توضیحات بازی Control UltimateEdition
Control UltimateEditionدر سال ۲۰۱۹ ساخته شد ، یک بازی اکشن – ماجراجویی است، توسط استودیوی خوش آوازه‌ی رمدی انترتینمنت (Remedy Entertainment) برای کنسول‌های نسل هشتمی پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان و همین‌طور پلتفرم رایانه‌های شخصی منتشر شد و توانست موفقیت بسیار خوبی را برای این استودیوی فنلاندی و ناشر آن یعنی شرکت ۵۰۵ گیمز (۵۰۵ Games) به همراه داشته باشد.
بازی Control از هر نظر یک بازی بزرگ است که گیم پلی خلاقانه خود را با سبک داستان گویی منحصر بفرد رمدی ترکیب می‌کند. Control یکی از اولین عناوینی بود که به صورت گسترده از فناوری Ray-Tracing استفاده کرد. البته با توجه به ضعف کنسول‌های نسل هشتمی، خبری از این ویژگی بر روی پلی‌استیشن ۴ و ایکس‌باکس وان نبود. همچنین فیزیک پیچیده‌ی اشیا در این بازی، باعث شده بود تا شاهد عملکرد بسیار ضعیفی بر روی کنسول‌های نسل هشتمی و افت فریم دائم باشیم.
اما با توجه به مشکلات بازی، اکنون مدتی است که بازی Control در قالب نسخه Control: Ultimate Edition به روز رسانی را برای کنسول‌های تازه نفس نسل نهمی و خصوصا پلی استیشن 5 دریافت کرده و آمده تا تمام این مشکلات را برطرف کند. همانطور که از نام این نسخه مشخص است، Control: Ultimate Edition شامل بازی اصلی، بسته الحاقی The Foundation و بسته الحاقی در صف انتشار AWE خواهد بود. همچنین تمام قابلیت‌ها و محتویاتی که تاکنون در قالب بروزرسانی به بازی اضافه شده‌اند در این نسخه ویژه در دسترس خواهند بود، مواردی همچون حالت Expeditions و حالت عکاسی (فوتو مد).
داستان بازی Control UltimateEdition
داستان بازی کنترل در ساختمانی بزرگ به نام The Oldest House در حال وقوع است. این ساختمان مرکز اداره فدرال یا FBC است که وظیفه بررسی و تحقیقات درباره اتفاقات و اشیاء فراطبیعی‌ای که با قوانین علمی قابل توجیه نیستند را بر عهده دارند. این اشیاء و اتفاقات « آیتم‌های تغییر یافته» نامگذاری شده‌اند و در ساختمان اداره نگهداری می‌شوند.
علاوه بر اشیاء و اتفاقات مورد تحقیق، خود ساختمان اداره هم دارای نیروهای ماوراء الطبیعی زیادی است؛ مثلا مکان‌های داخلی آن به دنیاهای دیگری وصل می‌شوند یا اتاق‌های داخلی این ساختمان مرتبا در حال تغییر شکل و حرکت هستند. از سوی دیگر یک نیروی فراطبیعی به اسم Hiss وجود دارد که به عنوان دشمنان اصلی در بازی هم شناخته می‌شوند و هر چند وقت یک‌بار به ساختمان حمله می‌کنند.
به طور کلی داستان بازی حول شخصیتی به نام «جسی فیدن» می‌گردد. جسی در کودکی و در یک حادثه عجیب صاحب قدرت‌های فراطبیعی شده است و به همین دلیل در بزرگسالی به ساختمان The Oldest House راه پیدا می‌کند. از سوی دیگر برادر فیدن هم توسط FBC ربوده می‌شود و جسی تصمیم می‌گیرد برای پیدا کردن برادرش به FBC گام بگذارد.
