توضیحات بازی Days Gone Remastered
قدم گذاشتن به درون بازیهایی همچون Days Gone که در برخی جنبهها کاملا موفق بودهاند و در عین حال به سبب رنج بردن از برخی عیوب غیر قابل انکار، از رسیدن به جایگاه یک بازی عالی و تماما لایق ستایش بازمیمانند، همیشه پرشده از احساس دوگانگی است . این بازی درسال 2019 توسط Bend Studio ساخته شده، استودیویی که اسمش رو حتماً شنیدید. این استودیو قبلتر هم چند تا پروژه دیگه داشت، ولی Days Gone یکی از معروف ترینهاش بوده.Days Gone Remastered جدیدترین ساخته این استودیو است.

داستان بازی Days Gone Remastered
هر اندازه که اکثر بخشهای مختلف Days Gone در مثبت یا منفی بودن جلوهای مشخص دارند و کاملا لایق دریافت قضاوتی ثابت و کلی هستند، داستانگویی بازی که به شکلی چندشاخه و بر مبنای روابط دیکن سینت جان با انسانهایی مختلف پیش میرود، پرشده از نقاط قوت و ضعف گوناگون است و همین صدور حکم کلی دربارهی ارزش آن را سخت میکند. در نگاه کلی، باید پذیرفت که قصهگویی بازی در طی زمان مدام بهتر، هیجانآورتر و احساسیتر میشود و سازندگان با استفاده از فلشبکهای متعدد به عاشقانههای دیکن با همسر ویژه و متفاوتش سارا، شخصیتپردازی وی را هر لحظه بیشتر از قبل جلو میبرند.
او بهعنوان شخصی که پیشتر عضو یک گنگ خلافکار و موتورسوار بوده است، در اکثر دقایق بازی با خشونت، ترس و اضطراب دستوپنجه نرم میکند و انگار سارا تنها بخشی از زندگیاش است که به وی تصویری انسانیتر میبخشد. در همین حین، رخدادهای خود بازی به اندازهی کافی روی دیکن اثرگذار نیستند و به نظر میآید که خالقان Days Gone، بیشتر از سرمایهگذاری روی تصویرسازی از تغییرات او بهعنوان پروتاگونیست داستان که باید با مشکلاتی بسیار مواجه شود، روی نمایش گذشتهاش و رفتارهایی که به خاطر رویارویی با یک زندگی تلخ داشته است، تمرکز کردهاند.
مسئلهی دیگر اما این است که خطوط داستانی متعدد Days Gone ابدا از ارزشها و زیباییهای یکسانی برخوردار نشدهاند و به همین خاطر همیشه انگار گیمر میخواهد با شنیدن هرچه سریعتر بعضی از روایتهای جایگرفته در اثر، خود را به زمان رویارویی با بخشهای اصلیتر و استخوانبندیشدهتر برساند. تازه نباید فراموش کرد که سرعت تنظیمنشدهی روایت داستان هم باعث میشود که ما بارها و بارها در آن با پیشروی یک قصه تا نقطهای هیجانانگیز و رها شدنش بهصورت مطلق برای چند ساعت روبهرو شویم. نتیجهی وجود چنین اشکال بزرگی در قصهای پرشده از اتفاقات ناگهانی هم چیزی نیست جز آن که بازیکنان بیشتر از درگیر شدن از نظر احساسی و ذهنی با داستانکها در سرتاسر گیمپلی، فقط موقع شنیدن مستقیم ماجراها به آنها اهمیت میدهند و همیشه داستان اصلی را در همان تلاش برای بقا درون جهان مقابلشان میدانند. به زبان تمثیل، میشود اینطور گفت که خالقان Days Gone در حد و اندازهای با به وجود آوردن سیر احساسی مناسب در نگاه تماشاگر برای داستانشان مشکل داشتهاند که صرفا گیمر در بخش قابل توجهی از بازی، دربرابر خطرات مختلف زنده میماند و نبردهایی با انسانها و زامبیها را به پایان میبرد، تا نوبت به کاتسین بعدی برسد و زمان شنیدن داستانی دیگر باشد. تازه همهی اینها فارغ از آن هستند که شخصیتهای مختلف حاضر در داستان هم به هیچ عنوان توجه برابری را از سوی سازندگان دریافت نکردهاند و در برخی مواقع پیچیده، پیشینهدار و لایق جدی گرفتن ظاهر میشوند و در بعضی مواقع دیگر، پرداختنشده و ابزاری به نظر میآیند.
گیم پلی بازی Days Gone Remastered
Days Gone در نوع خودش محصول ویدیوگیمی پرجزئیاتی است که دشمنی بزرگتر از تکراری شدن را نمیشناسد. دشمنی که کاری میکند پس از چند ساعت متوجه الگوی کاملا قابل پیشبینی و الهامگرفته از یکدیگرِ مراحلش شوید و وقتی که دیگر به خاطر پیشرفتهای منطقیتان با آپگریدهای صورتپذیرفته در درخت مهارتها (که خودش در اوج سادگی یکی از بهترین عناصر حاضر در گیمپلی بازی است) ترس ابتدایی از جهانش را ندارید، حتی گاهی لذتبخشی آن را زیر سؤال ببرید. جالبتر آن که عنصر تکراری شدنِ مراحل، ابدا برخلاف اکثر بازیهای مشابه، در مراحل فرعی Days Gone به چشم نمیخورد و خطوط اصلی داستانگویی آن را به سیطرهی خویش درآورده است.
در حقیقت مراحل فرعی بازی آنقدر از همان ابتدای کار ساده و قابل پیشبینی هستند که برای اثبات تکراری بودن، نیازی به گذر زمان طولانیمدت نداشته باشند. چون شاید شما در طول این مراحل وسط جادههایی متفاوت سراغ دنبال کردنِ موتورسوارهای خلافکار که برای سرشان جایزه تعیینشده است بروید یا در کمپهای مختلف و متنوعی قصد کشتن اشخاصی سودجو را داشته باشید، ولی درنهایت همهچیز بهدنبال کردنِ یک موتور یا کشتن مخفیانهی یک انسان خلاصه میشود و قرار نیست در نود درصد مراحل فرعی، مقابل اتفاقات خاص یا شوکهکنندهای قرار بگیرید.
از حرکت پرسرعت با موتورسیکلت دیکن در جادههای خاکی و باریک کوهستان که مخصوصا باتوجهبه نابلدیتان در ابتدای راه، باعث بارها و بارها تصادف کردن و قرار گرفتن در شرایط بحرانی میشوند تا حرکت آرام با موتورسیکلت که شانس پرت شدن روی زمین توسط فریکری (Freaker؛ نامی که به موجودات زامبیمانند دنیای بازی نسبت داده شده است) مخفیشده در یک گوشهوکنار را افزایش میبخشد. از زدن به بیرون از جاده و مواجهه با خرسها و گرگهای وحشی تا ماندن در جاده و ظاهر شدن لیزری قرمزرنگ روی کمر دیکن و پرت شدن به خاطر تیر یک تکتیرانداز، روی زمین. در هر حالتی و با هر استراتژی بهخصوصی که فکرش را بکنید، دنیای Days Gone همچنان ناامن خواهد بود و همچنان راهی برای نابود کردنتان خواهد یافت. طوری که برخلاف بسیاری از بهترین بازیهای AAA جهانباز سالهای اخیر، حرکت از نقطهی «الف» به نقطهی «ب» روی نقشهی ساختهی استودیوی Bend، ابدا تجربهای را ارائه نکند که بخواهید آن را خارج از مراحل اصلی و بیارتباط با نکات قوت و ضعف اثر در نظر بگیرید. چرا که تا پیش از رسیدنتان به اواسط طول تجربهی بازی، هر سفری میتواند منجر به مرگتان شود و حتی بعد از آن هم بازی خطرهای جدید زیادی برای معرفی کردن به شما و گیر انداختنتان به کمکشان دارد.

