اکانت قانونی بازی Assassins Creed ( III , origins , Odyssey )
یک سال دوری مجموعه اساسینز کرید (Assassin’s Creed)، شرایطی را فراهم کرد که توسعهدهندگان در یوبیسافت بهتر به پیشینه بازیهای این مجموعه نگاهی بیاندازند و با بررسی امکانات در دسترسشان، به دنبال تغییر ماهیت اثری بروند که دیگر با بازیهایش شناسنامهای معتبر داشت.
زمانی که Assassin’s Creed III در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، نسخهای مهم برای این مجموعه دوستداشتنی شرکت یوبیسافت بهشمار میرفت؛ چرا که پس از چند نسخه که به شخصیت اتزیو عادت کرده بودیم، این بار سازندگان به سراغ شخصیت جدیدی میرفتند و خب مهم بود که این نسخه بتواند موفقیتهای نسخههای قبلی را ادامه دهد.
داستان بازی
داستان بازی Assassin’s Creed III
Assassin’s Creed III Remastered شامل نسخه اصلی بازی اسسینز کرید 3 و تمام بستههای الحاقی داستانی آن میشود و از این حیث، یک تجربه تمام و کمال از این بازی است و اگر قبلا شانس بازی کردن آن را نداشتید، این نسخه کاملترین پکیج موجود از این اثر است و خب اگر هم قبلا صرفا نسخه اصلی را تجربه کردهاید، این ریمستر با داشتن بستههای الحاقی تجربه کاملتری بهشمار میرود.
همچنین جدا از نسخه سوم، یوبیسافت این ریمستر را در قالب یک باندل به همراه نسخه Liberation منتشر کرده است که در همان شروع بازی میتوانید بین این نسخه و قسمت سوم یکی را انتخاب کنید. Libeartion برخلاف اسسینز کرید 3 که روایتگر داستان شخصیت کانر است، به کاراکتر اولین میپردازد و راستش را بخواهید، در زمان انتشارش هم خیلی موردتوجه مخاطبین و منتقدین قرار نگرفت و قطعا الان هم عاملی مشوق برای خرید این ریمستر نخواهد بود.
اما به Assassin’s Creed III برگردیم؛ اثری که داستانی را در دوران انقلاب آمریکا روایت میکند و پس از آغاز بازی با شخصیتی که برای اسپویل نشدن داستان اشارهای به وی نداریم، در ادامه با کاراکتری به اسم کانر همراه میشویم که باید جا پای اسسینهای بزرگ قبل از خودش بگذارد و نقش مهمی در بهثمر رسیدن انقلاب آمریکا ایفا کند.
با اینکه داستان خیلی تاثیری در بررسی یک ریمستر ندارد و درباره چنین آثاری بیشتر به مواردی چون بهبودها میپردازیم، اما برای آن دست از کاربرانی که قبلا شانس تجربه بازی را نداشتند باید گفت که اسسینز کرید 3 در مجموع داستان خوبی برای روایت کردن دارد؛ داستانی که بخشی از آن در زمان حال و با محوریت دزموند جریان پیدا میکند و بخش مهمتر و اصلیتر آن هم در دوران انقلاب آمریکا.
سازندگان سعی زیادی کردهاند تا به مفاهیم مهم و عمیقی چون آزادی در داستان این نسخه بپردازند و در این کار هم موفق بودهاند که نتیجه آن، داستانی جذاب است که تا پایان بازی انگیزه لازم را به مخاطب میدهد تا با شور و شوق آن را دنبال کند. البته که مثل خیلی از نسخههای قدیمی اسسینز کرید، در این نسخه هم گهگاهی با ماموریتهایی نهچندان جذاب روبهرو خواهید شد و ممکن است در دقایقی از بازی حوصلهتان سر برود اما در مجموع بازی تجربه داستانی ارزشمندی ارائه میدهد و علیالخصوص با حضور شخصیتهای مطرح آن دوره از آمریکا، یک کلاس درس تاریخ هم بهشمار میرود.
