بازی Sniper Elite 3
یکى از ایده هاى ساخت عناوین متعدد، روایت جنگ جهانى دوم است. عناوین بسیارى از Call of Duty تا Wolfenstein درباره این زمینه عنوانى دارند. اما عنوان Sniper Elite جنگ جهانى را از زاویه اى متفاوت نقل مى کند؛ از زاویه یک تک تیر انداز و اسنایپر! درست است که Sniper Elite به هیچ وجه محبوبیتى چون Call of Duty را ندارد اما باز هم افرادى پیدا مى شوند که علاقه به کشتن از دید یک تک تیر انداز را داشته باشند و به این عنوان گرایش داشته باشند. حال آیا عنوان Sniper Elite 3 این بار در آفریقا موفق شد؟
ادامه ى جنگ جهانى، این بار در آفریقا
داستان بازى درباره شخصیتى به نام ” کارل ” است. شخصیتى که در نسخه هاى پیشین نیز ایفاى نقش کرده بود. شاید انتخاب کارل به عنوان شخصیت اصلى امرى نه چندان جالب باشد چرا که وى در نسخه هاى پیشین نیز ایفاى نقش کرده بود و داستان بازى به وقایع پیش از نسخه ى دوم بر مى گردد. این بار کارل در آفریقا ظاهر مى شود. آلمان شرایط بسیار خوبى براى تصرف صحراى شمال آفریقا دارد و کارل باید با ترور چندین شخصیت مهم و کلید به فرماندهان و افرادى با درجات بالا دست یابد و اطلاعاتى کسب کند.
سازندگان بازى براى روایت بهتر داستان از تصاویر کامیک گونه استفاده کرده اند که بیشتر به درد قهرمانان DC و Marvel مى خورد تا روایت جنگ جهانى دوم! قطعاً استفاده از فیلم هاى موجود از جنگ جهانى دوم کارى عقلانى و در عین حال مفید ترى مى بود.
شخصیت پردازى دشمنان و شخصیت هاى منفى بسیار ضعیف است و به هیچ وجه نمى توان ضعیف بودن بیش از حد آن را توجیه کرد.شخصیت آدولف هیتلر نیز در یک DLC به بازى اضافه مى شود و هنوز دلیل نبود وى در نسخه هاى اصلى مشخص نیست. ممکن است سازندگان و ناشر بازى براى منافع مادى و سو استفاده از شخصیت محبوب هیتلر، وى را در یک DLC جا داده اند تا سود بیشترى کنند.
یک تک تیر انداز تنها
گیم پلى نسخه ى سوم Sniper Elite بسیار گسترده تر از نسخه هاى پیشین است و مى توان پیشرفت چشمگیر گیم پلى را مهم ترین نقطه ى قوت بازى دانست.
مهم ترین ویژگى Sniper Elite، نشان دادن آناتومى مقتول و تبدیل دوربین به X Ray است. این قابلیت در نسخه سوم نیز وجود دارد و مشاهده ى خرد شدن استخوان هایى چون جمجمه و قفسه ى سینه بسیار لذت بخش است. البته در درجات سختى بالا تر، نمى توان همیشه موفق بود و همه ى فاکتور ها از جمله وزش باد نیز در مسیر حرکت گلوله ها موثر اند. در واقع بهترین بخش گیم پلى بازى استفاده از اسنایپر است و بسیار حرفه اى و کم نقص کار شده است و با کشتن دشمنان توسط اسنایپر در سایر بازى ها بسیار متفاوت است.
براى گذراندن مراحل مى توان راه هاى مختلفى را پیش گرفت و بازى از لحاظ آزادى عمل در شرایط نسبتاً خوبى قرار دارد. مى توان با روش هاى مختلفى حواس دشمنان را پرت کرد و مراحل را به راحتى پیش برد. براى پرت کردن حواس دشمنان مى توان از پرتاب سنگ استفاده کرد. پرتاب سنگ بسیار کاربردى و موثر است.
بازى علاوه بر Head Shot کردن دشمنان، سبک مخفى کارى را نیز در خود جاى داده است. هر چند عنوان Sniper Elite 3 یک مخفى کارى ناب و خاص را ارائه نمى دهد اما باز هم مى توان مخفى کارى هاى آن را در حد یک عنوان معمولى دانست. البته پیشنهاد مى شود که مراحل به صورت اکشن گذرانده شوند چرا که لذت بازى را دو چندان مى کند.
براى متوقف کردن وسایل نقلیه مى توان از اسنایپر استفاده کرد. با استفاده از چند تیر اسنایپر مى توان یک تانک و یا یک ماشین را منفجر کرد. با شلیک به سمت راننده نیز مى توان از حرکت وسایل نقلیه جلوگیرى کرد.
