توضیحات بازی
از زمان رونمایی شخصیتهای اصلی بازی اساسینز کرید شدوز، انتقادهای زیادی به یوبیسافت و به ویژه حضور شخصیت یاسوکه شده است؛ برخی اعتقاد دارند شخصیت یاسوکه اسناد تاریخی زیادی برای اتکا ندارد و برخی دیگر نیز از دستکاری تاریخ ژاپن توسط یوبیسافت ابراز نگرانی کردهاند. اما چقدر این صحبتها اهمیت دارد؟ مگر هدف یک بازی ویدیویی چیست و چه اهمیتی دارد که تا این اندازه بخواهیم روی این چنین موضوعاتی مانند رنگ پوست افراد تمرکز کنیم.
داستان بازی
بازی اساسینز کرید شدوز در اواخر دوران جنگهای داخلی ژاپن موسوم به سنگوکو روایت میشود، جایی که دیگو، مهاجر سیاهپوست آفریقایی تبار با ورود به دربار اودا نوبوناگا، دایمیوی تاریخی و تاثیر گذار ژاپن میتواند نظر او را بهخود جلب کند. یاسوکه فردی قدرتمند و دارای حس ششم با تشخیص خطر در اطراف خود مانند یک سامورایی است. همین موضوع باعث میشود تا اودا نوبوناگا با نامگذاری او بهعنوان یاسوکه این شخصیت را در امور مختلف از جمله جنگها بهکار بگیرد.
با این حال، یاسوکه تنها شخصیت اصلی اساسینز کرید شدوز نیست. در ولایت ایگا، دختری به نام نائویی فوجیبایاشی به همراه پدر و اهالی روستا، در آرامش و رفاه زندگی میکنند. اما با گسترش جنگهای داخلی ژاپن، این آرامش به خطر میافتد و درگیریها به ولایت ایگا نیز کشیده میشود. مسیر آشنایی نائویی و یاسوکه، حداقل ده ساعت اول بازی را بهخود اختصاص داده است تا در نهایت در نقطهای کلیدی از داستان، امکان انتخاب هر یک شخصیتها برای انجام ماموریتها فراهم شود. داستان بازی مملو از شخصیتهای تاریخی ژاپن است؛ از اودا نوبوناگا، دایمیوی قدرتمند گرفته، تا آکچی میتسوهیده ژنرال ارتش او.
داستان Assassin’s Creed Shadows با درونمایههایی چون خشونت، کشتار، انتقام، بخشش و در نهایت رستگاری برخی شخصیتها و مرگ شرافتمندانه یا تحقیرآمیز دیگران، روایت میشود. یوبیسافت با دست گذاشتن روی تاریخ ژاپن، گنجینهای ارزشمند از ریشههای تاریخی این سرزمین را بیرون کشیده و روایتی شگفتانگیز را همراه با شخصیتپردازیهای عمیق و قابل لمس خلق کرده است. دیالوگها هنوز هم نقش پررنگی در داستان بازی ایفا میکنند، بهویژه در داستانهای فرعی که از موضوعاتی مانند بخشش جان یک فرد تا قطع سر دیگری را در بر میگیرند.
برخی از شخصیتهای فرعی داستان را میتوان به عنوان همپیمان برگزید و در طول بازی از کمکهای آنها بهرهمند شد. با این حال، انتخابهای دیالوگمحور این امکان را نیز به بازیکن میدهند که با محکوم کردن برخی از این افراد، فرصت حضور آنان در مخفیگاه خود را از دست بدهید. علاوه بر این، با فعالسازی حالت Canon در تنظیمات بازی، میتوانید داستانی خطی و بدون گزینههای دیالوگ را تجربه کنید، که این خود میتواند تجربهای متفاوت و جذاب برای علاقهمندان به روایتهای سرراست باشد.
اساسینز کرید شدوز داستانی احساسی را در ترکیب با موسیقی دلنشین روایت میکند که لایههای متعدد و پیچیشهای داستانی قابل تامل دارد. در مسیر داستان در کنار مبارزه با افراد گروه Shinbakufu که یکجورهایی Order of the Ancientهای نسخههای قبل محسوب میشوند، باید سری هم به خط داستانی گذشته نائویی و یاسوکه بزنید تا بیشتر با راز داستان و شخصیت این دو همراه شوید. اجزاء داستانی شدوز پازلهای هیجانانگیز، احساسی و پراز خشونت هستند که به خوبی در نقطه پایانی داستان در کنار هم قرار میگیرند.