از اینها مهمتر، شخصیتپردازی خوب کاراکترهای بازی است و با اینکه کانر شاید هرگز نتواند به شخصیتی در حد و اندازههای اتزیو یا حتی الطائر تبدیل شود، اما چه این شخصیت و چه خیلی از کاراکترهای دیگر اسسینز کرید 3 آنقدر پرداخت خوبی دارند که در مرور کاراکترهای مجموعه، از آنها هم خاطرات خوبی در ذهنمان نقش ببندد. پس اگر قبلا شانس تجربه اسسینز کرید 3 را نداشتهاید، جدا از همه موارد داستان میتواند انگیزه خوبی برای رفتن به سراغ ریمستر این بازی باشد.
داستان بازی Assassins Creed Odyssey
بازی از سال ۴۸۰ قبل از میلاد مسیح آغاز میشود؛ جایی که خشایارشاه بزرگ، با حمله به یونان در ترموپیل به جنگ لئونیداس اسپارت میرود و در یک نبرد حماسی او را شکست میدهد. Assassin’s Creed Odyssey از همان دقایق اول تفاوت خود را نسبت به سایر نسخههای بازی به رخ میکشد. اینبار دیگر میتوانید از ابتدا بین الکسیوس و کساندارا، دو برادر و خواهر یکی را برای بازی کردن انتخاب کنید و در چهار درجه سختی متفاوت به ماجراجویی بپردازید.
اودیسی داستان سنتها، افتخارها، شکستها و البته خیانتها است؛ جایی که پدر، مادر و فرزندان، روایتی ریشهدار را با فراز و نشیب زیادی رقم میزنند و از طرفی شما را به کارزار دورهی نخست جنگهای پلوپونز میبرند و از طرفی هم، از فرقهای میگویند که با تفرقه قصد دارد تا بر یونان حکمرانی کند. داستان بازی اما اینبار تفاوت بزرگی با گذشته دارد؛ مانند بسیاری از بازیهای نقشآفرینی قابلیت انتخاب دیالوگ به اساسینز کرید اودیسی نیز آمده است و از قضا تاثیرات تلخ و شیرینی را روی روند داستان و سرنوشت برخی از شخصیتها میگذارد.
داستان اساسینز کرید اودیسی در چند جبههی متفاوت روایت میشود؛ مسائل خانوادگی، فرقهای تفرقهافکن به نام کاسموس و دورهی نخست نبرد میان آتنیها و اسپارتها که پلوپونز نام دارد. هر یک از این سه جبهه به نوعی به یکدیگر مرتبط هستند و باید گفت که دقیقا نقطهی قوت داستانی بازی اساسینز کرید اودیسی از همینجا آغاز میشود. در مجموع داستان این بازی را باید تجربه کرد و در لحظه با سورپرایزهای گاه و بیگاه روبرو شد. یوبیسافت کبک باری دیگر مهارت خود را در داستانسرایی و پیوست صحیح وقایع نشان داده است و مانند گذشته اساسینز کرید اودیسی نیز از داستانی جذاب بهره میبرد.درآخر شما با توجه به تصمیماتی که میگیرید 3 پایان را مشاهده میکنید.
داستان بازی assassins creed origins
داستان بازی assassins creed origins را میتوان ترکیبی از احساسات، نفرت، خیانت و عشق به خانواده دانست. در این بازی باید در نقش بایک (Bayek) از منطقه سیوا (Siwa)، به سفری در مصر باستان بروید؛ جایی که گروهی به نام Order of the Ancients، غوغایی از خون را به راه انداخته است و حال بایک باید بهعنوان یک مِجای (Medjay) یا همان محافظ فرعون و در جریان بازی محافظ مردم، با آنها مقابله کند.