هوش مصنوعى بازى طبق معمول در سطح پایینى قرار دارد و بعضى مواقع حتى بازیباز را قافل گیر مى کند! این امر در برخى مواقع باعث کمتر شدن آزادى عمل مى شود.در کل گیم پلى عنوان Sniper Elite 3، با وجود پیشرفت هاى نا محسوس، هنوز هم نقاط ضعف و جاى کار بسیارى دارد.همچنین با کسب XP مى توان سلاح هاى بیشتر براى کارل کسب کرد و بازى از لحاظ تعداد سلاح نیز در وضعیت مناسبى قرار دارد.
فضایى گرم، همچون آفریقا
تغییر محیط بازى از برلین به آفریقا، یکى از عوامل پیشرفت گرافیکى این عنوان بوده است. فضاى گرم و استفاده از رنگ هاى جذاب تر، زیبایى خاصى به محیط بازى داده است.
هر چند استفاده از این رنگ ها باز هم نتوانسته مشکلات اساسى گرافیک را پوشش دهد. باگ هاى متعدد در این نسخه هم وجود دارند و مى توان باگ را یکى از ارکان Sniper Elite به حساب آورد! علاوه بر باگ، گرافیک فنى بازى نیز تعریفى ندارد. بافت هاى متوسط و اغلب ضعیف، جزو نکات منفى بسیار مشهود بازى است و موتور گرافیکى Asura از این لحاظ نیز موفق نبوده است و نکته جالب این است که این بافت هاى ضعیف بسیار دیر لود مى شوند. هر چند انیمیشن ها ضعیف نیستند و تا حدودى خوب کار شده اند.
یکى از نکات مثبت عنوان Sniper Elite 3، نور پردازى بسیار خوب آن بوده که بسیار چشم گیر و تحسین بر انگیز است و مى تواند بازیباز را در میان این همه مشکل گرافیکى به وجد آورد. علاوه بر نور پردازى مناسب، سایه زنى نیز به خوبى انجام گرفته است و مشکل خاصى ندارد. متاسفانه افکت هاى موجود در بازى تعریفى ندارند و افکت هاى ضعیف از جمله انفجار و افکت خون، بسیار به چشم مى آیند و بازیباز را آزرده و دل سرد مى کنند.
تخریب پذیرى بازى نیز قوى نیست و جاى کار بسیارى دارد. هر چند طراحى کشته شدن سربازان پس از انفجار محیط بسیار خوب انجام گرفته است و جزو نکات مثبت گرافیک بازى محسوب مى شود. هر چند همان طور که انتظار مى رفت تفاوت دو نسل هفتم و هشتم در گرافیک بسیار مشهود است و کنسول هاى نسل هشتم و البته رایانه هاى شخصى، وضعیت گرافیکى بسیار بهترى دارند.
بشنو از صحرا
یکى از ضعیف ترین فاکتور هاى موجود در بازى، صداگذارى آن است. کارل، شخصیت اصلى بازى، هیچ دیالوگى ندارد و از ابتدا تا انتهاى بازى هیچ حرف تاثیر گذارى نمى زند.
علاوه بر این مشکل، صداى شخصیت هاى دیگر با دهانشان هم خوانى ندارد که در اواسط سال ٢٠١۴ و ورود به نسل هشتم، امرى بسیار عجیب است. موسیقى هاى موجود در بازى تعریفى ندارند و علاوه بر آن بسیار اندک و براى رفع تکلیف هستند. هیچ قطعه ى به یاد ماندنى وجود ندارد و در اواسط بازى که بازیباز حتى به یک موسیقى معمولى نیز راضى مى شود، خبرى از موسیقى معمولى هم نیست. صداى سلاح ها خوب کار شده است و شنیدن خرد شدن استخوان هاى دشمنان نیز لذت بخش است و نشان گر موفقیت بازیباز است!
در طول بازى صداى پرندگان و حتى هواپیما هایى نیز به گوش مى رسد اما اى کاش سازندگان به جاى کار بر روى نکات فرعى، کمى به نکات اصلى صداگذارى بها مى دادند.
در دل صحرا
Sniper Elite 3، عنوانى با ضعف هاى بسیار بود و سازندگان در بسیار از نقاط بازى کم کارى کردند. هر چند در این تابستان که هیچ بازى خوبى منتشر نخواهد شد، Sniper Elite 3 مى تواند سر گرم کننده ظاهر شود اما در هنگام تجربه ى این عنوان باید انتظارات را به حداقل رساند و فقط و فقط از اسنایپر و Head Shot کردن دشمنان لذت برد.