بازی The Elder Scrolls V Skyrim
در هر نسل، یک سری از بازی های رایانه ای هستند که تا سال ها و نسل ها بعد ، در یاد گیمران می مانند .مثلا همه ی ما از نسل چهارم “ماریو” و یا “کنترا” را به خاطر داریم.نسل های نسل گذشت تا به نسل هفتم رسید.نسلی که شاهکرا های زیادی را رونمایی کرده و به گیمران ارائه داد.بتزدا یکی از شرکت هایی بود که تمام و کمال وقت خود را صرف تولید بازی های بزرگ و زیبایی مانند RAGE , Dishonored و The Elder Scrolls V : Skyrim کرد.
”خشم” از آن دسته بازی هایی بود که با گرافیک خیره کننده و گیمپلی سرسام آور گیمر را ساعت ها پای کامپیوتر می نشاند.”سرافکنده” با المان های نوین و جذاب مخفی کاری ، ماجراجویی نابی را برای گیرم به ارمغان می آورد.اما وقتی اسم The Elder Scrolls V : Skyrim به زبان می آید ، لغات ، کلمات ، نقد ها ، تعریف و تمجید ها و … از بیان وسعت دنیای این بازی قاصرند.
دنیای عظیمی که Bethesda برای گیمران به ارمغان آورد یکی از معدود دنیاهایی بود که قدم زدن در آن خسته کننده نمیشد ; قدم زدن در دنیای وسیع اسکایریم توام از حس نشاط و تنوع به همراه حس ترس و تنهایی بود.نمی توان در دنیای عظیم و وسیع اسکایریم قدم زد و از مناظر آن لذت نبرد و در همان لحظه از امکان حمله ی یک جانور وحشی نترسید.
اسکایریم دنیایی بود پر از نژاد های مختلف ، پر از مرمی که یا به شما کمک میکردند و یا شما را دشمن خود میدانستند ; سرزمینی که هر کس امپراطوری خود را بر پا کرده بود و برای فتح اسکایریم نقشه ای چیده و سعی میکردند بر یکدیگر چیره شوند.اسکایریم پر از دیدی و کلک است ; اسکایریم مهد جادو و قدرت های ماورائیست.اسکایریم زادگاه اژدها زاده ایست که مردم او را با نام ، مرد کوهستان می شناسند.
کسی که حتی روحش از اتفاقاتی که میخواهد برای اسکایریم بیفتد خبر ندارد …
حالا که این اتفاق افتاده است وقت آن است که خودی نشان بدهد و از موهبت و هدیه ای که به او داده شده است نهایت استفاده را بکند.اما او در این راه تنها نیست سر تا سر اسکایریم از این اتفاق وحشت دارند و دوست دارند به او کمک کند .پس تو تنها نیستی دواکین.تو تنها نیستی …
مرد کوهستان یا اژدها زاده؟
همه ی المان های اسکایریم ، عالی و بی نقص هستند ، اما داستان و شخصیت پردازی بازی ، در صدراین المان ها قرار دارند. در بخش داستانی ، میخواهیم به صورت کامل تمامی شخصیت ها ، محیط ها و حتی داستان های مربوط به DLC ها را نیز توضیح بدهیم.
داستان بازی از جایی آغاز می شود که دواکین ( نام پیش فرض شخصیت اصلی بازی ) به همراه تعدادی از سربازان Stormclack توسط سربازان Imperial دستگیر شده و به یکی از مقرهایشان در شهری به نام Helgen میروند.دواکین مرد جنگل که تنها قربانی بیش نبوده و اشتباها در این جنگ دستگیر شده ،به همراه دیگر سربازان “استورم کلاک” به صف اعدامیان منتقل میشود.