بازی assassins creed origins داستانی پیوسته دارد؛ بهویژه در زمینه شخصیتپردازی مانند شمارههای دیگر Assassin’s Creed، یوبیسافت توانسته ارتباط لازم میان بازیکن با شخصیتهای درون بازی را حفظ کند. در جریان بازی، از اعضای Order of the Ancients گرفته تا مردم شهر و به قولی انپیسیها، حرفهای زیادی برای گفتن دارند و شما باید بهعنوان شخصی که خود را محافظ مردم نیز میدانید، راهحلی را برای مسائلشان پیدا کنید.
بیایید کمی بیشتر در رابطه با داستان بازی assassins creed origins بگوییم. بازی Assassin’s Creed: Origins بهویژه در میانپردهها موفقیت یوبیسافت را در ارائهی داستانی قوی ادامه میدهد. با ورود به هر یک از اهداف اصلی بازی که در چهار Act روایت میشود، میتوانید میانپردهای با انیمیشنهایی زیبا، موسیقیای مثال زدنی و روایتی جذاب را بشنوید و با شخصیتها در غم و اندوه یا کینه و نفرتشان شریک شوید.
داستان بازی assassins creed origins با سفر در زمان سعی دارد تا تازگی خود را حفظ کند و بازیکن را با چالشهای ذهنی پدری غمگین همراه کند. در جریان بازی از کلئوپاترا گرفته تا ژولیوس سزار و بطلمیوس را ملاقات میکنید و داستان هر کدام از این شخصیتهای تاریخی را دنبال میکنید. همکاری کلئوپاترا با سزار برای غلبه بر برادرش بطلمیوس سیزدهم، Order of the Ancients و شیوهی درگیر شدن بایک و همسرش آیا (Aya) در این زد و بندها هر کدام در جای خود بهزیبایی روایت شدهاند. داستان Assassin’s Creed: Origins میتواند بازیکن را با خود همراه کند و گاهی با گریههای مادری قلبتان را به درد آورد و گاهی شما را به تماشای ترکیدن مغزی فاسد دعوت کند.
گیم پلی بازی
گیم پلی Assassin’s Creed III
یکی از مهمترین چیزهایی که در بررسی یک ریمستر باید مدنظر داشته باشیم، میزان تاثیری است که گذشت سالها روی کیفیت گیمپلی بازی گذاشته است و باید این مورد را از خودمان بپرسیم که آیا این اثر که در زمان خودش بسیار ارزشمند و شایسته تقدیر بود، در سال ۲۰۱۹ هم میتواند از حیث گیمپلی جذاب باشد یا خیر.
خب جواب دادن به این سوال، به این سادگی نیست و به عواملی چون میزان آشنایی شما با مجموعه هم بستگی دارد. چرا که مثلا اگر از آن دست کاربرانی باشید که از چند نسخه اخیر و مخصوصا پس از Origins با این سری آشنا شدهاید، ممکن است المانهای گیمپلی Assassin’s Creed III برایتان بیش از حد ساده و سطحی بهنظر برسند. چرا که برای مثال سیستم مبارزات در این نسخه، بهمراتب سادهتر و ابتداییتر از نسخهای مثل Odyssey است و همهچیز صرفا به زمانبندی درست در اجرای ضد حملات و زدن ضربات خلاصه میشود؛ در نتیجه مبارزات بازی مخصوصا در مقایسه با نسخههای جدیدتر، فاقد جذابیت بالا هستند و چالش چندانی هم پیشروی کاربر نمیگذارند.
به این مورد باید هوشمصنوعی متوسط دشمنان را هم اضافه کنیم که خیلی وقتها صرفا در مبارزات حضور دارند تا به راحتترین شکل ممکن توسط بازیکن کشته شوند و البته که انیمیشنهای مربوط به مبارزات هم پس از گذشت مدتی تکراری میشوند و سازندگان برای این ریمستر، حداقل در این زمینه میتوانستند موارد جدیدتری به بازی اضافه کنند.
