعدی بازی، از نظر زمانی وارد دوره جوانی جان کوپر میشود. این بازی، در اصل قصد دارد علاوه بر ارائه یک خط داستانی اصلی که هدف کلی عنوان در آن دنبال میشود، شما را به تدریج با شخصیتهای اصلی نسخههای قبلی نظیر دکتر مک کوی (Doc McCoy) و همچنین کیت اُهارا (Kate O’Hara) هم آشنا کرده و چگونگی همراه شدن آنان در نسخههای دیگر این مجموعه با جان کوپر را برای بازیکنان بازگو کند. در این میان، در طی چند مأموریت نسبتاً کوتاهتر که به نوعی در حکم فلش بکهای داستانی هستند، گذشته جان کوپر و این که اصلاً چرا وارد فضای جایزهبگیر بودن شده است و دلیل این که مدت زیادی است دنبال یک فرد خاص میگردد چیست. از این رو، بازی قصد دارد با این شیوه، بازیکنانی که تا به حال هیچ نوع شناختی از سری Desperados نداشتهاند را با آن آشنا کرده و حتی فضایی را آماده کند که شاید در آینده بتوانیم شاهد نسخههای بعدی این عنوان هم باشیم.
در طول بازی، در کل ۵ شخصیت اصلی و مثبت در داستان وجود دارند که در طی مأموریتهای مختلف، کنترل یک یا تعدادی از آنها را بر عهده میگیرد. اولین مورد همان طور که در بخشهای قبلی هم گفتیم، جان کوپر است. او یک جایزهبگیر و به نوعی رهبر گروه است و هسته اصلی داستان بازی، حول شخصیت او شکل گرفته است. دومین شخصیت، فردی به نام دکتر مک کوی است، او هم همانند جان، در همه نسخههای قبلی سری حضور داشته است و با وجود این که جان، در تمامی نسخهها همراه او بوده است، اما هیچ وقت در بازیها نام کامل او مشخص نشده؛ چیزی که معلوم است، این است که او فردی به شدت حرفهای است و علاوه بر استفاده از تکنیکهای پزشکی و شیمی برای کشتن دشمنان و یا درمان دوستان خود، یک تک تیرانداز ماهر هم هست. فرد دیگر کیت اهارا است. او هم زنی زیبارو است که در این نسخه، برای اولین بار با گذشته سخت او مواجه شده و متوجه دلایل روحیه ماجراجو و تا حدی خشن او خواهیم شد. دو شخصیت دیگر، افراد جدیدی هستند که برای اولین بار در این نسخه وارد داستان شدهاند. Hector Mendoza، یک شکارچی قوی هیکل است که ظاهری دوستی قدیمی با جان کوپر دارد و در ماجراهایی که برای او و همراهانش پیش میآید، با آنان همراه میشود. در نهایت نفر آخر هم Isabelle Moreau است. زنی که به نوعی به دنبال جادوگری و طلسمهای وودو است و از روشهای ماورا الطبیعه برای از میان برداشتن دشمنان استفاده میکند. شخصیت پردازی همه این افراد به خوبی انجام شده است و در طول داستان، با ابعاد مختلفی از خلقیات و روحیات آنان آشنا شده و با دیالوگهایی که بین آنها رد و بدل میشود، آنها تبدیل به شخصیتهایی ماندگار در ذهن شما میشوند. بدین ترتیب در طول بازی، میتوانید به خوبی با آنان ارتباط برقرار کرده و احساس حضور در فضا و اتمسفر خاص بازی را داشته باشید.
