اکانت قانونی بازی Resident Evil 7 biohazard (رزیدنت اویل 7) ظرفیت یک ps5

وضعیت
موجود در انبار
کد محصول 19448
بازی Resident Evil 7 Biohazard یک بازگشت ‌تمام‌عیار به گذشته‌های دور و نزدیک است، ترکیبی از بهترین و بدترین ویژگی‌های این مجموعه.

500/000 تومان
  • تحویل سریع
  • پرداخت امن
  • هفت روز ضمانت بازگشت
  • ضمانت کالا
  • پشتیبانی آنلاین
معرفی محصول

بازی Resident Evil 7 biohazard

درباره بازی Resident Evil 7 biohazard

بازی رزیدنت اویل 7، جدیدترین قسمت از مجموعه‌ی پرچم‌دارِ استودیوی ژاپنی کپکام، بازی فوق‌العاده‌ و بی‌نقصی نیست، اما تا دل‌تان بخواهد سرگرم‌کننده و خوش‌ساخت است. بازی تماما نوآورانه‌ای که از روی تریلرهایش به نظر می‌رسید نیست، اما این عدم نوآوری صرفا نکته‌ی بدی محسوب نمی‌شود. «رزیدنت اویل 7» برخلاف چیزی که فکر می‌کردیم حرکت انقلابی شینجی میکامی با «رزیدنت اویل 4» را تکرار نمی‌کند، اما این نه تنها یکی از نکات منفی‌اش نیست، که شاید بهترین ویژگی بازی هم باشد.

حقیقت این است که بعضی‌ بازی‌ها آن‌قدر به تکرار افتاده‌اند که فقط چیزی مثل یک نوآوری و انقلاب اساسی آنها را از شرایط خسته‌کننده‌ و درجا زدنشان نجات می‌دهد. رزیدنت ا‌ویل اما بازی‌ای نبوده که به تکرار افتاده باشد. مشکل «رزیدنت ا‌ویل» از دست دادن هویتش بود. هیچ‌وقت فراموشی هویت را با اختراع یک هویت قلابی جدید و جایگزین کردن زورکی آن درمان نمی‌کنند، بلکه سعی می‌کنند تا با مرور خاطرات گذشته هویت واقعی فرد را به یادش بیاورند.

اگر قسمت ششم و تا حدودی پنجم را رزیدنت ا‌ویل‌هایی بدانیم که با انتخاب اکشن‌ها‌ی بی‌سروته هالیوودی به هزیان گفتن افتاده بودند، قسمت هفتم همان رزیدنتی است که به خودش آمده و بالاخره به یاد می‌آورد که واقعا چه چیزی بوده و چه چیزی باید باشد. «رزیدنت اویل 7» همان کسی است که بعد از سال‌ها از یک کمای طولایی بیدار شده و تازه دارد به خاطر می‌آورد که کجاست. «رزیدنت اویل 7» در یک کلام بازی‌ای است که این مجموعه به‌طرز دیوانه‌واری برای بازگشت به روزهای اوجش به آن نیاز داشت و سازندگان در رسیدن به هدفی که داشته‌اند در حد قابل‌قبولی موفق بوده‌اند.

آخه می‌دانید چه شده؟ به محض انتشار اولین تریلرهای بازی و روبه‌رو شدن طرفداران کهنه‌کارِ مجموعه با زاویه‌ی دوربین شخصیت اصلی که از سوم شخص روی شانه به اول شخص تغییر کرده بود، عده‌ای ناراحت شدند که بازی محبوبشان خراب شده‌ است و عده‌ای دیگر خوشحال بودند که بازی محبوبشان با تغییری اساسی روبه‌رو شده است.

بگذارید بگویم که هر دو طرف با دیدن محصول نهایی به‌طور مثبتی ناامید خواهند شد: کسانی که ناراحت بودند باید بدانند که شاید زاویه‌ی دوربین تغییر کرده باشد، اما «رزیدنت اویل 7» به معنای واقعی کلمه «رزیدنت ا‌ویل» است و تمام ویژگی‌های منحصربه‌فرد این مجموعه و ژانر «وحشت/بقا» که توسط خودش در فضای جریان اصلی وارد شده بود را در خود دارد و کسانی که با دیدن یک تغییر دوربین ساده، انتظار یک انقلاب بزرگ را می‌کشیدند باید بدانند که خبری از این حرف‌ها نیست.