بعد از اعدام شدن دو سرباز “استورم کلاک” نوبت به دواکین میرسد.اما ناگهان سایه ی عظیمی بر سرقلعه ی هلگن فرود می آید.اژدهایی به عظمت یک کوه که تنها در قصه های کهن اسکایریم حرفی از آن زده شده بود بر بالای برج سربازان فرود آمده بود.بدن و بال های سیاه ،چشمانی فرمز و دود بزرگی که از دماغ آن اژدها بیرون می آمد ، به راحتی همگان را روشن کرد که این اژدها حرف حساب سرش نمیشود.
دواکین به کمک یکی از سرباز های Imperial از هلگن فرار میکند.اتفاقاتی می افتد تا این که دواکین یک اژدها را در حواشی شهر Whiterun به قتل میرساند و ناگهان روح آن اژدها وارد بدن دواکین میشود.در آن لحظه سربازان اطراف دواکین او را “اژدها زاده” خطاب میکردند.در آن لحظه دواکین فهمید که تقدیر ، مسئولیت سنگینی بر دوش دواکین قرار داده.او باید رییس و به نوئی ژنرال تمامی این اژدهایان یعنی “Alduin ” را به قتل برساند.
داستان بازی پر از پیچ و خم های مختلف است و شما را ساعت ها درگیر خود خواهد کرد.داستان های مراحل فرعی نیز جنجالی و زیباست.در یکی از داستان های بازی باید یک قاتل سریالی را در بازی شناسایی کنید که یکی از زیباترین مراحل فرعی بازیست.
تنوع نژاد ها در بازی به شدت (!) قابل مشاهده است.یکی از شخصیت های بازی در طول بازی به شما می گوید: “اسکایریم سرزمینی برای تمامی نژاد هاست.” .واقعا هم همین طور است.در طول بازی شاهد هر قشری و یا فرقه ای هستیم که در سرزمین اسکایریم پراکنده شده اند ، اما بعضی از قشرها بیشتر در مناطق خاصی پیدا میشوند.به عنوان مثال قشر Thief ها (دزدها) خیلی کم پیش می آید شما را در راه گیر بیاورند و قصد راهزنی داشته باشند اما فقط در شهر Riften می توان آن ها را پیدا کرد.
اگر وارد یک هتل قدیمی در اسکایریم شوید و با آدم های داخل آن صحبت کنید ، متوجه خواهید شد که سازندگان برای ایجاد تنوع دست به چه کارهایی که نزدند ! امکان ندارد داستان یک شخص با داستان شخصی دیگر یکی باشد. هر کسی در دنیای عظیم اسکایریم داستان مربوط به خودش را دارد و همه یک دردسردر زندگی خود دارند.
نگاهی به شخصیت های مهم بازی می اندازیم:
Grey Brothers :
برادران خاکستری ، سه برادر می باشند که تنها با یکی از آن ها می توانید صحبت کنید.دو برادر دیگر به زبان شما صحبت نمی کنند و زبانی عجیب و غریب دارند.این سه برادر به شما “فریاد” های اژدهایان را آموزش می دهند و شما را در مسیرتان هدایت می کنند.
Parthunex :
“پارسوناکس” یک اژدهاست و در حقیقت برادر آلدویین می باشد.پارتینکس نیز به شما چند “فریاد” یاد می دهد و در مورد آلدویین و “کتیبه ی بزرگان” راهنمایی های خوبی می کند.نکته ی جالب در باره ی این اژدها این است که به زبان انگلیسی تسلط کامل دارد !
Delphin :
دلفین یکی از شخصیت هاییست که در بازی کمک زیادی به شما می کند تا آلدویین را نابود کند.او از فرقه ی Blade هاست که یکی از قدیمی ترین فرقه های اسکایریم است اما فقط او و ازبرن از این فرقه باقی مانده اند.دلفین در فرقه ی خود یک جنگجو محسوب می شود و در جنگ بارها و بارها به شما کمک می کند.
Esbern :
عضو دیگر فرقه ی Blade که یک پیرمرد کهنسال و دنیا دیده است و در فرقه ی خود جز جادوگران محسوب می شود.او نیز به شما نصیحت هایی در مورد آلدویین می کند که به شدت به دردتان میخورد .