نکته کلی که در مورد داستان بازی وجود دارد، این است که علیرغم شخصیت پردازی خوب، کلیت روایت و داستان بازی، آن طور که باید و شاید پیچیدگی ندارد. البته منظور من این نیست که داستان بازی نمیتواند بازیکنان را با خود همراه کند؛ قطعاً از نظر روایی بازی در حدی قرار دارد که بتواند تا انتها شما را به خود مشغول کند، اما با این حال، احساس من این است که داستان بازی پتانسیل این را داشت که شخصیتهای فرعی متنوعتر و بیشتری را در آن شاهد بودیم که پیچیدگیهای مختلفی را وارد آن میکردند. در این میان، با وجود این که هر مرحله را به شکلهای خیلی مختلفی میتوان انجام داد، اما این که به شکل مشخص چیزی به نام مأموریت فرعی در بازی وجود ندارد، کمی آزار دهنده است. البته توجه کنید که یکسری چالش در هر مرحله وجود دارد که با انجام آنها، نشانهایی را در بازی دریافت خواهید کرد؛ اما این که به طور مشخص، یک مأموریت فرعی خاص نصیب شما بشود که مختار به انجام ندادن آن باشید ولی انجام دادن آن باعث تغییرات قابل توجه در مراحل بشود، میتوانست بازی را بسیار بهتر بکند. هر چند نمیتوانیم نبود آن را نکته منفی بزرگی به حساب بیاوریم.
در نهایت و با تمام این صحبتها، باید بگوییم که Desperados III از لحاظ داستانی عنوان موفق و خوبی است. شاید از همه پتانسیلهای آن استفاده نشده باشد، اما در کل بازی موفق میشود با شخصیت پردازی بسیار عالی و روایتی خوب و قابل قبول، انگیزه کافی را در بازیکن برای ادامه تکتک مراحل بازی ایجاد کند و در خلال این مراحل، داستان جذابی هم در طول بازی شکل میگیرد. هر چند به نظر من پتانسیلهای بازی از لحاظ داستانی، بیشتر از وضعیت فعلی بوده است، اما برآیند کلی سیستم داستانی بازی را میتوان مثبت و خوب ارزیابی کرد.
اولین عضو گروه دکتر مککوی است که پیش از این نیز در نسخههای قدیمی دسپرادوس حضور داشته. مککوی کاراکتر عجیب و جالبی دارد؛ به ندرت حرف می زند و هیچکس از گذشتهاش باخبر نیست؛ حتی اسم کوچکش را هم نمیدانند. مهارت مککوی اما در استفاده از داروهای بیهوش کننده و صد البته نابودی دشمنان از فواصل زیاد، با استفاده از سلاح تکتیراندازش است. با اضافه شدن هر کاراکتر به بازی، مراحل کمکم وسیعتر و انجام مأموریتها هم به کار پیچیدهتری تبدیل میشود. اعضای میمیمی بهقدری استادانه کاراکترهای جدید را به بازی خود اضافه میکنند که نهتنها منطق داستانی بهم نمیخورد (حتی میتوانیم بگوییم زیباترین بخشهای داستانی را همین اضافه شدن کاراکترهای جدید تشکیل دادهاند)، بلکه مراحل بعدی کاملاً بالانس و متوازن و در تناسب کامل با تواناییهای کاراکترهای جدید طراحی شده است.
گیم پلی بازی Desperados III
گفتیم که Desperados III یک بازی تاکتیکال است. در این بازی با شروع هر مرحله، نمایی کلی از محیط، محل قرار گرفتن دشمنان و مأموریتهایی که باید انجام دهید و درنهایت راه خروج از مرحله، تک به تک نشان داده میشود. سپس با ترکیب همتیمیهایتان آشنا میشوید. برای پشتسر گذاشتن هر مرحله هر بار ترکیبی جدید از کاراکترها را در اختیار خواهید داشت که باید سعی کنید باتوجهبه تواناییهای آنها، استراتژی درستی برای به پایان رساندن مرحله بچینید. این ترکیب همتیمیها که به طرز شگفتآوری با مأموریتهایی که پیشرو دارید در هماهنگی کامل هستند، تنوع بسیار بالایی به مراحل و مأموریتهای بازی بخشیدهاند. درواقع بهتر است اینطور بگوییم که هیچ دو مرحلهای را در این بازی مشابه بههم پیدا نخواهید کرد. گاهی در جنگلی سرسبز و پردرخت بهسر میبرید و گاهی هم عازم بیابانهای مکزیک میشوید. در یک مأموریت باید پلی را نابود کنید و در ماموریتی دیگر باید سعی کنید قطاری را از حرکت بازدارید. میتوانید در یک مرحله هیچ دشمنی را نابود نکنید و در جایی دیگر تا دندان مسلح وارد میدان شوید.
