بازی assassins creed origins
داستان بازی assassins creed origins
داستان بازی assassins creed origins را میتوان ترکیبی از احساسات، نفرت، خیانت و عشق به خانواده دانست. در این بازی باید در نقش بایک (Bayek) از منطقه سیوا (Siwa)، به سفری در مصر باستان بروید؛ جایی که گروهی به نام Order of the Ancients، غوغایی از خون را به راه انداخته است و حال بایک باید بهعنوان یک مِجای (Medjay) یا همان محافظ فرعون و در جریان بازی محافظ مردم، با آنها مقابله کند.
بازی assassins creed origins داستانی پیوسته دارد؛ بهویژه در زمینه شخصیتپردازی مانند شمارههای دیگر Assassin’s Creed، یوبیسافت توانسته ارتباط لازم میان بازیکن با شخصیتهای درون بازی را حفظ کند. در جریان بازی، از اعضای Order of the Ancients گرفته تا مردم شهر و به قولی انپیسیها، حرفهای زیادی برای گفتن دارند و شما باید بهعنوان شخصی که خود را محافظ مردم نیز میدانید، راهحلی را برای مسائلشان پیدا کنید.
بیایید کمی بیشتر در رابطه با داستان بازی assassins creed origins بگوییم. بازی Assassin’s Creed: Origins بهویژه در میانپردهها موفقیت یوبیسافت را در ارائهی داستانی قوی ادامه میدهد. با ورود به هر یک از اهداف اصلی بازی که در چهار Act روایت میشود، میتوانید میانپردهای با انیمیشنهایی زیبا، موسیقیای مثال زدنی و روایتی جذاب را بشنوید و با شخصیتها در غم و اندوه یا کینه و نفرتشان شریک شوید.
داستان بازی assassins creed origins با سفر در زمان سعی دارد تا تازگی خود را حفظ کند و بازیکن را با چالشهای ذهنی پدری غمگین همراه کند. در جریان بازی از کلئوپاترا گرفته تا ژولیوس سزار و بطلمیوس را ملاقات میکنید و داستان هر کدام از این شخصیتهای تاریخی را دنبال میکنید. همکاری کلئوپاترا با سزار برای غلبه بر برادرش بطلمیوس سیزدهم، Order of the Ancients و شیوهی درگیر شدن بایک و همسرش آیا (Aya) در این زد و بندها هر کدام در جای خود بهزیبایی روایت شدهاند. داستان Assassin’s Creed: Origins میتواند بازیکن را با خود همراه کند و گاهی با گریههای مادری قلبتان را به درد آورد و گاهی شما را به تماشای ترکیدن مغزی فاسد دعوت کند.
یوبیسافت پیش از انتشار بازی assassins creed origins مانور زیادی روی مکانیزم مبارزه جدید بازی داده بود و با انتشار ویدیوهای گیمپلی، به کرات از فواید سیستم مبارزه جدید بازی سخن گفته بود. بازی assassins creed origins مانند سیندیکیت دارای درخت مهارت برای شخصیت بایک است؛ با این تفاوت که اینبار شاهد پیوستگی میان مهارتها هستیم و شما میتوانید در سه بخش Warrior ،Hunter و Seer به ارتقاء مهارتهای بایک بپردازید. هرچند این موضوع در تبلیغات یوبیسافت برجسته شده بود، اما باید گفت که ما در شمارههای قبلی نیز به شیوههای مختلف شاهد قابلیت ارتقاء تواناییهای شخصیتها بودیم و نمیتوانیم سیستم جدید را یک نوآوری در Origins قلمداد کنیم.
از سوی دیگر اگر بخواهیم به مبارزهها بازگردیم، اینبار بهویژه با اضافه شدن سپر، شاهد مبارزههایی مشکلتر از گذشته هستیم. هر یک از دشمنان دارای سطح مشخصی هستند و پیروزی یا شکست سریع در نبرد، مستقیما به سطح و دشمنی که در حال مبارزه با او هستید، ارتباط دارد؛ از این جهت که اگر دو سطح یا کمتر اختلاف داشته باشید، میتوانید بهراحتی به مبارزه بپردازید و با دوری از ضربات دشمنان، آنها را شکست دهید.
با این حال، اگر تفاوت سطح از دو عدد بیشتر برود، اینجا است که عملا انجام ماموریت غیر ممکن میشود و مجبورید تا با انجام ماموریتهای جانبی سطح خود را ارتقاء دهید. گیمپلی بازی به دلیل وجود انواع و اقسام حیوانات شباهت زیادی به سومین شماره این مجموعه دارد و در Origins شاهد حضور پرشمار حیوانات وحشی مانند کروکودیل، شیر، اسب آبی یا مار هستیم که باید با کشتن آنها از پوستشان برای ارتقاء سطح لباس بایک استفاده کنید.