اما با وجود این موارد، Assassin’s Creed III هنوز هم از حیث گیمپلی چیزهایی برای ارائه کردن دارد. مراحل مربوط به دریا و کشتی هنوز هم پس از گذشت این همه سال و تکرار شدن در نسخههای دیگر، جذابیت خاص خود را دارند و سیستم مخفیکاری بازی هم با اینکه گاهی تحتتاثیر همان مشکل هوش مصنوعی قرار میگیرد، اما باز عملکرد قابل قبولی دارد و مخصوصا اینکه سازندگان در نسخه ریمستر بهبودهایی هم برای جنبههای مخفیکاری در نظر گرفتهاند تا کمی به نسخههای مدرنتر مجموعه شبیه باشند.
حتی رابط کاربری بازی هم دستخوش تغییراتی شده و برای مثال جهت حرکت دشمنان را میتوانید روی مینیمپ بازی مشاهده کنید یا در حین درگیریها، با استفاده از مینیمپ میتوان راحتتر از قبل مسیرهای فرار و مناطقی را که میتوان در آنها مخفی شد، پیدا کرد. جدا از این مواردی مثل شکار کردن، ساختوساز و گشت و گذار در محیطهای زیبای آن دوره از آمریکا هم جذابیتهای خاص خود را دارند و باوجود گذشت هفت سال از انتشار، Assassins Creed III هنوز هم میتواند گیمپلی قابل قبولی به مخاطبش ارائه بدهد.
گیم پلی بازی Assasins Creed Odyssey
سبک و سیاق مبارزات هنوز هم با ترکیب حمله سبک و سنگین انجام میشود و در این میان میتوانید از تیر و کمان نیز برای کشتن دشمنان و شکار حیوانات استفاده کنید. با این حال، اینبار دیگر درخت مهارتها جای خود را به یک سری مهارتهای اکتیو و پسیو داده است و به لطف این تغییر، بازیکنان آزادی بیشتری را در انتخاب شیوه مبارزه دارند.شما اکنون میتوانید چهار مهارت برای مبارزه نزدیک و چهار مهارت را برای مبارزه از راه دور انتخاب کنید و با کمک نوار جدید آدرنالین که به بازی اضافه شده است، از این تواناییها در مبارزات بهره ببرید.
از طرفی دیگر خبری از هیدن بلید معروف نیست و به جای آن الکسیوس و کساندرا از نیزهی شکستهای استفاده میکنند. با وجود این تغییر، شاهد جهشی بزرگ در سیستم مخفیکاری بازی نیستم و صرفا چند مهارت اکتیو برای از میان برداشتن دشمنان اضافه شده است. متاسفانه در حالی که کل یونان از انواع و اقسام سپرها استفاده میکنند، الکسیوس و کساندارا باید به غلت زدن اکتفا کنند و به شکل عجیبی قادر به برداشتن سپر دشمنان نیستید.
بازی به ویژه در زمینهی رابط کاربر، جهشی مثبت دارد و آسانتر میتوانید به برخی ویژگیها دسترسی پیدا کنید. مخصوصا با اضافه شدن کاملتر نبرد کشتیها و به لطف جغرافیای یونان و رخدادهای تاریخی، نبردهای دریایی نقش مهمی در گیمپلی ایفا میکنند و ویژگیهای اساسینز کرید بلک فلگ هرچه بیشتر در اودیسی پیاده شده است. شما میتوانید خدمه مخصوص به خود را داشته باشید باید با جمعآوری پوست حیوانات، تکههای چوب، آهن و برخی سنگهای قیمتی، بدنه، خدمه و قدرت تیرکمان نیروهایتان را ارتقاء دهید. بازی همینطور امکان نبرد نزدیک را بعد از به آتش کشیدن کشتیهای حریف میدهد و با ورود به عرشهی کشتی، باید دشمنان را شکست دهید و صندوق و منابع آنها را غارت کنید.
