بازی dead island 2
معمولا در دنیای بازیهای ویدیویی، وقتی پروسه ساخت یک اثر درگیر مسائل و حاشیههای مختلف میشود و در نتیجه آنها مدت زمان زیادی طول میکشد یا استودیو سازنده بازی عوض میشود، نمیتوان خیلی به نتیجه نهایی کار امیدوار بود. بهنوعی مصداق همان ضربالمثل معروف خودمان است که میگوید آشپز که دوتا شد، آش یا شور میشود یا بینمک!
بازی Dead Island 2 هم از این حیث مشکلات مختلفی داشته است و از سال ۲۰۱۲ که اولینبار زمزمههای ساختش بهگوش رسید، تا به امروز بین سه تا استودیو چرخیده تا اینکه درنهایت استودیو دمباستر توانست ساخت آن را به پایان برساند. اما آیا همین موضوع باعث شده تا ضربالمثل مذکور در رابطه با این بازی هم صدق کند؟
وقایع Dead Island 2، در ایالت کالیفرنیا جریان دارد. در پی ظاهر شدن و قدرت گرفتن زامبیها، این منطقه قرنطینه شده و گروهی از بازماندهها در تلاش برای فرار با یک هواپیما هستند. ولی بهدلیل راه پیدا کردن زامبیها به داخل و به راه افتادن شلیک و تیراندازی، هواپیما سقوط میکند و حالا بازیکنان باید با انتخاب از بین یکی از ۶ کاراکتر بازی، با زامبیها بجنگند و برای زنده ماندن تلاش کنند.
شخصیت اصلی بازی در همان ابتدا مورد حمله یک زامبی قرار میگیرد و خب خودتان نتیجه این کار را بهتر از من میدانید! بااینحال اوضاع کمی متفاوتتر از آنچه که پیشبینی میشود پیش میرود و همین سوالی است که باید در بازی دنبال جوابش بگردید.
از حیث داستانی، بار اصلی جذابیت روی دوش شخصیتهای Dead Island 2 است. کاراکترهای قابلبازی، هرکدام خصوصیات خاص خودشان را دارند ولی از آن جذابتر، دیالوگهایی است که برای آنها نوشته شده و با صداگذاری مناسب، این موضوع باعث میشود تا یک نوع طنز جالب و بهجا را در حین مبارزهها یا حتی در برخورد با سایر کاراکترها شاهد باشیم که تا آخر بازی جذابیتش حفظ میشود و حس و حال آن از بین نمیرود.
جدا از این کاراکترهای، شخصیتهای مختلف دیگری هم در بازی هستند که دنبال کردن ماجراهایشان ارزشش را دارد؛ از یک بازیگر سابق سینما به نام اِما و دوستان عجیب و غریبش گرفته تا یک خلبان که نصف صورتش را در اثر آتشسوزی هلیکوپتر از دست داده است و همینطور یک دکتر مرموز و دختر بیاعصابش که معمولا ابتدا چند تیر با کمانش به سمتتان شلیک میکند و بعد حرفتان را گوش میدهد!
هریک از این کاراکترها، داستان و شخصیتپردازی خاص خودشان را دارند و همین هم ارتباط برقرار کردن با آنها و علاقهمند بودن به فهمیدن سرنوشتشان را جذاب میکند. اما خب باوجود خلق چنین پتانسیل خوبی، وقتی روی بحث کلیت خودِ داستان متمرکز شویم، اوضاع چندان هم مساعد نیست. داستان بازی در کل آن چفت و بست لازم را ندارد و با اینکه سؤالهای مهمی مطرح و ما را با شخصیتهایی جذاب آشنا میکند، ولی درنهایت بدون جواب دادن به برخی از مهمترینِ این سؤالها به پایان میرسد.
