بازی biomutant
استودیوی سوئدی اکسپریمنت 101 بعد از سالها همکاری روی بازیهایی مانند مانند جاستکاز، درنهایت در تابستان سال ۲۰۱۷ رونمایی هیجانانگیزی از یک بازی پساآخرالزمانی با حضور موجودی جهش یافته داشت. بازی بایومیوتنت را میتوانیم اثری هیجانانگیز از یک استودیوی نهچندان بزرگ و با حضور حدودا ۱۸ بازیساز معرفی کنیم که اکنون قدمی بزرگ و جاهطلبانه را برای تولید و عرضه یک بازی نقشآفرینی پرمحتوا برداشته است. روند پر فراز و نشیب ساخت بازی از یک سو و تأخیرهای چندباره بازی حتی زمانی شایعات توقف تولید بایومیوتنت را برسر زبانها انداخت اما درنهایت بازیسازان اکسپریمنت 101 توانستند این بازی مورد انتظار را روانه بازار کنند.
داستان بایومیوتنت پیرامون دنیایی روایت میشود که آثار زیان بار صنعت مواد شیمیایی در آن باعث نابودی زیست بوم مناطق مختلف شده است و اکنون تنها تاثیری از جهان پیشین در آن دیده میشود. شما موجودی جهش یافته را کنترل میکنید که باید هرلحظه تصمیماتی را برای نجات یا نجات ندادن درخت زندگی بگیرد. سؤال اصلی اینه آیا شما روشنایی را دنبال میکنید یا به سراغ تاریکی میروید؟
داستان و انتخابهای بازی تمرکز ویژهای روی دو بعد روشنایی و تاریکی دارد به شکلی که هر زمان برای تصمیمهای مهم شاهد حضور دو شخصیت لایت و دارک برای پیشبرد داستان هستیم. تقابل کوتاه لایت و دارک در جای خود جذاب است و از طرفی پیشآمدهای داستانی را رقم میزند. این تقابل البته که تا پایان بازی جایگاه خود را حفظ میکند و بازیکن همواره بین دو راهی قرار میگیرد. تاثیر کارمای روشنایی و تاریکی در بازی میتوانست از یک سری اسکیلهای انحصاری فراتر برود و بازیکن مانند بازی Red Dead Redemption 2 تاثیر مستقیم تصمیمات را حتی در رفتار NPCها ببیند. اما این تاثیر به مراتب کمتر است.
بازی در چند خط داستانی دنبال میشود. اولین خط داستانی مربوطبه اتفاقات کودکی شخصیت اصلی است که در جریان آن دشمنی به نام لوپا لوپین به دهکده شخصیت اصلی حمله کرده و ویرانی را به همراه میآورد. در کودکی شخصیت اصلی داستان با فلشبکهای کوتاهی برای بازیکن نمایش داده میشود و شما میتوانید شخصیت اصلی را برای یادگیری هنرهای رزمی، آشنایی با برخی شخصیتها یا پیروزی در مقابل برخی حریفان کنترل کنید.
خط دوم داستان اما مربوطبه ۶ قبیلهای است که سه تا از آنها اعتقاد به نجات درخت زندگی و کشتن ورلد ایترها دارند و سه تای دیگر ایدئولوژی برتری طبیعت را برای پاکسازی دنیا و شروعی تازه را خط مشی خود قرار دادهاند. البته باید گفت دومین خط داستانی بازی خود شامل بخشهای مختلف باتوجهبه تصمیمات بازیکن میشود.
بهعنوان مثال درصورتی که یکی از سه قبیله با کارمای روشنایی را انتخاب کنید میتوانید هدف اتحاد بین تمام قبایل را برای رویارویی با ورلد ایترها در پیش بگیرید. از طرفی در صورتی که بهدنبال قبایل با کارمای تاریک برید حتی گاهی مجبور به کشتن مردمان بیگناه یا سیفوی سایر قبائل خواهید شد. سیفو یا رئیس هر قبیله رابط اصلی بازیکن با هر قبیله محسوب میشود و به مرور برای پیوند قویتر شما با قبلیه، سلاحهای منحصربهفردی را به بازیکن هدیه میدهد. اینکه میخواهید بعد از استعمار منطقه یکی از قبایل، با رئیس قبیله متحد بشوید یا آن را اسیر کنید، تصمیمی است که شما باید بگیرید. البته اگر خیلی دل تاریکی داشته باشید، حتی میتوانید رئیس قبیله را بکشید.
بایومیوتنت در روند داستان بهطور خاص از بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild الهاماتی گرفته است. فرضا دنیای بازی چهار باس اصلی به نام ورلد ایتر دارد که در حال ازبینبردن درخت زندگی هستند و تصمیم کشتن یا نکشتن ورلد ایتر ها برعهده بازیکن گذاشته شده است. در مجموع بازی بایومیتونت داستانی خوب و با پایانبندی قابل قبول دارد و میتواند در آخر به سوالات بازیکن پیرامون دنیای بازی تاحد زیاد پاسخ بدهد.