مانند مبارزهها، میتوانید در جریان بازی زره، سلاح یا پوشش بایک را ارتقاء دهید که این موارد را نیز در گذشته در مجموعه Assassin’s Creed شاهد بودیم. بازی از نظر سلاح، سپر یا تیرکمان تنوع قابل قبولی دارد و با ورود به هر یک از نقاط نقشه عظیم مصر میتوانید به سلاحهای جدید دسترسی پیدا کنید. سیستم ارتقاء بازی بالانس مناسبی را با سطح دشمنان ایجاد کرده است و در جریان بازی همواره برای شکست دادن دشمنان غیر همسطح در چالش خواهید بود.
اما نکتهای که بازی assassins creed origins را جذاب میکند، همانطور که در بالا اشاره کردم، سفر در زمان است. هرچند مانند Syndicate نمیتوانید بین شخصیتها سوییچ کنید، اما در جریان بازی فرصتی مناسب را برای کنترل آیا، همسر بایک به دست میآورید. به دنبال کشف DNA آیا، بازی اجازه میدهد تا سفری به خاطرات این شخصیت داشته باشید و نبردهای دریایی را تجربه کنید. نبردهای دریایی بازی به لطف ساخت Assassin’s Creed: Origins توسط یوبیسافت مونترال، بسیار خوب طراحی شده است و مشابه با Assassin’s Creed IV: Black Flag قادرید تا تک به تک کشتیهای دشمنان را غرق کنید.
همین تفاوت ناگهانی روند بازی و حضور باسفایتهایی منحصربهفرد است که تا حد زیادی از تکراری شدن هرچه بیشتر گیمپلی جلوگیری میکند. با این حال، هنوز هم نمیتوان گفت Assassin’s Creed: Origins در زمینه اهداف اصلی و فرعی توانسته تنوع زیادی را ایجاد کند. متاسفانه هرچند در ابتدای بازی کنترل Senu، عقاب بایک سرگرمتان میکند، اما در ادامه این قابلیت نیز تکراری میشود و تنها سعی میکنید تا با کمک این عقاب دوستداشتنی اهداف را پیدا کنید.
ماموریتهای بازی در مجموع از چند بخش ساده تشکیل میشوند و شباهت زیادی را میان ماموریتهای فرعی و اصلی شاهد هستیم. با انتخاب ماموریت مورد نظر، باید به سمت محل مشخصشده حرکت کنید تا با انتخاب Senu، محل حضور هدف مشخص شود. سپس بایستی به محل بروید و با جستجوی محیط سرنخها را، مشابه با حالت Murder Mysteries بازی Syndicate، پیدا کنید، به بررسی محل بپردازید و مکان دقیق هدف را پیدا کنید. این الگوریتم ساده در ماموریتها بهویژه از میانه بازی و انتهای Act II خودنمایی میکند و باعث تکراری شدن مراحل میشود.
یکی از انتقادها به Origins، حذف امکان انجام ماموریتها به روشهای مختلف است که پیش از این در Syndicate شاهد آن بودیم. در این بازی سه روش مختلف به بازیکنان پیشنهاد داده میشد و میتوانستید با روش مورد علاقه خود برای کشتن هدف اقدام کنید. مخفیکاری مانند گذشته نقشی اساسی را در روند بازی دارد و عمدتا به مخفی شدن در میان گیاهان خلاصه میشود. اگر دلتان برای مسابقهها تنگ شده است، به لطف حضور رومیها، میتوانید بر پشت ارابههای رومی به مسابقههایی نفسگیر بروید.
اما بگذارید کمی هم از تنوع محتوای بازی بگوییم. سلاحهای بازی، از تبر گرفته تا شمشیر، پتک، نیزه، اسلحه دوگانه و موارد دیگر را شامل میشود و هر کدام از این سلاحها دارای سرعت ضربه و شیوه مبارزه منحصربهفردی هستند. شما همچنین میتوانید هر کدام از این سلاحها را به صورت جداگانه ارتقاء دهید یا سلاحهای قدیمی را در بازار به فروش برسانید.
