بازی Sifu
سیفو یک استاد پیر و سختگیر کونگ فو است که هر اشتباه شما را با دردناکترین تنبیه ممکن، مجازات میکند. یک استاد پیر و سمج که اگر از او دلخور نشوید، اگر از او متنفر نشوید و اگر از دست او فرار نکنید، تحمل مجازات سخت او از شما یک رزمیکار بالغ، آبدیده و خردمند میسازد. این جملات همانقدر که بیانگر اهمیت یک «شیفو» در فرهنگ هنرهای رزمی شرق است، بلکه یک توصیف از بازی Sifu نیز بهحساب میآید.
بازی Sifu درجریان یکی از رویدادهای State of Play شرکت سونی توانست نگاه تعداد زیادی از علاقهمندان دنیای گیم را متوجه خود کند. تیم فرانسوی اسلوکلپ (Sloclap) که در نسل هشت از صنعت بازی توانست بازی Abolver را با محوریت اکشن و هنرهای رزمی خلق کند، با بازی Sifu تصمیم گرفت تا یک قدم جلوتر بیاید و حالوهوای فیلمهای رزمی کلاسیک را با گیمدیزاین سبک بیت-ام-آپ ترکیب کند. حالا که بازی Sifu عرضه شده این سؤال بهوجود میآید که آیا تیم اسلوکلپ در عملی کردن هدف خود موفق بوده است؟
داستان بازی Sifu
داستان بازی در شبی بارانی و در یک مدرسهی آموزش هنرهای رزمی آغاز میشود. ینگ (Yang) که سالیان پیش از مدرسه اخراج شده بود حالا به یک استاد بزرگ تبدیل شده و بازگشته است. ینگ و چهار دستیارش تمامی اعضای حاضر در مدرسه را بهقتل میرسانند. ینگ بهدنبال دستیابی بهیک دانش ویژه و بعد از چندین سال، دوباره بهمدرسه بازگشته است و در مقابل خود سیفو را میبیند. نبرد سیفو و شاگرد یاغی او بهکشته شدن استاد میانجامد.
تمامی این ماجراها در مقابل دیدگان شاگرد خردسال سیفو که قهرمان ماجرا است اتفاق میافتد. این شخصیت بینام و نشان که میتوانیم جنسیت او را انتخاب کنیم نیز توسط دستیاران ینگ کشته میشود اما بهلطف یک نیروی جادویی دوباره بهزندگی برمیگردد. قهرمان قصه حالا قسم میخورد تا برای خونخواهی پدر خود، یک سفر خونین و دیوانهوار از جنس انتقام را شروع کند.
قصهی بازی سیفو مثل اکثر ساختههای ژانر Beat em up پیچیدگی چندانی ندارد و بسیار ساده روایت میشود. شروع تحسینبرانگیز بازی و پرداخت مناسب قصه که اکثرا ازطریق گیمپلی صورت میگیرد، درکنار پایانبندی تاملبرانگیز و لایق تحسیناش کاری میکند تا در این بازی، یک شاکلهی درست و مناسب از داستانسرایی را شاهد باشیم که با یک نگرش متفاوت و بهدور از مواردی مثل شعارزدگی، بهسراغ مقولهی انتقام رفته است.
گیم پلی بازی Sifu
بازی در حالت داستانی کاملا بیادعا و فروتن است؛ در گیمپلی اما با یک اثر سرکش و مقتدر طرف هستیم. در ابتدا باید متذکر شد که سیفو یک بازی سخت است. بسیار بسیار سخت. آنقدر سخت که احتمالا خیلیها را از خودش متنفر بکند. سیفو دقیقا همان استاد کونگ فوی پیر، سختگیر و نق نقو است که با یک چوب در دستان خود منتظر است تا کوچکترین اشتباه و بیدقتی ممکن از شما سر بزند تا بهدردناکترین شکل ممکن، تنبیهتان کند.
در زمان شروع سیفو باید تصوری که از بازیهای اکشن در ذهن دارید را کنار بگذارید چرا که در سیفو هرگز از راهنماییهای بصری برای آگاه کردن گیمر از حملههای مختلف دشمنان، راهنماییها و سیگنالهای صوتی برای آگاه کردن گیمر از حملهی دشمنی که خارج از کادر تصویر بهسمت شما میآید و مواردی از این جنس خبری نیست و با یک تجربهی بسیار چالشبرانگیز روبهرو هستید.
نبرد در بازی سیفو بهدو قسمت دفع ضربات حریف و حمله بهآنها تقسیم میشود. برای دفع ضربهی حریف میتوانید آنها را جا خالی داده یا آنها را دفع (پری/Parry) کنید. مسلط شدن بهمکانیزمهای نبرد در سیفو واقعا چالشبرانگیز است و پشتکار شما را طلب میکند؛ چرا که برای استاد شدن در مبارزات این بازی و با توجهبه سرعت بالا و سختی زیاد کامبت سیفو، حفظ کردن الگوی حملهی دشمنان یکی از بهترین راههای موفقیت در بازی است. بههمین منظور بازی یک بخش تمرینی را در دسترس گیمر قرار داده است که تا حد زیادی بهخو گرفتن مخاطب با مکانیزمهای بازی کمک میکند.