این شخصیت ها مهم ترین ها هستند که در تمام مسیر همراه شما هستند و شما را هدایت و همراهی می کنند.شخصیت های بیشتری نیز در راه شما قرار میگیرند که اگر بخواهیم همه شان را معرفی کنیم باید یک کتاب جداگانه برای این نقد در نظر بگیریم !
در طول بازی شما چند کتیبه ی بزرگان ( The Elder Scrolls ) پیدا خواهید کرد که به شما سرگذشت اژدها زادگان هزاران سال پیش را نشان می دهد که به نوبه ی خود داستان هایی بسی زیبا و به یاد ماندنی و اکثرا حماسی است که شما را با داستان هایی جدید و ماجراهایی جذاب و حقیقت هایی ناگفته رو به رو می کند.
اگر به زبان انگلیسی تسلط دارید این بخش یکی از زیباترین بخش های بازی می باشد. وقتی که از بازی کردن خسته شدید بر روی صندلی نشسته و کتاب جدیدی باز کرده و شروع به خواندن کنید.کتاب های داخل اسکایریم به شدت زیبا و جذاب هستند خصوصا کتاب های Dance On Fire که به شدت شما را مجذوب خود خواهد کرد و همچنین برای خرید آن باید سکه های زیادی خرج کرده اما مطمئن باشید که ارزشش را دارد.همچنین بعضی از کتاب ها خصوصا آن هایی که در عمارت حکمران ها قرار دارد سرگذشت اسکایریم را نشان می دهند که بسیار زیبا و جذاب می باشند.
بعضی اوقات در بازی نامه هایی در صندوق ها ، جیب مردم (!) ، دشمنان و … پیدا خواهید کرد که داستان های جدید را آغاز می کنند.این داستان ها معمولا یا به دشمنان شما مربوط می شوند یا این که به پیدا کردن شی ارزشمندی مربوط می شوند.
Nord ها ، قدیمی ترین نژاد اسکایریم محسوب می شود.حتی در بعضی از دیالوگ هایی که با Nord ها رد و بدل کنید به شما می گویند که “اسکایریم خانه ی نورد هاست” .برای همین اکثر کسانی که می خواهند یک نژاد برای شخصیت اصلی شان انتخاب کنند.
تصمیماتی که در بازی می گیرید به شدت مهم هستند.بازی یک پایان دارد اما تصمیماتی که می گیرید برای بعد از اتمام بازی خیلی مهم هستند.اگر کسی را از خود برانید ممکن است که در آینده پیامد هایش گریبان گیر شما بشود.ممکن است که در آینده کار شما فقط توسط این شخص باز شود که در این لحظه به خود می گویید :” خودم کردم که لعنت به خودم”.
تقریبا می توان گفت که داستان قوی ترین المان بازی است و حتی گیمپلی زیبای بازی ، زیباییش را مدیون داستان جذاب و حماسی آن است.
یک شخص در برابر یک دنیا !
دیگر همگان با گیمپلی پر آوازه و زیبای این بازی آشنا هستند و من هم به صورت خیلی خلاصه (!) به المان های مختلف گیمپلی بازی اشاره می کنم.
دید بازی قابل کنترل است.شما می توانید شخصیت بازی را با هر دوربینی که میخواهید کنترل کنید.می توانید همانند بازی ها شوتر بازی را اول شخص کنید و فقط دستان شخصیت اصلی را مشاهده کنید یا که می توانید همانند بازی های اکشن ادونچر شخصیت بازی را کامل مشاهده کنید.این ویژگی یکی از خوبی های این بازی است که در هنگام تیراندازی با تیر و کمان کمک شایانی به مخاطب می کند.
در ابتدای بازی باید نژاد خود را انتخاب کنید.نژاد های زیادی در بازی وجود دارد که می توان به Imperial , ELF,Dark ELF,Nord و … اشاره کرد که هر کدام از آن ها در کار خود ماهر هستند.به عنوان مثال نورد ها در جنگاوری و استفاده از جادوهای مختلف تبهر مثال زدنی دارند و به همین دلیل اکثر کسانی که بازی را آغاز می کنند شخصیت خود را یک نورد انتخاب می کنند.