پس از ورود جسی به FBC، Hiss به ساختمان حمله می‌کند و در این حمله بسیاری از کارکنان FBC و حتی رئیسشان یعنی «زکریاه ترنچ» اسیر می‌شوند. ترنچ قبل از مرگش یک سلاح ویژه را باقی می‌گذارد. این سلاح که Service Weapon نامیده می‌شود دارای قدرت‌های بسیار زیادی است و این توانایی را دارد که خودش صاحبش را انتخاب کند. در نهایت این اسلحه قدرتمند فیدن را به عنوان صاحب جدیدش انتخاب می‌کند و به همین واسطه، فیدن توانایی کنترل بخش‌های مختلف ساختمان FBC را به دست می‌آورد.
گیم پلی بازی Control UltimateEdition
و اما برویم به سراغ تاثیرگذارترین بخش هر بازی، یعنی گیم پلی. بازی کنترل هم مانند بازی‌های قبلی ساخته رمدی، یک بازی اکشن – ماجراجویی و شوتر سوم شخص است، اما بر خلاف بازی‌های قبلی این استودیو، کمتر به صورت خطی دنبال می‌شود و در نتیجه آزادی عمل بیشتری به بازیکنان می‌دهد. محیط‌های ساختمان بازی طوری طراحی شده‌اند که می‌توان آن‌ها را به صورت غیر خطی دنبال کرد. شخصیت اصلی بازی نیز به مرور توانایی‌های جدیدی به دست می‌آورد و وارد مکان‌هایی می‌شود که قبلا قابل دسترسی نبودند. در نقشه بازی هم نقاطی وجود دارند که بازیکن می‌تواند در آن‌ها Fast Travel یا جابه‌جایی سریع داشته باشد.
Service Weapon که همان سلاح ترنچ است، نقش سلاح اصلی را بر عهده دارد. این سلاح می‌تواند تغییر کند و به سلاح‌های مختلفی تبدیل شود. مثلا می‌تواند برای شلیک به دشمنانی که در فاصله دور هستند، به مسلسل تبدیل شود و برای درگیری‌های نزدیک به شکل شاتگان درآید.
به غیر از این سلاح پرکاربرد، شخصیت فیدن هم توانایی‌هایی دارد که در مبارزات و جابه‌جایی‌ها می‌توان از آن‌ها بهره گرفت. فیدن می‌تواند اجسام را از راه دور جابه‌جا کند، در هوا معلق شود و حتی می‌تواند ذهن دشمنان را کنترل کند. او می‌تواند اشیاء اطرافش را به سمت خودش بکشاند و از آن‌ها به عنوان یک سپر استفاده کند. توانایی‌های فیدن در طول بازی قابل ارتقا هستند و برای این کار باید با دقت در محیط‌های ساختمان جستجو کند و آیتم‌های ویژه را به دست آورد.
دشمنان اصلی بازی نیز کارکنان FBC هستند که پس از ورود جسی فیدن به ساختمان، به اسارت Hiss درآمده‌اند. همچنین موجودات دیگری نیز هستند که جهش یافته و دارای قدرت‌های فراطبیعی هستنند. در Control خبری از بازیابی سلامتی خودکار نیست و برای اینکه بتوانید سلامتی خود را بازگردانید، باید از بسته‌هایی که بعد از مردن دشمنان به جا می‌مانند استفاده کنید. استفاده از Service Weapon و همچنین توانایی‌های مختلف باعث تحلیل رفتن انرژی فیدن می‌شود؛ بنابراین باید حواستان باشد که در مبارزات بازی هم از سلاح‌ها و هم از قدرت‌ها حساب شده استفاده کنید.
سیستم مبارزات بازی کنترل بدون شک لذت‌بخش است. رمدی توانسته با برقرارکردن توازن در استفاده از نیروهای جسی و حالت‌های مختلف سلاح سازمانی، باری دیگر شوتر سوم‌شخص منحصر‌به‌فرد خود را تقدیم طرفدارانش کند. درست است که شاید سیستم مبارزات این بازی ما را یاد ساخته‌ی قبلی این شرکت یعنی بازی کوآنتوم بریک (Quantum Break) بیاندازد، اما رمدی به اندازه کافی در طراحی سیستم مبارزات بازی کنترل خلاقیت به خرج داده است که بتوان نام تجربه‌ای کاملاً متفاوت و منحصر‌به‌فرد را بر ساخته‌ی جدیدشان گذاشت. پذیرفتن ریسک استفاده از شیوه‌ای جدید برای مبارزات آن هم برای شرکتی به کوچکی رمدی، ریسکی نیست که هرکسی حاضر به پذیرفتنش باشد و خوشبختانه این شرکت فنلاندی از این آزمون هم باری دیگر سربلند بیرون آمده است.