Mercenary یا همان سربازان مزدور، نقش مهمی را در بازی ایفا میکنند. با کشتن مردم عادی یا ورود به دژ دشمنان برای از بین بردن مهمات، تدارکات یا لیدرها، مزدورها به دنبال شما میافتند و باید با آنها روبرو بشید.Mercenary یا همان سربازان مزدور، نقش مهمی را در بازی ایفا میکنند. با کشتن مردم عادی یا ورود به دژ دشمنان برای از بین بردن مهمات، تدارکات یا لیدرها، مزدورها به دنبال شما میافتند و باید با آنها روبرو بشید.
اساسینز کرید اودیسی به شکل شگفتانگیزی در زمینه گیمپلی و دشمنان تنوع زیادی دارد. در جریان بازی از مدوسا بگیرید تا سایکلاپس را میتوانید از بین ببرید و حتی شاهد حضور موجودات افسانهای دیگری در بازی هستیم که به زیبایی طراحی شدهاند. از طرفی حیات وحش بازی با حضور گرگ، خرس، گراز، شغال، شیر یا گوزن تنوع زیادی به خود گرفته است و هر کدام از آنها شیوه حمله متفاوتی را برای از بین بردن شما دارند. علیرغم این تنوع متاسفانه دوربین بازی شدیدا آزاردهنده است و گاهی با برخی تواناییهای شخصیتها هماهنگی ندارد. به ویژه در نبرد با باسها و نبردهای شلوغ، دوربین بازی شدیدا ضعف نشان میدهد. نبرد در آرنا، گشتن دنبال گنج از روی نقشه، وجود نقشهای کم جزئیات با حال و هوای نقشههای باستانی، وجود حالت ویژهای برای از بین بردن راهنماهای بیمورد بازی و کشف اسرار نقشه توسط بازیکن و همچنین نبردهای نفسگیر با حیوانات اساطیری با سلاحهای متنوع، مانع تکراری شدن گیمپلی بازی بعد از حدود ۶۰ ساعت میشود. اگر بخواهید حتی بازی را کامل کنید باید زمان بیشتری را هم صرف بازی کنید.
گیم پلی Assassins Creed Origins
یوبیسافت پیش از انتشار بازی assassins creed origins مانور زیادی روی مکانیزم مبارزه جدید بازی داده بود و با انتشار ویدیوهای گیمپلی، به کرات از فواید سیستم مبارزه جدید بازی سخن گفته بود. بازی assassins creed origins مانند سیندیکیت دارای درخت مهارت برای شخصیت بایک است؛ با این تفاوت که اینبار شاهد پیوستگی میان مهارتها هستیم و شما میتوانید در سه بخش Warrior ،Hunter و Seer به ارتقاء مهارتهای بایک بپردازید. هرچند این موضوع در تبلیغات یوبیسافت برجسته شده بود، اما باید گفت که ما در شمارههای قبلی نیز به شیوههای مختلف شاهد قابلیت ارتقاء تواناییهای شخصیتها بودیم و نمیتوانیم سیستم جدید را یک نوآوری در Origins قلمداد کنیم.
از سوی دیگر اگر بخواهیم به مبارزهها بازگردیم، اینبار بهویژه با اضافه شدن سپر، شاهد مبارزههایی مشکلتر از گذشته هستیم. هر یک از دشمنان دارای سطح مشخصی هستند و پیروزی یا شکست سریع در نبرد، مستقیما به سطح و دشمنی که در حال مبارزه با او هستید، ارتباط دارد؛ از این جهت که اگر دو سطح یا کمتر اختلاف داشته باشید، میتوانید بهراحتی به مبارزه بپردازید و با دوری از ضربات دشمنان، آنها را شکست دهید.