دقت کنید که اینجا موضوع اصلا بر سر باسفایتهای چالشبرانگیز بازی نیست و همهچیز به جذابیت، تنش و استرس نهفته در پشت سر گذاشتن روزمرگیهای آن برمیگردد. موردی که Days Gone را در جایگاه یک اثر بقامحور چالشبرانگیز محترم قرار میدهد و آن را برای طرفداران ایندست از بازیها، به محصولی که باید بدون شک و شبهه سراغ ثانیههایش رفت، تبدیل میکند.
یه مُد جدید به اسم Horde Assault اومده، مثل یه حالت آرکیده. در این حالت، بازیکن باید در برابر امواج عظیمی از زامبیها مقاومت کنه و امتیاز بالایی بدست بیاره. توی Horde Assault Mode، شخصیتهای جدیدی هم اضافه شدن. این یعنی فقط لازم نیست با دیکون بازی کنید و میتونید از شخصیتهای دیگه ای هم استفاده کنید که هرکدوم مهارتها و ویژگیهای خاص خودشون رو دارن. همچنین، میتونید ظاهر شخصیتها و حتی موتورهاتون رو تغییر بدید و بازی رو شخصیتر کنید.
یه مُد دیگه هم هست به اسم Permadeath که اگه بمیری، دیگه نمیتونی دوباره شروع کنی! البته اگه بتونی تمومش کنی، یه گرافیک خاص با آمار بازی برات ذخیره میشه.
یه چیز دیگه هم هست به نام Speedrun Mode؛ اگه طرفدار سرعت هستی، این حالت دقیقاً چیزیه که دنبالشی؛ Speedrun Mode برای رقابت زمان دار و کسب بهترین رکورد درست شده.
گرافیک و جلوه های صوتی بازی Days Gone Remastered
از نظر فنی هم چیزای جدیدی به بازی Days Gone Remastered اضافه شده. مثلاً بازی از VRR (Variable Refresh Rate) پشتیبانی میکنه که باعث می شه تصاویر روان تر، نمایش داده بشن. همچنین DualSense بهطور کامل پشتیبانی میشه؛ یعنی از فیدبک لمسی و تریگرهای انطباقی استفاده میکنه. مثلاً وقتی تیر میزنی، حس میکنی که واقعاً ماشه رو فشار میدی.
خب، حالا بیاید بهترین قسمت رو بررسی کنیم؛ گرافیک. تو بازی Days Gone Remastered، گرافیک کاملاً به روز شده. حالا بازی از قدرت PS5 استفاده میکنه و با رزولوشن 4K و فریم ریت بالاتر اجرا میشه. سایهها، نورپردازی و حتی جزئیات محیط مثل درخت ها و بوته ها بهتر شدن.

موسیقی Days Gone از اون مواردی بود که خیلیها رو در اون زمان مجذوب خودش کرد. تو این نسخه جدید، صداها و موسیقیها هم بهروز شدن. حالا بهصورت سه بعدی (3D Audio) میتونی حس کنی که صداها از کجا میاد. مثلاً وقتی زامبیها دارن نزدیک میشن، حس میکنی دقیقاً پشت سرت هستن. این ویژگی واقعاً حس غوطه وری در بازی رو بالا میبره.