هرچند که باید اعتراف کنم، جدای از نقشه‌ی نصفه و نیمه‌ی بازی کنترل، عامل دیگری که به کیفیت تجربه این بازی کمی لطمه وارد کرد، کند شدن و افت فریم بازی در لحظات مبارزه بود. همانطور که پیش از این گفتیم، جسی می‌تواند از اجزای محیط برای نابودی دشمنان و ساخت سپر استفاده کند. این عامل باعث شده که محیط قابلیت تخریب‌پذیری بالایی داشته باشد و همین امر، درکنار نورپردازی فوق‌العاده‌ای این بازی، یکی دیگر از دلایل جذابیت صحنه‌های مبارزات این بازی را رقم زده است. اما متاسفانه حین تجربه این بازی روی کنسول، با افت فریم و کند شدن شدید بازی روبه‌رو می‌شوید که به‌شدت بر تجربه بازیکن از صحنه‌های مبارزات بازی تاثیر منفی می‌گذارد. هرچند گویا سازندگان وعده داده‌اند مشکلات کند شدن بازی را در آینده نزدیک رفع کنند.
گفتنی از بازی کنترل زیاد است، اما بهتر است بررسی بیشتر داستان و ارجاعات بازی را به مقاله‌ای دیگر موکول کنیم. حالا اما زمان نتیجه‌گیری است. با تمام توصیفاتی که گفته شد، جدیدترین ساخته‌ی رمدی را می‌توان یک بازی منحصر‌به‌فرد، سرشار از نوآوری در زمینه‌های مختلف نامید. از سبک طراحی محیط گرفته تا سیستم مبارزات بازی، چیزی نیست که در جایی دیگر غیر از محصولات رمدی با آن برخورد کنید. به شخصه برای نوآوری در هر زمینه‌ای ارزش بالایی قائلم و به همین دلیل هم ساخته‌ی اخیر رمدی را مانند تمامی آثارشان، محصولی باارزش و لایق احترام می‌دانم. متاسفانه شیوه‌ی روایت داستان درکنار مشکلاتی از قبیل طراحی نقشه‌ی ناکارآمد و مشکلات فنی بازی، از تبدیل جدیدترین ساخته‌ی رمدی به یک اثر شاهکار جلوگیری می‌کند. البته که درنهایت، درست است که شاید داستان بازی کمی ناامیدمان کرده باشد، آن هم به این دلیل که توقعات‌مان در داستان‌پردازی از رمدی نسبت به سایر شرکت‌های بازی‌ساز کمی بالاتر است، اما بازهم نتیجه نهایی به هیچ وجه اثری خالی از جذابیت نیست. به این ترتیب مطمئن باشید اگر کمی وقت و حوصله به‌خرج دهید، قدیمی‌ترین خانه می‌تواند شما را نیز با خود به اعماق تیره و تاریکش بکشاند.
تفاوت‌های Control با نسخه Control UltimateEdition
در نسخه ControlUltimateEdition همانطور که از نامش پیدا است، کل بازی کنترل در یک پکیج قرار داده شده است. این پکیج شامل بازی اصلی و تمام DLCهای بازی است که با قیمت 99/39 دلار عرضه می‌شود. یکی از DLCها که The Foundation نام دارد، قرار است تاریخچه The Oldest House را بازگو کند. در DLC دوم که Alan Wake Expansion نام دارد، بازی کنترل را بطور عمیقی با آلن ویک مرتبط می‌سازد و دنیای این دو بازی را به هم وصل می‌کند. در ادامه به توضیحات بیشتر می‌پردازیم.