برای مثال در بازی با زنی مرموز آشنا خواهید شد که پس از مدتی و در پی اتفاقی حتی میزان مرموز بودنش بیشتر هم میشود ولی در پایانبندی، همهچیز در رابطه با این کاراکتر به سادهترین شکل به پایان میرسد و بازی قادر نیست از پتانسیل خلقشده بهلطف حضور چنین کاراکتری استفاده لازم را ببرد. به بیان بهتر، داستان Dead Island 2 در پایان به شکلی تمام میشود که انگار با اثری اپیزودی طرف هستیم و همهچیز به آینده موکول شده است؛ آیندهای که شاید یک دنباله یا حتی بسته الحاقی داستانی باشد ولی در هر دو حالت، نتیجه این شده که نسخه فعلی بهنوعی ناقص به پایان میرسد و این، چندان جالب نیست.
ولی خب هرچقدر بازی از حیث داستان فراز و نشیبهای خود را داشته باشد، از یک نظر هم جذاب شروع میشود و هم تا پایان جذاب باقی میماند و آن، چیزی نیست جز لذتبخش بودن سلاخی کردن زامبیهای بختبرگشته!
این موجودات انواع مختلفی دارند؛ از سادهترینِ آنها که با نام واکر شناخته میشوند و با نهایت آرامش به سمت شما میآیند تا نمونههای دونده سرعتی در قالب رانرها و انواع هیکلیتر مثل کراشرها و گونههای مختلف دیگری که هرکدام، نقاط ضعف و قوت خاص خودشان را دارند و گاهی حتی در بین خودِ گونهها هم ممکن است برخی مثلا به آتش ضعف داشته یا دربرابر آن کامل ایمن باشند. دربرابر تنوع مناسب زامبیها، گیمر هم انواع و اقسام سلاحها را در اختیار دارد تا هرگز برای کشتن آنها چیزی کم و کسر نداشته باشد.
سلاحهای بازی شامل نمونههای سرد مثل انواع شمشیر، تبر، نیزه، پُتک یا حتی سلاحی چنگالگونه میشوند و سلاحهای گرم هم نقش پررنگتری به نسبت نسخه اول در بازی دارند و از شاتگان و مسلسل گرفته تا انواع کلت را میتوان در بین آنها مشاهده کرد. بااینحال مبارزهها در کل با سلاحهای سرد جذابیت بسیار بسیار بیشتری دارند؛ این سلاحها بهنوعی هرکدام وزن و سبک ضربهزنی متفاوتی دارند و حتی مثلا وزن یک شمشیر با شمشیر دیگر کاملا متفاوت بهنظر میرسد.
همچنین زاویه ضربه زدن و اینکه ضربه شما به کدام قسمت از بدن دشمنان وارد شود، نتیجه متفاوتی را رقم میزند و به همین دلیل هم مبارزهها، هرگز تکراری نمیشوند و تماشای زامبیهایی که در اثر برخورد ضربههای شمشیر یا تبر بر اجزای بدنشان تکهتکه میشوند و میتوان آن را از حیث بصری و همینطور صوتی با تمام وجود حس کرد، لذت عجیب و غریبی در Dead Island 2 دارد.
یک نکته جالب دیگر اینکه با کمی صرف خلاقیت، میتوان از اشیا محیطی هم برای کشتن دشمنان به شیوههای جذابتری استفاده کرد؛ مثلا اگر یک حوضچه اسید در محیط باشد، کافی است زامبیها را به داخل آن پرت کنید و شاهد غرق شدنشان باشید؛ البته به شرطی که دربرابر اسید ایمن نباشند. یا اگر بشکهای انفجاری میبینید، زامبیها را به سمت آن بکشانید و با یک شلیک شاهد انفجاری خوشایند باشید.
تمامی این موارد دست بهدست هم میدهند تا در کل مبارزهها همیشه سرزنده و جذاب باقی بمانند و قطعا یکی از جذابیتهای اصلی Dead Island 2، همین ویژگی آن است. البته مبارزه با سلاحهای گرم، کمی قضیه متفاوتی دارد و در مجموع این نوع سلاحها مکانیک خشکی دارند و آن لذت ضربه زدن به دشمنان با سلاح سرد را منتقل نمیکنند. به همین دلیل بهشخصه بیشتر زمانیکه سلاحهای سرد خراب میشدند یا میخواستم فاصلهام را با گونهای بسیار قوی از زامبیها حفظ کنم بهسراغ اسلحه گرم میرفتم و در سایر موارد، خودم را از لذت مبارزه با سلاحهای سرد محروم نمیکردم!