گیم پلی بازی
حقیقت ماجرا بالاخره یوبیسافت بهخودش آمده است و تغییرات قابل توجهی را در گیمپلی بازی اساسینز کرید شدوز داده است. ابتدا از تنظیمات بازی میگویم. یوبیسافت با قرار دادن چند تنظیمات، بازی را برای سلایق مختلف قابل تجربه کرده است. بهعنوان مثال در صورتی که علاقمند به کشتن دشمنان با یک ضربه هستید میتوانید قابلیت Assassination را از تظیمات فعال کنید تا بتوانید بدون توجه به زره و سطح سلامت دشمن آنها را با یک ضربه بکشید. یا اگر علاقهای به گشت گذار در محیط برای پیدا کردن محل ماموریتها از روی سرنخها ندارید و میخواهید خیلی راحت از طریق نقشه محل ماموریت را پیدا کنید یوبی سافت تنظیمات Guided Exploration را قرار داده است. البته اینها تنها بخشی از تنظیمات حامی بازی برای سلایق مختلف است تا همه بتوانند به آن شکلی که میخواهند از شدوز لذت ببرند.
برای اولین بار در مجموعهی Assassin’s Creed، با دو شخصیت کاملاً متفاوت از نظر تواناییها و سبک مبارزه همراه میشویم. نائویی، شخصیت دختر داستان، جوان، لاغر و چابک است، در حالی که یاسوکه قدی بلند و بدنی تنومند دارد و هیچ مهارتی از مخفیکاری در او دیده نمیشود. زمانی که با نائویی بازی میکنید از قابلیت Eagle Vision بهرهمند میشوید، میتوانید از روی طنابها حرکت کنید، با چنگک از ساختمانها بالا بروید، درون کوهی از یونجه شیرجه بزنید، در جعبهها یا روی گیرههای آویزان از سقف خانهها مخفی شوید، یا با استفاده از Hidden Blade دشمنان را به آرامی ترور کنید.
در مقابل، یاسوکه دقیقاً نقطهی مقابل این ویژگیها است. او قابلیت Eagle Vision ندارد، وقتی روی طناب حرکت میکند، طناب زیر وزن زیادش پاره میشود، آنقدر چابک نیست که از ساختمانهای بلند بالا برود و در نهایت، به دلیل نداشتن هیدن بلید توانایی کشتن دشمنان به آرامی را ندارد. حتی یاسوکه قادر نیست شیرجهی معروف اساسینها را به درون کوهی از یونجه انجام دهد، چرا که پس از شیرجه، یونجهها به اطراف پخش میشوند.
با اینحال هردو نقاط مشترکی دارن؛ فرضا آنها میتوانند در تاریکی مخفی شوند، امکان شنا کردن را دارند، میتوانند از همپیمانهای خود در مبارزهها کمک بگیرند یا با سوت زدن دشمنها را طرف خودشان بکشند. علاوه بر این هردو شخصیت میتوانند روی زمین دراز بکشند و با حرکت سینه خیز از دیدن دشمنان مخفی بمانند. در حالی که یاسوکه امکان استفاده از تیر و کمان، تفنگ و سلاحهای عظیمالجثه مانند کانابو را دارد، نائویی میتواند از قدرتهای شینوبیها مانند حرکت بدون صدا، دویدن سریع، پرتاب کونا، شوریکن و بمب دوزدا استفاده کند. جثه کوچک نائویی حتی در گیمپلی هم تاثیر گذار است؛ اون تمیتواند اجسام بزرگ را جابهجا کند و حتی زمانی که قصد بلند کردن اجساد دشمنها از روی زمین را دارد عملا به مشکل میخورد.
یکی از بهترین اتفاقها برای خود من نبود عقاب برای مارک یا همان نشانهدار کردن جای دشمنان مانند پهباد بود که عملا گیمپلی بازی را خراب میکرد. اکنون دیگر یا باید از قابلی ایگلویژن نائویی برای دیدن دشمنها استفاده کنید یا اینکه دشمنها را ببینید و سپس با L2 رویپلی استیشن ۵ مارک کنید.
درخت مهارتها با سبک و سیاقی متفاوت به شدوز برگشته است. اینبار بخش عمده درخت مهارتها روی توانایی و مهارتهای هر سلاح تمرکز دارد البته بعضی از گزینههای درخت مهارتها هنوزهم به مبارزه کردن یا مخفیکاری دو شخصیت یاسوکه و نائویی ارتباط دارند.
با تمام کردن بعضی فعالیتهای جانبی مانند اسبسواری با تیرکمان، یادگیری کاتا، مدیتیشن، پیدا کردن نامههای گمشده معابد و دعا کردن در معابد شینتو میتوانید سطح نالج (Knowledge) یا همان دانش خود را افزایش دهید. با افزایش سطح نالج گزینههای بیشتری از درخت مهارتهای هر سلاح آزاد میشود. حال باید با افزایش سطح یا کشتن ساموراییهای دایشیو، مستر پوینت پیدا کنید تا با آزاد کردن تواناییها در درخت مهارتها قدرتهای جدیدی رو برای مبارزه به دست بیاورید.