تنوع سلاح و زره در بازی تقریبا در هیچ بازی دیگری قابل مشاهده نیست.در بازی آنقدر با اسلحه ها و زره های رنگارنگ و متنوع رو به رو می شوید که بعضی اوقات برای سبک کردن وزن خود دو دل میمانید که کدام یک را به زمین بیندازید.
سلاح ها و زره ها در بازی انواع مختلفی دارند که می توان گفت قوی ترین آن ها Deadric ها هستند که تقریبا می توان گفت اگر آن ها را بکشید حتی سه اژدها به سختی می توانند شما را از پای در آورند.و از ضعیف ترین نوع زره و سلاح می توان به Hide , Iron اشاره کرد که نسبت به باقی نوع ها قدرت کمتری دارند.نوع های دیگری از سلاح ها می توان به Steel , Sudden , Ebony , Glass , DragonBone,DragonScale,Golden , Silver , Orc و … اشاره کرد.
بازی دو خط داستانی را دنبال می کند.مرحله های اصلی و مرحله های فرعی.سازندگان به قدری بر روی ساخت و طراحی مرحله های فرعی کار کرده اند که حتی این بخش از مرحله های اصلی نیز جذاب تر شده است.تنوع مراحل و پیشبرد در این قسمت به قدری گسترده و زیاد است که شما را ساعت ها پای بازی مینشاند.
بخش آپگرید و یا همان Level Up کردن بازی بخش بسیار بزرگیست و در روند بازی نقش پر رنگی دارد که در ادامه توضیح کاملی از این بخش خواهم داد.هنگامی که از توانایی های مختلف مانند استفاده از شمشیر با یک دست ، استفاده از شمشیر با دو دست ، استفاده از جادو ، کیف قاپی ، باز کردن قفل و … استفاده می کنید نوار توانایی های شما پر میشود و هر بار که این نوار کامل شود شما یک مرحله به توانایی هایتان اضافه می شود.
وقتی به منوی افزایش توانایی می روید ، ابتدا به شما سه انتخاب داده می شود.طبق این سه انتخاب شما می توانید ده واحد به سلامت یا به قدرت یا به قدرت جادویتان اضافه کنید که بعد از انتخاب شما وارد منوی بزرگی می شوید که می توانید Perk مورد نظر خود را Unlock کنید.
در بازی شما تنها قادر به حمل وزن خاصی هستید که اگر وسایل بیشتر از حد مجازی را با خود حمل کنید نمی توانید بدوید و مانند حلزون ( ! ) به آرامی باید روی زمین راه بروید.اگر Stamina خود (قدرت) را افزایش دهید ، با هر بار افزایش قدرت حمل شما نیز بیشتر می شود و می توانید اجسام بیشتری را با خود حمل کنید.
منوی دارایی بازی بسیار شکیل و مرتب است. دارایی های شما به ترتیب نوع در بخش های مختلفی قرار گرفته اند.بخش هایی مانند Weapon , Appear , Books , Scrolls , Misc و …. که طبق این طبقه بندی به راحت می توانید وسایل مورد نظر خود را پیدا کنید.گوشه ی پایین سمت راست شما می توانید مقدار سکه و میزان مقدار وزنی که می توانید حمل کنید را مشاهده کنید.