متاسفانه بخش تمرینی بازی فقط یک نوع از دشمنان را بهعنوان حریف تمرینی برای گیمر در نظر گرفته است و برای استاد شدن در راههای مبارزهبا سایر انواع دشمنان باید بهآزمون و خطا در مراحل بسنده کنید. تیم اسلوکلپ قطعا بیشتر و بهتر میتوانست از پتانسیل بخش تمرینی استفاده کند و شخصا امیدوارم این موضوع با آپدیتهای جدید بازی عملی شود.
تنوع قابل قبول دشمنان و هوش مصنوعی بالایشان بهسیستم کامبت سیف. عمق داده است؛ کافی است تا در جریان نبردهای شلوغ بازی، وسط حریفان خود بروید و بخواهید بتمن بازی دربیاورید؛ آنجاست که میبینید توسط سه یا چهار دشمن محاصره شدهاید، جایی که این سه دشمن بهشکل همزمان با مشت و لگد بهسمت شما میآیند و آن دشمن لعنتی که خارج کادر قرار گرفته با پرتاب یک شیشه نوشابه بهسمت شما، کنسرت سیاه و کبود شدنتان را تکمیل کرده و بهشما ثابت میکند که با یک مشت دشمن زرنگ و بیرحم طرف هستید.
البته که بازی با در دسترس قرار دادن مواردی مثل سلاحهای سرد و قابلیت ارتقاء دادن مهارتهای شخصیت اصلی، ابزارهایی را در مسیر لت و پار کردن دشمنان در دسترس شما قرار میدهد.
البته باید مواظب این باشید که با هر بار مرگ، سن کاراکتر شما بالاتر رفته و زمانیکه سن شما به عدد ۷۰ برسد، نهتنها مرحله را باید از اول بروید بلکه تمامی آپگریدهایتان را هم از دست میدهید. بازی با استفاده از یک سری المان ژانر روگلایک، عمق گیمپلی را بیشتر کرده و ارزش تکرار اثر را بالا میبرد.
یک مولفهی مرگشمار (Death Counter) در بازی وجود دارد که تعداد مرگهای شما در یک دور تجربهی مراحل را نشان میدهد. اگر مرگشمار عدد یک را نشان بدهد، در زمان بازگشت بهبازی عدد یک بهسن شما اضافه میشود (مثلا ۲۰ میشود ۲۱). اگر مرگشمار عدد دو را نشان بدهد، در زمان بازگشت بهحیات دو سال پیرتر از قبل میشوید (از ۲۱ سالگی به ۲۳ سالگی میرسید). این روند تصاعدی تا ۷۰ سالگی شما ادامه پیدا میکند و البته که راههای مختلفی برای صفر کردن تعداد مرگهایتان وجود دارد. مثل کشتن یک سری از دشمنان خاص برای کم کردن از تعداد اعداد مرگشمار یا خرج کردن امتیاز Xp و صفر کردن تعداد مرگهایتان در Death Counter.
درکنار سیستم عمیق مبارزات و بهرهگیری از مشخصههای ژانر روگلایک، طراحی نقشه در سیفو بسیار فکر شده و باکیفیت صورت گرفته است. در هر یک از مراحل بازی، یک سری درها و مکانهای قفلشده وجود دارند که در تجربهی اول هر مرحله نمیتوانید بهاین مکانها دسترسی داشته باشید چرا که آنها قفل شدهاند و کلید باز کردن این محیطها را باید در قسمتهای معمولا انتهایی مراحل پیدا کنید.
نکتهی مهم اینجا است که در زمان پیدا کردن کلید این مراحل و در زمان شروع مجدد مرحلهی مورد بحث، میتوانید این درها را باز کنید. چنین چیزی باعث میشود تا در زمان تجربههای دوباره و سهبارهی مراحل بازی دیگر لازم نباشد تا مسیری طولانی تا رسیدن بهباسفایت را طی کنید و بهنوعی میانبر بزنید. این مورد هم یکی دیگر از مواردی است که ضمن ارزشمندتر کردن تجربهی بازی، ارزش تکرار آن را بالا میبرد چرا که تیم Sloclap برای اشخاصی که در محیط بازی کاوش میکنند، پاداشهایی را ترتیب داده است.
در کل برای جمعبندی بحث دربارهی گیمپلی بازی سیفو میتوانیم بگوییم که با یکی از سختترین بازیهای اکشن سالیان اخیر طرف هستیم. اثری بسیار چالشبرانگیز که با معرفی یک سیستم کامبت واقعا عمیق و بهرهگیری مناسب از مولفههای ژانر روگلایک درکنار طراحی اصولی نقشهها، تجربهای واقعا ارزشمند را پیشکش گیمرها میکند؛ اثری که در ورای چالشهای واقعا سختگیرانهاش، لذتی شیرین نحفته است.
شخصا در زمان تجربهی بازی و مواجهه با چالشهای مبارزاتی آن یاد چالشهای کامبت بازی سکیرو میافتادم. سیفو نیز همانقدر سخت و مبتنی بر سرعت واکنش گیمر است. جالب اینجا است که شباهت سیفو بهبازی سکیرو و حتی دیگر ساختههای تیم فرامسافتور فقط بهکامبت محدود نیست و مواردی مثل طراحی فکر شدهی نقشهها و تبدیل شدن تحسینبرانگیز مفهوم «مرگ» بهعنوان یک پل ارتباطی مابین مشخصههای گیمدیزاین و ارتباط رفت و برگشتی مابین این دو مشخصه، از جمله شباهتهای بازی سیفو بهسکیرو است که هر دو از جمله آثار واقعا پرچالش سالیان اخیر بهشمار میروند.