مکانیزم مبارزه شدوز برای هر شخصیت متفاوت است؛ نائویی حرکتسریعتری با سلاحها دارد ولی در درجه سختی Normal بهراحتی با چند ضربه شمشیر کشته میشود، اما یاسوکه به دلیل قدرت بدنی بالا و سطح سلامت زیادی که دارد به راحتی در نبردها وسط چندین دشمن مبارزه میکند. در مجموع مبارزههای بازی شامل دفع کردن و جاخالی بهموقع و سپس حمله سریع میشود. حقیقتا گاهی مبارزههای شدوز خیلی چالش برانگیز میشود و حتی در بعضی باس فایتها باید طعم چند بار مردن رو بچشید. بازی در مجموع بازیکن را به سمت مبارزه با دقت در دفاع و حمله سوق میدهد. البته یوبیسافت ابیلیتیها (مهارتها) را هم به شدوز آورده تا در زمان استفاده حسابی یاد کارتون افرو سامورای بیفتید.
شدوز انبوهی از فعالیتهای جانبی را شامل میشود در کنار مواردی که اشاره کردم میتوانید نقاشی از حیوانات، شخصیسازی کامل مخفیگاه مانند یک موتور گرافیکی ساخت بازی و اتفاقهای مختلف در گوشه و کنار شهر، روستا و جاده هارو هم اضافه کنید. حالا دیگر در کنار ویو پوینتها که نقشه با نماد عقاب نمایش داده میشد، میتوانید در هر روستا برای فست ترول مخفیگاه یا همون کاگورِگا خریداری کنید، دلیل این موضوع هم حضور اکثر ویوپوینتها در مرکز پادگان دشمنها است که آزاد کردن آنها دردسر دارد.
گیمپلی بازی اساسینز کرید شدوز خسته کننده نمیشود و گشتوگذار در نقشه خیلی خیلی بزرگ بازی هر لحظه شما را غرق زیبایی خودش میکند. به لطف حالت پویای شب و روز و تغییر فصلهای بازی، گیمپلی هم دستخوش تغییراتی میشود. فرضا در فصل تابستون با بلند شدن گیاهها جای بیشتری برای مخفی شدن در ماموریتها دارید یا در فصل زمستان دشمنان کمتری در حال نگهبانی در پایگاههای دیده میشود. اکثر قلعههای بازی در میان خندقهای پر از آب ساخته شدهاند. در فصل زمستان تمام این خندقها یخ میزنند و میتوانید بدون نیاز به شنا کردن از روی آنها عبور کنید.
گرافیک و جلوه های صوتی بازی
بالاخره بعد از سالها یوبیسافت موتور گرافیکی Anvil را بهروز کرد و باید بگویم که فوقالعاده است. با یکی از زیباترین بازیهای عمرم روبرو شدم و هر لحظه از صحنههایی که در بازی میدیدم لذت میبردم. وزش طوفانهای پاییزی و پرواز برگ و گرد و غبار از روی زمین، حرکت نرم لباس و موهای شخصیتها، واکنش انپیسیها به تغییرات آبوهوایی محیط، تغییر فصل و تغییر رنگ برگهای درختها، پرواز شکوفههای صورتی در آسمان بازی، بازتاب فوقالعاده آب روی زمین و جزییات خارقالعاده لباس شخصیتها تنها بخشی از ویژگیهای گرافیکی بازی اساسینز کرید شدوز هستند.
اما بذارید کمی هم از موسیقی و صداگذاری بازی مخصوصا به لطف امکانات دسته دوال سنس بگویم. آلبوم Kage No Iro محصول گروه Teke::Teke نقش پررنگی در غرق شدن در ژاپن ساخته یوبیسافت کبک دارد. البته موزیکهای بازی تنها ساخته این گروه نیستند و گروه تاندردرامز هم برخی از موزیکهای بازی رو آهنگسازی کرده است. در زمان مبارزه با هر یک از دو شخصیت موسیقی متفاوتی پخش میشود که حسوحال جالبی را به بازی میدهد.
اما صداگذاری بازی در یک سطح دیگری است، مخصوصا اگر بازی را با دوال سنس پلی استیشن ۵ تجربه کنید. اول از همه حتما موقع تجربه بازی اسپیکر دوال سنس رو روشن کنین، صدای برخورد شمشیرها زمانی که از اسپیکر کنترلر پخش میشود واقعا حس خوبی است. اینکه شخصیتها روی چوب راه بروند یا روی آب یا روی چمن یا روی برف یا وسط درختها هرکدام صداگذاری دقیقی دارند. ساییده شدن لبه سلاح با هرجسمی صدای خودش را تولید میکند. محیط بازی هم به لطف پویایی حرکت انسانها و حیوانات و اجسام کاملا زنده و شنیدنی صداگذاری شده تا کامل درگیر بازی شوید.