داستان بایومیوتنت از زبان یک راوی با صدایی دلنشین روایت میشود. دیوید شاو پارکر (David Shaw Parker) در بازی بهعنوان مترجم، راهنما و راوی، بازیکن را برای پیش بردن داستان همراهی میکند. ترجمه صحبت شخصیتهای داستان از زبان راوی گاهی باعث پدید آمدن جملاتی طنزآمیز شده است. بهعنوان مثال زمانیکه به منطقهای دور افتاده میروید، راوی بهسختی میتواند جملات گویش متفاوت یکی از شخصیتها را ترجمه کند. درحالیکه ابتدا کمی تصمیم استفاده از یک راوی عجیب به نظر میآید اما در ادامه به آن عادت میکنید و از قضا اینکه شخصیتهای داستان زبان خودشان را دارند، هرچه بیشتر درک دنیای پساآخرالزمانی جهان با حضور موجوداتی جهشیافته ملموس میشود.
بازی Biomutant روایت داستانی در حد و اندازه بازیهای بزرگ نقشآفرینی ندارد، اما توانسته با حفظ ارزش تکرار بالای خوددر نیو گیم پلاس، دست بازیکن را برای انتخابهای مختلف آزاد بذارد. حالت نیو گیمپلاس بازی درکنار حفظ سلاحها و آیتمهای پیدا شده توسط بازیکن، داستان را از درخت زندگی آغاز میکند و بازیکن مجبور نیست تا دوباره ابتدای بازی را تجربه کند. این تصمیم راه را برای انتخاب یکی دیگر از قبایل و همچنین پیش بردن داستان در جهت عکس خط اصلی آسانتر میکند.
بایومیوتنت با شخصیسازی ظاهر کاراکتر شروع میشود. آزادی زیادی در انتخاب یکی از چندکلاس بازی درکنار ظاهر شخصیت اصلی در اختیار بازیکن قرار گرفته است به شکلی که سازندهها ادعا میکنند که شخصیت هیچ دو بازیکنی کاملا شبیه به هم نخواهد بود. این آزادی حتی برای میزان مقاومت کاراکتر در مقابل مواد شیمیایی مختلف هم وجود دارد. البته بازی، شما را به انتخابهای اولیه محدود نمیکند و در جریان بازی بهراحتی میتوانید تواناییهای دیگری را باتوجهبه علاقه خود انتخاب کنید. بازیکن حتی میتواند ظاهر شخصیت خود را نیز در مکانی خاص تغییر دهد.
ساخته اکسپریمنت 101 سرشار از مأموریتهای اصلی و جانبی متنوع است، گرفتن موجودات مختلف، پیدا کرد غذای مورد علاقه حیوانات برای اهلی کردن آنها، پازلهای خیلی ساده برای باز کردن درها، کمک به اهالی روستا یا حتی سوار ربات شدن، تنها بخش کوچیکی از گیمپلی بازی را در بر میگیرند. رویارویی با هر ورلد ایتر نیازمند تجهیزات منحصر به فردی است. تجهیزات مورد بحث تنوع زیادی دارند و با توجه به آیتمهایی که بازیکن در سراسر جهان بازی پیدا میکند، قابلیت شخصیسازی ظاهری دارند.
از طرفی اینها را در کنار کلی پاداش قرار دهید که با ورود به هر منطقه به دست میآورید. در مجموع ۵ منطقه با زیست بودم متفاوت در بازی وجود دارد که بهدلیل حضور مواد شیمیایی یا قرار گرفتن در مکانی مشخص، شرایطی خاص دارند. فرضا یکی از مناطق پرشده از رادیو اکتیو درحالیکه منطقهی دیگر گرمای بیش از اندازهای دارد. یا فرضا یکی از مناطق بازی به نام Dead Zone از زباله پر شده است که با ورود به آن نمیتوانید به آسانی تنفس کنید.
برای هرکدام از این مناطق لباسهای مقاومی درنظر گرفته شده است. این ویژگی بازیکن را به یاد تاثیر محیط روی شخصیت لینک در بازی افسانه زلدا میاندازد. با کسب امتیاز تجربه (XP) در طول بازی امکان افزایش سطح مقاومت شخصیت اصلی را در برابر شرایط هر منطقه به دست میآورید. در نتیجه در حالت نیوگیم پلاس عملا مشکلی با شرایط خاص هر منطقه نخواهید داشت.
استودیوی اکسپریمنت ۱۰۱ توجه ویژهای به شخصیسازی تجهیزات دارد. درحالی که شخصیت اصلی به هنرهای رزمی ونگ فو و نه کونگ فو، مسلط است، میتوانید از تفنگ و همینطور شمشیر برای مبارزه استفاده کنید. بهغیر سلاحها یا زرههای ویژهی هر قبیله که قابلیت شخصیسازی ندارند، میتوانید تمام بخشهای یک تفنگ یا شمشیر را باتوجهبه سرعت، قدرت یا پارامترهای دیگر شخصیسازی کنید.
