بازی 9monkeys of shaolin
9monkeys of shaolin یک بازی Beat’em Up (یا Brawler) مدرن آن هم در حال و هوای چین قرن شانزدهم میتواند وسوسهکننده باشد، واقعاً وسوسهکننده! ساخت یک بازی Beat’em Up، دوری از کلیشه و آنچه که Beat’em Upهای کلاسیک بنا نهادهاند، بسیار سخت است. البته که سوباکا (Sobaka Studio) تا حد زیادی سعی کرده تا اثرش را متمایز کند و با استفاده از پتانسیل اتمسفر شرقیِ بازی، به داستان نُه میمون هویت بخشد.

داستان بازی 9monkeys of shaolin
داستان نُه میمون شائولین، در سال ۱۵۷۲ و در چین آغاز میشود. جایی که وِی چانگ جوان که پیشتر پدر و مادرش طعمهی قبایل ووکو (Wokou) شده بودند، حال در پی هجوم دوبارهی ووکو به پادشاهی میانه، در سوگ پدربزرگش که آخرین خویشاندش است، مینشیند. وِی چانگ که مرگ پدربزرگش به دست رئیس قبیلهی سرخ را میبیند، خشمگین به او حملهور شده و شکست میخورد. حال وِی چانگ، ماهیگیرِ جوان داستان ما، زخمی و در حال مرگ رها میشود تا بالاخره توسط راهبان معبد شائولین پیدا شود. در داستان نُه میمون هیچ بخشی از داستان به خوبی پردازش نشده است. اینکه با یک داستان انتقام تکراری از سوی شخصیتی که طبق معمول عزیزانش را از دست داده، طرف هستیم به خودی خود بد نیست. حتی با یک روایت جذاب میتوان کلیشه را در قالبی ارزشمند و جذاب به مخاطب عرضه داشت. اما روندی که نُه میمون پیش میبرد درست مثل یک باتلاق است.
در مرحله پیش داستانی بازی وقتی Wei Cheng با غول بازی مواجه میشود از او شکست میخورد و به همین دلیل انتقام Wei Cheng نیمه کاره رها میماند. راهبان معبد او را پیدا کرده و به معبد میبرند و Wei Cheng را مداوا میکنند. او پس از سلامتی که به دست می آورد عزم خود را جزم کرده و به راهبان معبد میگوید که باید انتقام خانواده و دوستان خود را از راهزنان بگیرد. راهزنان به هر روستایی که حمله میکنند چیزی جز نابودی و کشتار و ویرانی از خود به جا نمی گذارند. Wei Cheng قهرمان داستان این بار با عزمی راسخ تر برای نابودی راهزنان تمامی تلاش خود را میکند و باقی داستان را میتوانید خودتان بازی کنید و ببینید که چه اتفاق ها و حوادث دیگری برای Wei Cheng و یارانش در این مسیر سخت و طاقت فرسا می افتد.
گیم پلی بازی 9monkeys of shaolin
بازی 9Monkeys of Shaolin با ظاهری سه بعدی طراحی شده ولی ریشه و بنیان بازی بر اساس بازی های دو بعدی معروف این ژانر توسعه داده شده است. مسیری خطی که شما شاهد دشمنانی خواهید بود و با هنر های رزمی خود آنان را از پای در بیاورید و بشکه ها و کوزه هایی که در پیرامون محیط قرار داده شده اند را بشکنید و نوار سلامتی خود را بازیابی کنید. ظاهر امر یک گیم پلی روتین و ساده همانند این سبک کلاسیک از بازی ها برای شما طراحی شده است. اما ریشه گیم پلی بازی از تنوع بسیاری خوبی برخوردار است.
خوشبختانه نُه میمون رسالت خود را به عنوان یک بازی Brawler به جا میآورد و با مبارزات جانانهاش به خوبی سرحالمان میکند. نُه میمون میداند که یک Beat’em Up باید چکار کند، اما گاهی از اجرای تمام و کمال آن بازی میماند. مبارزه در نُه میمون بر پایهی ضربه، جاخالی و پَری کردن است که در بسیاری از آثار آن را تجربه کردهاید. مبارزات بازی علاوه بر ضربات پایه شامل استفاده از نیروی شی (Chi) و ضربات مبتنی بر شی میشود که هر بار یک بند از نوار شی مصرف میگردد. بر این اساس مبارزات در سه بخش تفکیک شده که بخشهای دوم و سوم را در چپترهای میانی بازی به دست خواهید آورد؛ ضربات پایه شامل لگد و بُرش و ضربه، ضربات آکروباتیک که از ترکیب ضربات پایه با RT/R2 پدید میآیند و ضربات جادویی که از ترکیب LT/L2 با ضربات پایه به وجود خواهند آمد.