با این حال، اگر تفاوت سطح از دو عدد بیشتر برود، اینجا است که عملا انجام ماموریت غیر ممکن میشود و مجبورید تا با انجام ماموریتهای جانبی سطح خود را ارتقاء دهید. گیمپلی بازی به دلیل وجود انواع و اقسام حیوانات شباهت زیادی به سومین شماره این مجموعه دارد و در Origins شاهد حضور پرشمار حیوانات وحشی مانند کروکودیل، شیر، اسب آبی یا مار هستیم که باید با کشتن آنها از پوستشان برای ارتقاء سطح لباس بایک استفاده کنید.
مانند مبارزهها، میتوانید در جریان بازی زره، سلاح یا پوشش بایک را ارتقاء دهید که این موارد را نیز در گذشته در مجموعه Assassin’s Creed شاهد بودیم. بازی از نظر سلاح، سپر یا تیرکمان تنوع قابل قبولی دارد و با ورود به هر یک از نقاط نقشه عظیم مصر میتوانید به سلاحهای جدید دسترسی پیدا کنید. سیستم ارتقاء بازی بالانس مناسبی را با سطح دشمنان ایجاد کرده است و در جریان بازی همواره برای شکست دادن دشمنان غیر همسطح در چالش خواهید بود.
اما نکتهای که بازی assassins creed origins را جذاب میکند، همانطور که در بالا اشاره کردم، سفر در زمان است. هرچند مانند Syndicate نمیتوانید بین شخصیتها سوییچ کنید، اما در جریان بازی فرصتی مناسب را برای کنترل آیا، همسر بایک به دست میآورید. به دنبال کشف DNA آیا، بازی اجازه میدهد تا سفری به خاطرات این شخصیت داشته باشید و نبردهای دریایی را تجربه کنید. نبردهای دریایی بازی به لطف ساخت Assassin’s Creed: Origins توسط یوبیسافت مونترال، بسیار خوب طراحی شده است و مشابه با Assassin’s Creed IV: Black Flag قادرید تا تک به تک کشتیهای دشمنان را غرق کنید.
همین تفاوت ناگهانی روند بازی و حضور باسفایتهایی منحصربهفرد است که تا حد زیادی از تکراری شدن هرچه بیشتر گیمپلی جلوگیری میکند. با این حال، هنوز هم نمیتوان گفت Assassin’s Creed: Origins در زمینه اهداف اصلی و فرعی توانسته تنوع زیادی را ایجاد کند. متاسفانه هرچند در ابتدای بازی کنترل Senu، عقاب بایک سرگرمتان میکند، اما در ادامه این قابلیت نیز تکراری میشود و تنها سعی میکنید تا با کمک این عقاب دوستداشتنی اهداف را پیدا کنید.
ماموریتهای بازی در مجموع از چند بخش ساده تشکیل میشوند و شباهت زیادی را میان ماموریتهای فرعی و اصلی شاهد هستیم. با انتخاب ماموریت مورد نظر، باید به سمت محل مشخصشده حرکت کنید تا با انتخاب Senu، محل حضور هدف مشخص شود. سپس بایستی به محل بروید و با جستجوی محیط سرنخها را، مشابه با حالت Murder Mysteries بازی Syndicate، پیدا کنید، به بررسی محل بپردازید و مکان دقیق هدف را پیدا کنید. این الگوریتم ساده در ماموریتها بهویژه از میانه بازی و انتهای Act II خودنمایی میکند و باعث تکراری شدن مراحل میشود.
یکی از انتقادها به Origins، حذف امکان انجام ماموریتها به روشهای مختلف است که پیش از این در Syndicate شاهد آن بودیم. در این بازی سه روش مختلف به بازیکنان پیشنهاد داده میشد و میتوانستید با روش مورد علاقه خود برای کشتن هدف اقدام کنید. مخفیکاری مانند گذشته نقشی اساسی را در روند بازی دارد و عمدتا به مخفی شدن در میان گیاهان خلاصه میشود. اگر دلتان برای مسابقهها تنگ شده است، به لطف حضور رومیها، میتوانید بر پشت ارابههای رومی به مسابقههایی نفسگیر بروید.