از سوی دیگر سلاحها در بازی در انواع مختلف، مانند معمول و کمیاب، طبقهبندی شدهاند و سیستم ارتقاء سلاحها امکان استفاده طولانیتر از هر سلاح را داده است. همینطور شما در کنار روی زمین میتوانید به زیر دریاها بروید و گنجینههای خفته در دریا را پیدا کنید. حضور سیستم روز و شب و تاثیر آن بر زندگی انپیسیها دیگر نکتهای است که پیش از این در Ghost Recon: Wildlands، ساختهی دیگر یوبیسافت شاهد بودیم. با فرا رسیدن شب، ساکنین هر شهر به خانههای خود میروند و حتی در لژهای دشمنان نیز، شاهد خوابیدن فرماندهها و نیروها خواهید بود.
در نتیجه، به صورت بالقوه تمام کردن مراحل در شب آسانتر از صبح است و احتمالا شما نیز مانند من ترجیح میدهید تا به دشمنان شبیخون بزنید. مهارتهای بایک تنها به برداشتن دو کمان یا جنگیدن با شمشیر یا حتی به قولی ریج زدن و فرو کردن شمشیر درون معده دشمنان خلاصه نمیشود و با افزایش سطح و به دست آوردن اسکیل پوینتها، حتی میتوانید حیوانات را با دارت بیهوش کنید و سپس به خدمت خود در بیاورید. شیرها، شغالها یا برخی حیوانات افسانهای در بازی حضور دارند و به خدمت گرفتن آنها، ضمن اینکه لذتبخش است، تنوع را در گیمپلی افزایش میدهد.
یوبیسافت قبل از انتشار بازی assassins creed origins مانور زیادی را روی نورپردازی و گرافیک داده بود. با این حال در بدو ورود به بازی احتمالا شما نیز مانند من تا حد زیادی ناامید میشوید. بازی از لحاظ کیفیت بافتها و گرافیک حرفی برای گفتن ندارد و در حقیقت سالها است که یوبیسافت از موتور گرافیکی Anvil برای توسعه بازیهای خود مانند Ghost Recon: Wildlands استفاده میکند.
همین موضوع باعث شده تا بسیاری از مشکلات Wildlands در Origins نیز وجود داشته باشد و سازندگان نتوانستهاند راهحلی را در جهت بهبود این مشکلات پیدا کنند. از بعد هنری هرچند بناهای باشکوه مصر باستان و مجسمههای متعلق به امپراطوری روم، چشمنواز هستند، اما هنوز هم زمانی که به بافت ساختمانها، شن، انیمیشن درختان و بخشهای دیگر مربوط به گرافیک بازی توجه میکنید، راضیکننده نیست.
البته از بعد گرافیکی، اوریجینز بهویژه در رابطه با انیمیشن صورت شخصیتها، سلاحها و حیوانات شما را راضی خواهد کرد. جلوههای پخش شدن خون روی زمین یا روی لباس بایک، هرچند خشن اما زیبا هستند و بایک حتی زمانی که به داخل استخری پر از خون میپرد، شاهد ماندن خون روی لباس او هستیم.
از سوی دیگر حیات وحش بازی نیز دقیقا از روی نمونههای واقعی الگوبرداری شده است و شیوهی حمله هر یک از حیوانات با جزئیات کاملی در بازی اعمال شده است. در جریان بازی و به لطف آبوهوای خشک کشور مصر، شاهد آغاز طوفان شن یا برخاستن نمک از شورهزارها خواهید بود که از لحاظ بصری تاثیر خوبی را روی تجربه بازیکن میگذارد. بهویژه در هنگام شب و به لطف روشن شدن مشعلها، گشت و گذار در شهر، آن هم زیر نور ماه لذتی دوچندان دارد.
Assassin’s Creed: Origins نقشهای عظیم دارد که بخش عمده آن را صحراهای بی آب و علف تشکیل میدهند. یوبیسافت قبل از انتشار بازی از ساخت بزرگترین نقشه تمام دوران مجموعه Assassin’s Creed در Origins خبر داده بود که باید گفت با وجود موضوع اشارهشده، این مورد حقیقت دارد. بازی Assassin’s Creed: Origins در مجموع از بعد هنری هم شما را مجذوب خود میکند و هم ناامید.
متاسفانه در جریان بازی با باگهای مختلفی روبهرو میشوید که تاثیر مستقیمی را در گیمپلی میگذارد. بالا رفتن دشمنان از روی دیوار، رد شدن از داخل جسد دشمنان، عبور از داخل برخی درختها یا معلق ماندن پاهای حیونات روی هوا تنها بخشی از ایرادات بازی هستند که البته یوبیسافت سالها است تلاشی برای رفعشان نمیکند. حتی گاهی با مشکلات عجیب دیگری مانند پرتاب شدن ناگهانی بایک به هوا یا گیر کردن درون گاری یا دیوار نیز روبهرو میشوید که مستقیما روی روند بازی تاثیر میگذارد و مانع تمام کردن مرحله میشود.