Dead Island 2 مجموعهای از مأموریتهای اصلی و فرعی است و اگر بخواهید داستان آن را تمام کنید، تقریبا ۱۵ ساعت زمان لازم خواهید داشت. مأموریتهای اصلی بازی بهلطف همان شخصیتپردازی مناسب کاراکترها که اشاره کردیم و البته سورپرایزهایی در قالب رونمایی از زامبیهای جدید و قویتر که چالش خوبی ارائه میدهند و حتی باس فایتهایی هر از گاهی یا پازلهایی که باید حل کنید، جذابیت خوبی دارند و مدام هم بازیکنان را به مناطق جدیدی با طراحی متفاوت میبرند؛ در نتیجه این مأموریتها بهطور کلی آنقدر جذاب هستند که از تجربهشان خسته نشوید.
بااینحال گاهی به نقطهای میرسید که سطح شخصیت شما پایینتر از دشمنان است و کار واقعا سخت میشود؛ در این حالت یا باید همینطور آزادانه در محیط بازی بگردید و تعداد خیلی زیادی زامبی را از بین ببرید تا سطحتان بالا برود یا اینکه سراغ مأموریتهای فرعی بروید و اینجا است که کار کمی خراب میشود!
مأموریتهای فرعی بازی که خود به دو دسته تقسیم میشوند، در یک چیز باهم اشتراک دارند و آن هم اینکه خیلی زود روی دور تکرار میافتند. در این مأموریتها معمولا نه خبری از آن جذابیتهای خاصِ مأموریتهای اصلی است و نه اتفاق غیرمنتظرهای انتظار گیمر را میکشد و بیشتر به پیدا کردن اشخاص یا کشتن زامبیها در یک منطقه خلاصه میشوند که شاید در چند مورد اول کمی جذاب باشد، ولی پس از مدتی صرفا به تجربهای از روی اجبار برای ارتقا سطح و رفتن سراغ مأموریت اصلی تبدیل میشوند.
این مأموریتها همینطور به شکلی عجیبی یک باگ انحصاری هم دارند و چندین بار پیش آمد که با وجود انجام دادن وظیفه لازم، مأموریت به پایان نمیرسید و در این حالت چارهای جز لود کردن دوباره بازی نخواهید داشت. این موضوع حتی باعث شده تا زمانیکه پس از تمام کردن بخش داستانی فرصت دوبارهای برای رفتن به سراغ مأموریتهای باقیمانده داده میشود، این کار هیجان چندانی نداشته باشد و ترجیح بدهید بهجای آن دوباره همهچیز را از ابتدا با شخصیتی جدید آغاز کنید.
Dead Island 2 در ایالت کالیفرنیا و بهطور دقیقتر دو منطقه لس آنجلس و سن فرانسیسکو جریان دارد و سازندگان شیوه جالبی برای طراحی جهان آخرالزمانی و زامبیزده بازی در پیش گرفتهاند. در عین حال که پرسه زدن دائمی زامبیهای خطرناک فضایی ترسناک را بر بازی حاکم کرده و مخصوصا این ترس در زمان شب خیلی بیشتر هم میشود، ولی همزمان محیط نوعی شادابی مخصوص لس آنجلسی را هم در خود دارد.
قسمتهایی از محیط با خانههای ویلایی لوکس یا بافت سرسبز گیاهی انبوه نوعی حس جالب زنده بودن و پویایی دارند و لذت گشتوگذار را بالاتر میبرند. مخصوصا که بازی سیستم لوت کارآمدی هم دارد و در گوشه و کنار محیطها، همیشه چیزهای مخفی منتظر پیدا شدن هستند و اگر از آن دست گیمرهایی باشید که از سرک کشیدن به تمام سوراخ سنبههای محیط لذت زیادی میبرند، قطعا از این بابت حسابی از Dead Island 2 راضی خواهید بود.