تنوع دشمنان در بازی آنقدر زیاد است که قدم زدن در اسکایریم برای شما کابوس است که مبادا یکی از این چند صد گونه ها به شما حمله کند. در همه ی جای اسکایریم دشمنی برای شما وجود دارد .اصولا در این بازی تعداد گونه هایی که با شما دوست هستند خیلی کمتر از گونه هایی که با شما دشمن هستند پیدا میشود.در آسمان اسکایریم دشمنانی مانند اژدهایان دارید.در زیر زمین اسکایریم دشمنانی مانند استخوان های از خواب برخاسته و عنکبوت های غول پیکر دارید.بر روی زمین نیز همه جور دشمنی برای شما پیدا میشود از حیواناتی مانند گربه سان ها گرفته تا غول های بیابانی …
در بازی ویژگی با نام شهرت وجود دارد که طبق این ویژگی مقدار عزیز بودن یا دشمن بودن شما برای مردم معین می شود.کمی ضعف کوچک در این بخش وجود دارد.به عنوان مثال اگر تکی به دامنه کوه رفته و صد عدد اژدها را ناکار کنید هیچ اتفاقی نمیفتد و مردم به راه خود ادامه می دهند و برای شما تره هم خورد نمی کنند.اما اگر کافی است به یک گاو در بازی نگاه چپ بکنید کل اهالی روستا به شما حمله ور می شوند و کل نقشه ی عظیم اسکایریم را در می نوردند و شما را تعقیب می کنند تا شما را به سزای عمل فجیعتان برسانند !
در بازی پول به روش های مختلفی به دست می آید.یک روش بسیار آسان وجود دارد که شخصا ازاین روش خوشم نمیاد و اون هم اینه که از کد ها تقلب استفاده کرد ، روش بعدی اینه که دشمنان خود را بکشید و از جیب آن ها پول هایشان را بدزدید .یا این که وسایلی که پیدا میکنید را بفروشید.
در بعضی از موارد می توانید در ازای انجام کارهایی برای مردم پول در بیارید یا این که برای فرماندار ها کار کنید. هنگامی که در بازی بیکار می شوید (که تقریبا اتفاق چنین پدیده ای محال است ! ) می توانید وارد مسافرخانه ها شوید و ازمتصدی آنجا درخواست شغل کنید و آن شخص به شما نامه ای می دهد که در آنجا شما می توانید همانند شخصیت اصلی فیلم سینمایی Django Unchained نقش جایزه بگیر را اجرا کنید و شخص تحت تعقیب را کشته و جایزه اش را دریافت کنید که به شخصه خودم از این کار لذت می برم.
هنگامی که در تنگنا قرار دارید و نمی توانید کاری از پیش ببرید ، دو وسیله به شدت در بازی به دردتان میخورند.جادو ها و کتیبه ها.اگر در بازی جادوها و کتیبه ها به قدری به دردتان میخورد که اکثر مواقع در زمانی که انرژی تان کم شده به درد میخورند.کتیبه ها معمولا قدرت بیشتری از جادو ها دارند و به راحتی می توانند دشمنان بیشتری را به کشتن دهند.
در طول بازی افرادی وجود دارند که می توانند به شما مهارت های مختلف را آموزش دهند .مهارت هایی همچون تیراندازی ، دزدی ، جادوگری و … که با پرداخت چندین سکه می توانید این مهارت ها را کسب کنید.
در بازی می توانید مهارت های زیادی به دست آورید.به عنوان مثال می توانید آهنگری را یاد بگیرید و زره ها و سلاح هایتان را خودتان تولید کنید و از آن ها استفاده کنید یا این که می توانید سلاح ها و زره های خود را قوی تر کنید و با ساخت سلاح های بیشتر نوار توانایی خود را پرتر کنید.
تمام خوبی های اسکایریم را یک طرف بگذاریم ، اما این بازی یک ضعف بزرگ دارد که بتزدا باید چنین اشتباهی را انجام نمی داد.در بازی غذا برای خوردن وجود دارد اما نیازی به خوردن آن نیست ; جا برای خوابیدن وجود دارد اما نیازی به آن نیست ; دارو وجود دارد اما نیازی به مصرف آن ها نیست ; این خود یک پوئن منفی برای بازی محسوب می شود که بتزدا از زیر دستش در رفته است !
سعی کردم به طور خلاصه گیمپلی بازی را تشریح و توضیح بدهم ، باید گفت بازی دارای گیمپلی بزرگ و درگیر کننده است که برای تجربه ی آن باید ساعت ها وقت پای آن صرف کرد.