مانند گذشته شخصیت اصلی هیچ تعاملی با محیط ندارد و حتی از انیمیشنهای مبارزه زیبای نسخههای پیشین مانند یونیتی و سیندیکیت نیز در بازی خبری نیست. اگر بخواهیم نگاهی به سایر بازیها بیندازیم، بهعنوان مثال در بازی Gravity Rush 2، زمانی که کت به بازار شهر میرسد، میتواند دانه دانه میوهها، جعبهها و مغازهها را به تلی از خاک تبدیل کند. حال زمانی که به بازی Assassin’s Creed: Origins بازمیگردیم، شما حتی نمیتوانید یک جسم ساده را، به غیر از سفالها، خرد کنید و زمانی که در میان آنها گیر میافتید، قادر به نجات خود نیستید!
حتی در زمینه هوش مصنوعی نیز، هیچ پیشرفتی را در دشمنان شاهد نیستیم و تنها لباس آنها در هر یک از بازیهای این کمپانی فرانسوی تغییر میکند. انیمیشنهای تکراری در هنگام Stealth Assassinate که زمانی حداقل تفاوتهایی با یکدیگر داشتند، در Origins بهسرعت تکراری میشوند.
اما زمانی که بحث از موسیقی میشود، یوبیسافت چه در زمان پخش تریلرهای قبل از انتشار بازی و چه در جریان بازی assassins creed origins، میتواند شما را مجذوب کند. موسیقی Assassin’s Creed نقشی اساسی در ارتباط بازیکنان با میانپردهها دارد. هر یک از نتهای بازی استادانه انتخاب شدهاند و در هارمونی کاملی با جریان بازی قرار دارند.
شنیدن زجههای مادری که کودکش را از دست داده یا مراسم مذهبی ساکنین شهر با ضربه زدن به ساز دایره خود، باعث شدهاند که در یک کلام شهرهای بازی زنده باشند و از قدم زدن در میان مردم لذت ببرید. موسیقی بازی همچنین در گشت و گذار میان شهرها یا در جریان مراحل نیز همراه همیشگی شما است و مهم نیست چند ساعت به آنها گوش دهید؛ باز هم تکراری نمیشوند.
این کیفیت در صداگذاری نیز حفظ شده است و هر یک از شخصیتها، علیرغم پر تعداد بودنشان، صداگذاری منحصربهفردی دارند. از سوی دیگر حیات وحش بازی و شنیدن صدای پرواز دستهجمعی پلیکانها یا حملهی ناگهانی کروکودیل گرسنه به پرندههایی که به دنبال نوشیدن اندکی آب هستند، دنیای بازی را پویا و گشت و گذار در آن را پر هیجان کرده است. صدای جریان آب رودها یا صدای برخورد دو کشتی به یکدیگر یا از همه آنها لذتبخشتر صدای آغاز طوفان شن برای آنکه شما را از مسیرتان دور کند، تنها بخشی از موفقیتهای تیم صداگذاری Assassin’s Creed: Origins هستند و باید به آنها تبریک گفت.
حقیقت این است که صحبت در رابطه با موارد ریز و درشت بازی assassins creed origins و پرداخت به تمام محتوا، خوبیها و بدیهایش، از حوصله این بررسی به دور است و باید خودتان در جریان بازی آنها را تجربه کنید. Origins یک Assassin’s Creed دیگر و مشابه با سایر بازیهای این مجموعه است و باید گفت که به غیر از داستان و همینطور برخی نکات مثبتی که در بالا اشاره شد، مورد جدیدی را برای ارائه به بازیکنان ندارد.
شما هنوز هم برای فعال کردن Fast Travelها باید به بالای بلندترین ساختمانها بروید، از بالا به درون کاه یا پشته علف بپرید، سطح خود را افزایش دهید و با دریافت اسکیل پوینت، مهارتهایتان را ارتقاء دهید. اما موضوع اینجا است که Origins دیگر راههای مختلف برای تمام کردن مراحل را در اختیارتان نمیگذارد و تنوع زیادی در ماموریتهای جانبی ندارد. اگر در گذشته بازی Ghost Recon: Wildlands را تجربه کردهاید و مشکلات آن آزارتان نداده است، احتمالا اوریجینز نیز برایتان جذاب خواهد بود. اما اگر تحمل دوربین اعصاب خردکن، ماموریتهای تکراری، ایرادات فنی و مشکلات در مبارزات را ندارید، بازی Assassin’s Creed: Origins مناسب شما نخواهد بود و میتوانید به بازیهای دیگری فکر کنید.