تنوع آیتمهای بازی آنقدر زیاد است که امکان ساخت انواع و اقسام اسلحه را در جریان بازی دارید و هرکام از سلاحها باتوجهبه نوعی دارند، شیوه مبارزه متفاوتی را ارائه میدهند. فرضا سلاحهای دوربرد بازی شامل انواع رایفل، شاتگان یا کلت میشود، درحالی سلاحهای نزدیک در انواع شمشیر سبک، مناسب برای مبارزه با یک دست یا جفت سلاح در بازی در دسترس هستند.
در کنار سلاحها امکان استفاده از قدرت Ki در بازی نیز فراهم شده است. با استفاده از قدرت Ki به اصطلاح قادر به استفاده از تواناییهایی مانند جادو را دارید. در کنار شخصیت اصلی همچنین یک ملخ مکانیکی هم حضور دارد؛ این ملخ را میتوانید با انجام بعضی مأموریتهای فرعی قویتر کنید تا در مبارزات بهشما کمک کند.
اما کمی هم باید از مشکلات بازی سخن گفت. انیمیشنهای حمله دشمنان شباهت زیادی به هم دارد و عملا فقط لباس نیروهای هر یک از قبایل تغییر میکند.در حالی که بازی کلی سلاح متنوع دارد و سازندهگان دست بازتری برای تنوع بخشیدن به دشمنان داشتند. موجودات حاضر در دنیای بازی اما تنوع خوبی دارند و شاهد حضور باسها، مینی باسها و موجوداتی با حملههای ویژه نظیر پرتاب یخ یا پرتاب گوی رادیواکتیو هستیم. متاسفانه عنصر مخفیکاری در بازی وجود ندارد، در حالی که به لطف حضور Outpost دشمنان در بازی، میتوانستیم شاهد نبردی مخفیکارانه برای گرفتن هر یک از مناطق قبایل باشیم.
از انیمیشنها گفتیم بگذارید از تهدید و تبریک قبایل هم بگویم. فرقی نمیکند با کدوم قبیله متحد باشید، زمانی که یکی از Outpost های دشمنان را تسخیر میکنید، دیالوگها و انیمیشن رئیس قبیله متحد یا دشمن هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارد و بعد از دو یا سه بار از دیدن صحنههای مشابه خسته میشوید. گیمپلی بایومیوتنت متنوع است. دلیل این تنوع نیز حضور تجهیزات متفاوت از گلایدر گرفته تا یک مکا با قابلیت کنترل شخصیت اصلی است.
وقتی بهدنیای بازی نگاه میکنیم کاملا مشخص است که با یه موتور گرافیکی قدیمی سرکار داریم. چشمانداز بازی در غروب آفتاب یا نیمهشب چشمنواز است اما گرافیک بازی مشخصا مربوطبه اواسط نسل هشتم میشود. علاوهبر این باگهای مختلف در بازی وجود دارد که بهندرت جلوی پیشروی در مأموریت را میگیرد و باید به چکپوینت قبلی برای ادامه دادن بازی برگردید. باگهای بازی همچنین گاهی باعث غیر فعال شدن تاثیر لباسها و آیتمهای ضمیمه شده به لباسها میشود.
بهعنوان مثال در حالی که مقاومت لباس تا ۷۰ درصد در برابر آتش ذکر شده، زمانی که به منوی کاراکتر میروید، شاهد غیر فعال شدن تاثیر لباس خواهید بود. این باگ ظاهرا بعد از ارتقاء چندباره یک سلاح به وجود میآید. علاوه بر این مرکب بازیکن نیز بارها در لابهلای سنگها گیر میکند و دقایقی آزاردهنده را رقم میزند.
با این حال بعد از مدت کوتاهی به دنیای بایومیوتنت عادت میکنید و میتوانید از گیمپلی و موسیقی بازی لذت ببرید. موسیقی بازی بهجا و در زمانیکه باید تغییر میکند و همین هم گیمپلی بازی را جذابتر میکند. موسیقی بازی هرچند یک نمونهی ناب در بین بازیهای ویدیویی نیست اما برای شنونده هم آزاردهنده نیست. البته بازی هیچ موسیقی بیادماندنی ندارد. تصمیم سازندگان برای قرار دادن یک راوی خوش صدا، به نظر تصمیم درست و منطقی بوده است. در مواردی متاسفانه گاهی راوی زیاده گویی هم میکند؛ اگر از پرحرفی راوی خسته شدید میتوانید با ورود به تنظیمات به راوی بگید کمتر صحبت کند.
بازی بایومیتنت یک محصول ناب و بی ایراد نیست، اما میتواند یک نقشآفرینی نه چندان شلوغ و برای کسایی که میخواهند از «بازی کردن» لذت ببرین، ارائه کند. درسته دشمنان میتوانستند متنوعتر باشند، یا کمبوهای بیشتری برای هر تایپ سلاح در بازی قرار داده شود ولی تنوع لوتهای بازی باعث شده تا بهراحتی بتوانید با کمبودها کنار بیایید. اگر بازی نقشآفرینی ماجراجویی میخواهید که تصمیمات شما داستان بازی را رقم بزند، کمی پازل داشته باشد و بتوانید از گشتوگذار در دنیای آن لذت ببرید، بایومیوتنت ارزش وقت گذاشتن را دارد.