اما بگذارید کمی هم از تنوع محتوای بازی بگوییم. سلاحهای بازی، از تبر گرفته تا شمشیر، پتک، نیزه، اسلحه دوگانه و موارد دیگر را شامل میشود و هر کدام از این سلاحها دارای سرعت ضربه و شیوه مبارزه منحصربهفردی هستند. شما همچنین میتوانید هر کدام از این سلاحها را به صورت جداگانه ارتقاء دهید یا سلاحهای قدیمی را در بازار به فروش برسانید.
از سوی دیگر سلاحها در بازی در انواع مختلف، مانند معمول و کمیاب، طبقهبندی شدهاند و سیستم ارتقاء سلاحها امکان استفاده طولانیتر از هر سلاح را داده است. همینطور شما در کنار روی زمین میتوانید به زیر دریاها بروید و گنجینههای خفته در دریا را پیدا کنید. حضور سیستم روز و شب و تاثیر آن بر زندگی انپیسیها دیگر نکتهای است که پیش از این در Ghost Recon: Wildlands، ساختهی دیگر یوبیسافت شاهد بودیم. با فرا رسیدن شب، ساکنین هر شهر به خانههای خود میروند و حتی در لژهای دشمنان نیز، شاهد خوابیدن فرماندهها و نیروها خواهید بود.
در نتیجه، به صورت بالقوه تمام کردن مراحل در شب آسانتر از صبح است و احتمالا شما نیز مانند من ترجیح میدهید تا به دشمنان شبیخون بزنید. مهارتهای بایک تنها به برداشتن دو کمان یا جنگیدن با شمشیر یا حتی به قولی ریج زدن و فرو کردن شمشیر درون معده دشمنان خلاصه نمیشود و با افزایش سطح و به دست آوردن اسکیل پوینتها، حتی میتوانید حیوانات را با دارت بیهوش کنید و سپس به خدمت خود در بیاورید. شیرها، شغالها یا برخی حیوانات افسانهای در بازی حضور دارند و به خدمت گرفتن آنها، ضمن اینکه لذتبخش است، تنوع را در گیمپلی افزایش میدهد.
گرافیک و جلوه های صوتی بازی
گرافیک و جلوه های صوتی بازی Assassin’s Creed III
خب نوبتی هم که باشد، نوبت به صحبت کردن در رابطه با مهمترین جنبه یک بازی ریمستر یعنی بهبودهای بصری و گرافیکی است. پیشتر هم به این موضوع اشاره کردیم که Assassins Creed III Remastered مخصوصا از حیث هنری، در این زمینه با بهبودهای خوبی روبهرو شده است و خب در طرف مقابل، یک سری ضعفهای فنی هم دارد. بازی در کنسولهای پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان با رزولوشون 1080p اجرا میشود و در پلیاستیشن 4 پرو، ایکسباکس وان ایکس و پیسی هم از رزولوشن 4K پشتیبانی میکند و البته فناوری HDR هم برای بهبود هرچه بیشتر کیفیت تصاویر بازی در آن استفاده شده است.
این موارد در کنار بهبودهای کلی که مخصوصا در محیطهای بازی دیده میشوند، باعث شدهاند تا Assassin’s Creed III مناظر و چشماندازهای زیبایی را در محیطهای مختلفش از جنگلهای سرسبز و زمینهای برفی گرفته تا حتی مناطق شهری مثل محیط شهر بوستون در معرض دید مخاطبش بگذارد. اما باوجود عملکرد خوب این ریمستر در زمینه هنری و ارائه تجربه بصری مناسب، از بُعد فنی آن حس قدیمی بودن بازی هنوز هم در اثر حس میشود.