مهمترین نکتهای که در بازیهایی در این سبک باید در نظر داشته باشید، این است که این بازیها تا حد زیادی تأکید بر مخفی کاری دارند. در طول بازی، میتوانید میدان دید دشمنان را مشاهده کنید. در بخشهایی از این میدان دید، دشمنان دید کامل دارند و در بخشهایی دیگر، اگر شخصیت شما به حالت نشسته حرکت بکند، دشمن دید چندانی روی او نخواهد داشت. از طرف دیگر، دشمنان به صدا حساس هستند و با شنیدن صداهای مختلف، حواسشان برای لحظاتی متوجه آن نقطه خواهد شد. در این حال، باید تاکتیک اصلی شما این باشد که دشمنان را به شکلهای مختلف، از پای در آورده و یا از دستشان فرار کنید تا بتوانید در نهایت اهداف هر مرحله را انجام بدهید. به جز یکی دو مرحله بازی، بقیه مراحل اکثراً محیطهایی بزرگی را در مقابل شما قرار میدهند که بخشهای مختلف آنان، به شکلی زیبا و متناسب به یکدیگر متصل شدهاند و برای انجام هدف اصلی آن مأموریتها، همواره راههای متعددی وجود خواهد داشت. حتی با وجود این که گفتم مخفی کاری تمرکز اصلی بازیهای این سبک است، امکان پیشروی پر سر و صدا و کشتن مستقیم دشمنان هم وجود دارد، ولی طبیعتاً باید حواستان باشد که انجام چنین کاری، منجر به جلب حواس دشمنان بیشتر خواهد شد و در اکثر اوقات میتواند منجر به سختتر شدن کار بشود.
صحبت از سختی شد، بازی به طور کلی چهار درجه سختی دارد که هر کدام، موارد مختلفی نظیر میزان توجه و حواس دشمنان، تعداد تیرهای اولیه همراه شخصیتها و تیرهایی که در محیط پیدا خواهید کرد، تعداد کلی دشمنان و مواردی نظیر این را تحت تأثیر قرار میدهند. نکته مثبت کار این جاست که میتوانید ترکیبی از چند درجه سختی را برای این موارد در نظر بگیرید تا بازی را مطابق تواناییهای خود جلو ببرید. در درجه سختیهای بالا، مخفی کاری اولویت بسیار بیشتری نسبت به مبارزات پر سر و صدا خواهد داشت، زیرا با کمتر شدن مهمات موجود در مرحله، بهتر است گلولههای خود را تنها برای زمانهای ضروری نگه دارید.

گرافیک و جلوه های صوتی بازی Desperados III
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. در بعد هنری، بازی وضعیت بسیار خوبی دارد. محیطهای بازی به شکل زیبایی طراحی شدهاند و حال و هوای غرب وحشی کاملاً به بازیکنان منتقل میشود. از طراحی ساختمانها و مزرعهها گرفته تا طراحی بافت گیاهی محیط، همگی به خوبی حس و حال یک عنوان مناسب را در این سبک منتقل میکنند. از سوی دیگر، در بعد فنی هم میتوان عملکرد بازی را قابل قبول دانست.
در نهایت به موسیقی و صداگذاری بازی میرسیم. در این زمینه هم عملکرد سازندگان فوقالعاده بوده است. قطعات موسیقی استفاده شده برای عنوانی در فضای غرب وحشی، عالی هستند و تا حدی هم حس و حال فیلمهای وسترن را در بازی ایجاد میکنند. از بعد صداگذاری هم بازی بسیار خوب عمل کرده است و علاوه بر دوبله خوب صدای شخصیتها، افکتهای صوتی شلیک، ضربه با چاقو و… هم همگی به خوبی پیاده سازی شدهاند.