«رزیدنت اویل 7» یک ریبوت/دنباله محسوب می‌شود. یعنی علاوه‌بر برگرداندن این مجموعه به ریشه‌هایش و فاصله گرفتن از مسیری که بازی‌های این مجموعه با قسمت پنجم و ششم پیش گرفته بودند، ادامه‌دهنده‌ی اتفاقات بازی‌های قبلی نیز است.

ایتن وینترز در گستره‌ی زرد و نارنجی لویزیانا که آدم را یاد ترکیبی از اتمسفر خفقان‌آور و متروک سریال «کاراگاه حقیقی» و فیلم «کشتار با اره‌برقی در تگزاس» می‌اندازد به دنبال همسر گم‌شده‌اش میا می‌گردد که به تازگی اطلاعاتی از محل حضور احتمالی او به دست آورده است.

نمای افتتاحیه‌ی بازی که او را از آسمان سوار بر ماشینش در حال رانندگی در جاده‌ای وسط باتلاق‌ها و مرداب‌هایی نشان می‌دهد که تا ابد ادامه دارند، از همان ثانیه‌های اول موهای تنم را سیخ کرد. این نحوه‌ی شروع من را یاد آغاز «رزیدنت ا‌ویل 4» انداخت؛ جایی که لئون اس. کندی به تنهایی قدم به درون دنیای بیگانه‌ای می‌گذارد که تنها بیگانه‌ی واقعی‌اش خودش است و خودش. دنیایی که بدون اینکه خودش متوجه شود، او را به آرامی می‌بلعد و شروع به جویدن می‌کند.

اینجا هم ایتن به محض اینکه قدم به درون ملک بزرگِ خانواده‌ی بیکر می‌گذارد، از دنیای پشت سرش قیچی می‌شود و شما می‌توانید این لحظه‌ی قیچی شدن که به کُندی و با خشونت تمام صورت می‌گیرد را احساس کنید. جایی که ترکیب یک پیچ‌گوشتی، یک قهقه‌ی شیطانی، یک غرش ناگهانی، یک اره‌برقی زوزه‌کشان و آه و ناله‌هایی از درد فضای خالی خانه را پر می‌کنند، به ما و ایتن یادآور می‌شوند که هرچه که او قبل از ورود به این خانه بوده و هرچه که انتظار داشته است را باید فراموش کند.

او حالا بازیچه و قربانی دست دیوانگانی است که خانواده‌ی صورت‌چرمی در مقابلشان افراد محترم و متشخصی محسوب می‌شوند. خانواده‌ای که تنها گناهشان این است که در یک بازی رزیدنت ا‌ویلی حضور دارند و وقتی شما در یک بازی رزیدنت ا‌ویلی هستید، یعنی چیزی بیشتر از یک دیوانه‌ی معمولی هستید. یعنی زامبی‌های هوشیارِ همیشه خشمگینی مجهز به قدرت بهبودی بلافاصله‌ی وولورین هستید که شلیک کردن به آنها نه تنها آنها را ضعیف و زمین‌گیر نمی‌کند، بلکه از آنها هیولاهایی چندش‌آورتر و مرگبارتر می‌سازد.

گیم پلی بازی Resident Evil 7 biohazard

بازی به دو بخش بزرگ تقسیم شده است. بخش اول در خانه‌ی خانواده‌ی بیکر که در اغلب تریلرها دیده‌ایم جریان دارد و بخش دوم در مکان دیگری که آن را لو نمی‌دهم. بهترین لحظات و نقاط قوت «رزیدنت اویل 7» در کنار اعضای خانواده‌ی بیکر اتفاق می‌افتد.

اینجا آقای کوشی ناکانیشی در مقام کارگردان ترکیب دل‌انگیزی از تعلیق‌ و تنش‌های خردکننده و خون و خونریزی‌های فیلم‌های اسلشر را ارائه می‌دهد. اولین ساعت بازی که هنوز اسلحه‌ها و مدیریت آیتم‌ها معرفی نشده‌اند، یکی از متفاوت‌ترین فصل‌ها در تاریخ بازی‌های «رزیدنت ا‌ویل» است.