همینطور Assassins Creed III Remastered از حیث صوتی هم در سطح خوبی است و مخصوصا موسیقیهای خوبی در آن بهگوش میرسند که حداقل میتوانند کمی هیجان به نبردهای نهچندان جذاب بازی اضافه کنند. در کل اگر قبلا شانس تجربه این نسخه از اسسینز کرید را از دست دادهاید، بازی کردن این ریمستر به شما پیشنهاد میشود و اگر هم در گذشته از کاربران این اثر بودید، Assassins Creed III Remastered حتی اگر چیز خیلی جدیدی برای ارائه کردن نداشته باشد هم تجدید خاطره خوشایندی برایتان خواهد بود.
گرافیک و جلوه های صوتی بازیAssasins Creed Odyssey
اما آنچه اودیسی را خواستنی میکند، نغمههای خدمه کشتی، موسیقی فوقالعاده یونانی و صداگذاری خوب شخصیتها است. اساسینز کرید اودیسی بیشک یکی از بهترین آثار یوبیسافت در زمینه موسیقی به حساب میآید و در لحظه لحظهی بازی شما را درگیر خود میکند. گاهی با ورود به شهری سوخته، نتهای موسیقی غم ساکنان آنجا را بازگو میکنند و گاهی نیز در عیش و نوش آتنیها روحتان شاد میشود.
موتور گرافیکی یوبیسافت سالها است که تغییر نکرده و هربار ایرادات این موتور را به نسخهی جدید بازیها منتقل میکند. متاسفانه انیمیشنهای صورت و بعضا راه رفتن شخصیتها گاهی تو ذوق میزند و حتی گاهی به ویژه در صحنههای احساسی باعث میشود که نتوانید با داستان ارتباط بگیرید.ورود به سواحل زیبای یونان، باعث شده تا دورنمای زیبایی را شاهد باشیم. به لطف ویژگی انتخاب دیالوگ، بیشتر از گذشته چهرهی انپیسیها را از نزدیک میبینیم و همین موضوع باعث شده است تا توجه بیشتری به مینیک صورت شخصیتها داشته باشیم.
گرافیک و جلوه های صوتی بازیAssassin’s Creed Origins
اما زمانی که بحث از موسیقی میشود، یوبیسافت چه در زمان پخش تریلرهای قبل از انتشار بازی و چه در جریان بازی assassins creed origins، میتواند شما را مجذوب کند. موسیقی Assassin’s Creed نقشی اساسی در ارتباط بازیکنان با میانپردهها دارد. هر یک از نتهای بازی استادانه انتخاب شدهاند و در هارمونی کاملی با جریان بازی قرار دارند.شنیدن زجههای مادری که کودکش را از دست داده یا مراسم مذهبی ساکنین شهر با ضربه زدن به ساز دایره خود، باعث شدهاند که در یک کلام شهرهای بازی زنده باشند و از قدم زدن در میان مردم لذت ببرید. موسیقی بازی همچنین در گشت و گذار میان شهرها یا در جریان مراحل نیز همراه همیشگی شما است و مهم نیست چند ساعت به آنها گوش دهید؛ باز هم تکراری نمیشوند.
یوبیسافت قبل از انتشار بازی assassins creed origins مانور زیادی را روی نورپردازی و گرافیک داده بود. با این حال در بدو ورود به بازی احتمالا شما نیز مانند من تا حد زیادی ناامید میشوید. بازی از لحاظ کیفیت بافتها و گرافیک حرفی برای گفتن ندارد و در حقیقت سالها است که یوبیسافت از موتور گرافیکی Anvil برای توسعه بازیهای خود مانند Ghost Recon: Wildlands استفاده میکند.
همین موضوع باعث شده تا بسیاری از مشکلات Wildlands در Origins نیز وجود داشته باشد و سازندگان نتوانستهاند راهحلی را در جهت بهبود این مشکلات پیدا کنند. از بعد هنری هرچند بناهای باشکوه مصر باستان و مجسمههای متعلق به امپراطوری روم، چشمنواز هستند، اما هنوز هم زمانی که به بافت ساختمانها، شن، انیمیشن درختان و بخشهای دیگر مربوط به گرافیک بازی توجه میکنید، راضیکننده نیست.