آیتمهایی که با این کار پیدا میکنید، ممکن است سلاحهای جدید یا منابع مختلف از پول گرفته تا قطعات لازم برای ساختوساز باشند. با استفاده از منابع، میتوانید سلاحهایی را که خراب شدهاند تعمیر کنید یا آنها را با انواع و اقسام آپگریدها ارتقا بدهید. آپگریدها شامل اضافه کردن قابلیتهایی چون آتش، اسید یا الکتریسیته به سلاحها میشود و دربرابر زامبیهایی که به این موارد ضعف دارند، حسابی کارآمد است. حتی میتوان بهبودهایی چون افزایش پایداری سلاح را لحاظ کرد. در کل سیستم ارتقا تجهیزات طراحی کارامدی دارد و گشتن در محیطهای بازی را لذتبخشتر میکند.
Dead Island 2 حتی یک سری جنبههای نقش آفرینی هم دارد. به مرور زمان با انجام دادن مأموریتها یا کشتن زامبیها، سطح شخصیت اصلی بالاتر میرود و در این حالت بهجای اینکه مستقیم قابلیتها را ارتقا دهید و با اعداد سر و کله بزنید، سازندگان یک سیستم ساده ولی جالب کارتمحور در نظر گرفتهاند. با ارتقای سطح، کارتهای جدیدی برای شما باز میشود و با فعال کردن آنها، میتوانید از مهارتشان بهره ببرید.
مثلا یک کارت باعث میشود تا لگدهای پرشی شخصیت بازی دشمنان را به عقب پرتاب کند یا کارت دیگری، باعث میشود تا بتوان برای مدت طولانیتری در حالت Fury باقی ماند. با رسیدن به سطحهای بالاتر، تعداد زیادی کارت در اختیار خواهید داشت و باتوجهبه محدود بودن تعداد موارد فعال از بین آنها، میتوانید با انتخاب موارد مناسبتر، سبک بازی دلخواه خودتان را داشته باشید.
استودیو دمباستر از حیث تجربه صوتی و بصری هم تجربه در کل خوبی در Dead Island 2 خلق کرده است. بازی نه قصد دارد قدرت پلتفرمهای نسل نهم را کاملا به چالش بکشد و نه بنچمارک گرافیکی خاصی است ولی خب تصویری که در مقابل چشمانتان میبینید کیفیت در کل خوبی دارد و ضعف خاصی از این بابت حس نخواهید کرد.
یکی از جذابیتهای بصری اصلی بازی، تاثیری است که ضربهای سلاح بر بدن زامبیها میگذارد و این مورد با جزییات خوبی طراحی شده و کمتر شاهد نتایج تکراری و شبیه به هم هستیم. همچنین نورپردازیها، مخصوصا در شب و افکتهایی مثل انفجار میتوانند زیبایی خوبی به بازی بدهند. استفاده بهجا و درست از موسیقی هم به این ویژگیهای مثبت اضافه میکند و شاهد اتمسفر مناسبی در بازی هستیم. بازی همچنین حداقل در نسخه پی سی که بررسی روی آن صورت گرفته، به شکلی روان اجرا میشود که خود این روزها امتیاز مثبت بزرگی برای بازیها است!
بهطور کلی، Dead Island 2 پس از آن پروسه ساخت طولانی و پُر از چالش، درنهایت بازی سربلندی است. فضای کلی حاکم بر بازی به این شکل است که خب، اگر مجبور هستیم به نبرد با زامبیها برویم، پس چرا این کار را با تفریح و سرگرمی انجام ندهیم؟ اگر در خیلی از بازیهای مشابه بیشتر حس ترس و ناامیدی را در یک جهان آخرالزمانی شاهد بودیم، در Dead Island 2 قرار است درحالیکه موسیقیهای تندی در هدفونمان پخش میشود به شکلی هیجانانگیز و کمی هم اغراقشده به سلاخی زامبیها بپردازیم. بازی تلاش بیهودهای برای جدی و تاریک نشان دادن همهچیز نمیکند و از قضا همین هم آن را به تجربهای دوستداشتنی تبدیل کرده است.
اگر سؤال میکنید که آیا با یک تجربه بینقص و درجهیک طرف هستیم، جواب قطعا منفی است و مفصل هم در مورد مشکلات بازی صحبت کردیم. ولی اگر هدفتان از بازی کردن هر ویدیو گیمی سرگرم شدن و تفریح است، مطمئن باشید که Dead Island 2 شما را ناامید نمیکند.