برخلاف گذشته که همیشه از اول حداقل یک کلت معمولی داشتید، در اینجا با آسیب‌پذیرترین شخصیت اصلی بازی‌های «رزیدنت ا‌ویل» طرفیم که هیچ چیزی برای دفاع از خودش ندارد. بازی به‌طور هوشمندانه‌ای ما را مجبور به گشت و گذار در بخشی از خانه‌ی پوسیده‌ی بیکرها می‌کند و ترس از اینکه چه چیزی پشت هر در و در انتهای هر راهرو انتظارمان را می‌کشد، تمام وجودتان را مملو از ناآرامی می‌کند.

در دورانی که تقریبا ۹۵ درصد فیلم‌های سینمایی ترسناک از جامپ اسکرها به روش‌های بدی استفاده می‌کنند، «رزیدنت اویل 7» نه تنها تقریبا همیشه از آنها به‌طور مؤثری استفاده می‌کند، بلکه به آنها بسنده نمی‌کند و سعی می‌کند با غوطه‌ور کردن بازی‌کننده درون دنیایی که او برای غوطه‌ور شدن در آن مقاومت می‌کند و همچنین استفاده از بازی‌های روانی، تارهای عصبی بازی‌کننده را به چنگ بیاورد.

به محض اینکه یک کلت به دست آوردم و سرگردان در طبقات خانه‌ی بیکرها شروع به کلنجار رفتن با راز و رمزهای خانه، چرخ زدن در سردابه‌ها، سرک کشیدن به زیرزمین و باز کردن در قفلِ اتاق زیرشیروانی کردم و در همین حین مواظب بودم که اعضای خانواده که از غیبت من عصبانی بودند پیدایم نکنند، یک حس نوستالژی قوی ستون فقراتم را لرزاند. «رزیدنت اویل 7» باید روی کاغذ یک رزیدنتِ دگرگون‌شده باشد، اما خوشبختانه این‌طور نیست. تقریبا تمام بهترین عناصر معرف «رزیدنت ا‌ویل»‌های اولیه در اینجا یافت می‌شود.

به محض اینکه اسلحه گیر می‌آورید، بازی آن وحشت استخوان‌‌سوزش را از دست می‌دهد، اما این به این معنی نیست که از حس ناآرامی بازی‌کننده هم کاسته می‌شود. در عوض عنصر «بقا» معرفی می‌شود. نه تنها گلوله‌ها خیلی خیلی کمیاب هستند، بلکه برخی دشمنان با گلوله کشته نمی‌شوند. شما همیشه این توانایی را دارید که به آنها حمله کنید و آنها هم همیشه در مقابل گلوله‌های شما ضعیف شده و زمین می‌خورند و شاید خودشان را به مردن بزنند، اما خیلی زود تنها چیزی که ازشان باقی می‌ماند یک لکه خون است. پس همیشه بهتر است تا مجبور نشده‌اید از درگیری دوری کنید، منابع‌تان را هدر ندهید، خودتان را با شرایط وقف دهید و به قایم‌باشک‌بازی مرگبارتان ادامه بدهید.

ممکن است با مدیریتِ عالی‌تان یک‌عالمه گلوله جمع‌آوری کرده باشید و حسابی احساس قدرت و اعتمادبه‌نفس کنید، اما ناگهان بازی شما را در یک اتاق بسته با چهارتا دشمن تنها می‌گذارد. از شدت اضطراب همه‌ی گلوله‌هایتان را روی دشمنی که با گلوله‌های کمتری کشته می‌‌شد هدر می‌دهید و بعد روز از نو و روزی از نو. در لحظاتی که اهمیت مدیریت منابع و سرک کشیدن به گوشه و کنارِ خانه برای پیدا کردن هر آت و آشغالی که به دردتان می‌خورد زیاد می‌شود، بازی بهترین روزهای این مجموعه از «رزیدنت ا‌ویل 4» را به یاد می‌آورد.