بازی همچنین سعی کرده تا از نیاکان خود پربارتر باشد و با یک درخت مهارت ظاهراً مفصل، مبارزات را بیش از پیش جذاب کند که البته این بخش به شدت خام دستانه پایهریزی شده و هنوز جای کار زیادی دارد. اسکیلها از طریق اسکیلپوینتهایی که در پایان مراحل دریافت میکنید قابل باز شدن هستند و اکثر آنها صرفاً آسیب وارد شده و دریافت شده و چیزهایی از این قبیل را افزایش و کاهش میدهند. نکتهای که وجود دارد این است که با به پایان رساندن مراحل بازی با اسکیلپوینتهای به دست آمده چیزی حدود ۶۰% از اسکیلها را باز کردهاید و تنها راه برای بدست آوردن بقیهی آنها تکرار مراحل است! نُه میمون حتی فعالیت جانبی یا چالش خاصی را برای این کار تدارک ندیده است تا شما را برای تکمیل این بخش ترغیب کند.
اما هر چقدر کتککاری با دشمنان عادی لذتبخش است، هوش مصنوعی فاجعهبار باسها مبارزه با آنها را عذاب آور میسازد! باسفایتها رهبران قبایل ووکو هستند و هر کدام یکی از ماسکهای تئاتر “نو” را به صورت دارند که در نوع خود ایدهی جذابیست، به خصوص اینکه پس از شکست دادن هر یک، میتوانید ماسک او را برداشته و به کلکسیونتان اضافه کنید و حتی آنها را به صورت زده و از قدرتهای آن رهبر بهره ببرید. ولی امان از هوش مصنوعی احمقانهی آنها! برای مثال شیکامی در میان مبارزه از بوتههای محیط توت میخورد و میزان سلامتیش بازمیگردد. اوایل مبارزه شکست دادن او غیرممکن به نظر میآید، اما ناگهان تصمیم میگیرد که دیگر توت نخورد و در نتیجه باس فایت چالشبرانگیز در کسری از ثانیه شکست میخورد! عدم توازن میان سختی باسها نیز از دیگر نکات آزاردهنده است. مثلاً تانیا ضرباتش به تنهایی بیشترین دمیج ممکن در بازی را به شما وارد میکند، اما سازندگان نُه میمون علاوه بر این چند دشمن دیگر در بالای دیوار هم قرار دادهاند تا به طرفتان بمب پرتاب کنند.
گرافیک و جلوه های صوتی بازی
سازندگان به بخش صدا گذاری بازی هم توجه ویژه ای کرده اند و به صورت سر سری و گذرا از آن عبور نکرده اند. صدا گذاری خوب و قابل قبول میتواند باعث به تصویر کشیدن هر چه بهتر جو و اتمسفر در یک بازی شود. این بازی هم از این قائده مستثنی نبوده است. صدای ناله های مردم روستا بر اثر شکنجه – ترس و کشته شدنی که از خانه هایشان و پیرامون محیط شنیده میشود قابل توجه است و صدای شعله های آتش – باران – رعد و برق های مهیبی که شنیده میشود خیره کننده است. حتی Wei Cheng هم در طول جریان گیم پلی بازی صحبت میکند و با توجه به اتفاقات و حوادثی که در پیرامون محیط میبینید حرف میزند و سازندگان به این موارد هم حتی توجه کرده اند. صدای ضربات مشت و پا و ضربات و تجهیزات رزمی هم بسیار خوب و قابل قبول کار شده است.
موسیقی پیرامون بازی هم از روند خوبی برخوردار است اما سازندگان در این امر میتوانستند کمی بهتر کار کنند و در بخش موسیقی های گیم پلی بازی میتوانست کمی بهتر عمل کند. البته طراحی مراحل و گیم پلی بازی طوری طراحی شده که شما در روند گیم پلی بازی صدای محیط پیرامون و اتفاقات آن را به خوبی بشنوید و بخش صدا گذاری طوری طراحی شده که موسیقی از عمد نتواند چیرگی بیش از حدی بر دیگر بخش های صدا گذاری بازی به عمل آورد.
نُه میمون شائولین واقعاً زیباست! در واقع شاید فقط ظاهر آن زیبا باشد و اگر در اعماق آن فرو بروید این زیبایی محو بشود. اما مسیری که وِی چانگ برای به سرانجام رساندن داستانش میپیماید، حقا حیرتانگیز است. بازی شامل ۲۵ استیج مختلف در ۵ چپتر میشود. نه میمون در هر یک از این ۲۵ استیج یک محیط کاملاً جدید تحویلتان میده.

مبارزه در میان شالیزارهای سرسبز یا جنگلهای آکنده از بامبو (و بامبوهایی که قطع میشوند!)، روستاهای کوهستانی و چشمانداز نفیسِ غروب آفتاب بر فراز کوه، باتلاقهای خطرناک، غارها و معادن تاریک و نمور و مناظر متعدد دیگر، در نُه میمون گرد آورده شدند تا مسیری چشمنواز در انتظارتان باشد. اکثر محیطها از حیث رنگبندی کاملاً متفاوت هستند و سازندگان با ترتیب هوشمندانهای آنها را قرار دادهاند تا چشمانتان خسته نشوند.