جایی که مدیریت کوله‌پشتی لئون خودش یک مینی‌گیم بود. اینجا هم ممکن است سر راه به منابع شدیدا موردنیازی برخورد کنید، اما جایی در کوله‌پوشتی نداشته باشید. یا چندتا اسلحه‌ی خوب گیر آورده باشید، اما مجبور شوید به دلیل کمبود فضا، یکی از آنها را کنار بگذارید.

خانه بیکرها و متعلقات اطرافش بدل به یکی از بهترین لوکیشن‌های تاریخ این مجموع می‌شود. خانه به‌طرز حال‌به‌هم‌زنی پوسیده است. حتی قدم زدن ساده در سالن‌ها و راهرو‌های این خانه هم مورمورکننده است. از پشت تلویزیون می‌توانید بوی گند غذاهای فاسد را احساس کنید. هوای پر گرد و غبار خانه آدم را تا مرز سرفه کردن پیش می‌برد.

روبه‌رو شدن با حشره‌های غول‌پیکر و تماشای خزیدن سوسک‌های فاضلاب و هزارپاها روی در و دیوار اعصاب‌تان را به هم می‌ریزد. برخورد باد به بدنِ شکسته و بی‌نوای خانه کاری می‌کند تا دیوارها، پنجره‌ها، لوله‌کشی‌ها و درها مثل حیوانی در حال جان دادن آه و ناله کنند. هرچه کارگردانی زیباشناسانه‌ی «رزیدنت اویل 7» عالی است، بازی همان‌قدر هم در زمینه‌ی صداگذاری می‌درخشد. همیشه صدایی وجود دارد که حواس‌تان را پرت کند و تمرکزتان را بهم بزند.

شاید بعد از چند ساعت موفق به فیلتر کردن صداهای اضافی و مهم از یکدیگر شوید، اما در اوایل بازی همه‌ی صداها طوری در هم جولان می‌دهند که به احساس واقعی جنون قرار گرفتن در چنین خانه‌ای می‌افزایند. همیشه می‌توانید صدای چوب‌هایی را که زیر پای دشمنی در نزدیکی‌تان غژغژ می‌کنند احساس کنید و براساس آنها مسیرتان را عوض کنید. بازی اما فقط به گشت‌زنی مخفیانه در خانه خلاصه نمی‌شود و بدون اینکه چیزی را لو بدهم شامل مبارزه با غول‌آخرهایی است که یکی از یکی خون‌بارتر، مورمورکننده‌تر و وحشیانه‌تر هستند و حسابی هیجان‌تان را خالی می‌کنند.

فصل‌های مربوط به بخش اول بازی و درگیری با خانواده‌ی بیکر اما یکی دوتا نکته‌ی منفی دارد. اولی این است که اگرچه در همه‌چیز با یک «رزیدنت ا‌ویل» تمام‌عیار طرفیم، اما بزرگ‌ترین چیزی که از گذشته به این بازی منتقل نشده معماهای مشهور سه قسمت اول مجموعه هستند. معماهای بازی که معمولا شامل پیدا کردن فلان کلید یا سایه‌اندازی روی دیوار هستند یادآور «رزیدنت ا‌ویل 4» هستند تا قسمت‌های قبل‌تر. معماهایی که حوصله‌سربر نیستند، اما معما هم نیستند.

مسئله‌ی دوم هم این است که بعد از مبارزه با اولین غول‌آخر، بازی برای مدت محدودی حس چالش‌برانگیزی و ترسش را از دست می‌دهد. دیگر هیچ سناریوی خوبی برای قرار دادن دشمنان فرعی جلوی رویتان وجود ندارد، بلکه آنها همین‌طوری در خانه می‌پلکند و شما هم به سادگی از کنارشان فرار می‌کنید. این کاری می‌کند تا ناگهان خانه‌، ترسناک‌بودنش را از دست بدهد و اتمسفر بازی که تاکنون با قدرت حفظ شده بود را با سکته روبه‌رو می‌کند. اما پس از مدتی بازی به حالت قبلی‌اش برمی‌گردد.

 



نظرات کاربران

شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید
افزودن نظر جدید
امتیاز محصول
0 از مجموع 0 امتیاز

دیدگاهی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.