بسته الحاقی اول که Foundation نام دارد، دنیای عجیب و غریب بازی را یک قدم جلو می‌برد. Foundation با پیامی اضطراری از The Board (پدیده‌ای نامشخص که به نوعی کادر مدیریتی اداره کنترل فدرال به حساب می‌آید) شروع می‌شود. خواسته‌ای که آن‌ها از جسی دارند، مراجعه به عمیق‌ترین بخش قدیمی‌ترین خانه است، یعنی جایی که این ساختمان ماورایی روی آن بنا شده و می تواند منبعی باشد برای سوالات بیشماری که از بازی اصلی به وجود آمده.
شاید فکر کنید با پاسخ به این پرسش‌ها، ذات نامعلوم بازی مشخص می‌شود و بازی دیگر جذابیتی نخواهد داشت. اما در حقیقیت با پاسخ به این پرسش‌ها، سوالات گیج کننده دیگری پیش می‌آید و فضای مرموز بازی را دوچندان می‌کند. در Foundation با وجود پیروی از حال و هوای اصلی بازی، متوجه تفاوت‌هایی هم می‌شوید. مثلا به جای مبارزه در محیط‌های اداری کوچک و پشت میز و صندلی‌های متعدد، با محیط غار مانند غیر طبیعی با خاک‌های سرخ و سنگ‌های سفید مواجه می‌شوید، درست مانند لحظه وارد شدن به Quarry در بازی اصلی. قدرت‌های جدید جسی نیز از همین انتقال از دنیای بشریت به مکانی طبیعی نشئت می‌گیرد.
بسته الحاقی دوم به اختصار AWE نامیده می‌شود و در صورت تجربه بازی می‌دانید که سرواژه پدیده‌های دگرگون شده دنیا هستند. AWE بخش جدیدی از اداره‌ی کنترل به اسم تحقیقات را باز می‌کند که مدت‌هاست به دلایل نامشخصی بسته شده و دسترسی به آن تا پیش از تبدیل شدن جسی به رئیس اداره، مسدود بود. این بسته الحاقی، برخلاف بسته اول هویت نزدیک‌تری به بازی اصلی دارد و فقط یک اسلحه جالب که چندان هم کاربردی نیست به بازی اضافه می‌کند. البته در دیدگاه اول این مسئله توی ذوق می‌زند، اما استودیو رمدی سورپرایز داستانی بسیار عجیبی برای این بسته‌ی داستانی تدارک دیده است.
یکی از نکات مثبت اضافه شدن این دو بسته الحاقی به Control، متعادل کردن درجه سختی سینوس‌وار بازی است. در بازی اصلی، گاهی اوقات حجم بیش از حد دشمنان و مکانیک‌هایی مانند سپرهای محافظتی و سیستم چک‌پوینت اعصاب گیمر را خورد می‌کرد، اما خوشبختانه این موارد در این‌جا به تعادلی منطقی‌تر رسیده و تجربه‌ی روان‌تری ارائه می‌دهد. یکی دو دشمن جدیدی که در هر دو بسته معرفی می‌شوند، کمی تنوع می‌بخشند ولی در نهایت فرقی اساسی در روند و گیم‌پلی کلی بازی ایجاد نمی‌کنند. در عوض، رمدی تلاش کرده با طراحی مراحل خلاقانه‌تر در چارچوب داستانی، از دید روایی گیمر را تا انتها بکشاند که از این نظر به مانند بازی اصلی بسیار موفق است.
تفاوت اساسی دیگری که بین Control و Control UltimateEdition وجود دارد، مربوط به مباحث گرافیکی است. در نسخه Control UltimateEdition برخی از مشکلات فنی و گرافیکی نسخه اول تا حدودی بر طرف شده و عملکرد بسیار پایدار و روانی را روی کنسول پلی استیشن 5 به نمایش می‌گذارد و فقط در چند صحنه‌‌ی انگشت شمار که شاهد دشمن‌های متعدد، حرکت اجسام، تخریب و انفجار آن‌ها (مخصوصاً در فواصل کوتاه) به صورت هم‌زمان هستیم، متوجه کاهش نرخ فریم‌های جزئی بازی می‌شویم که بر اساس بررسی‌ها در تجربه‌ی کلی تا حد بسیاری قابل چشم‌پوشی است. خروجی نسخه جدید بازی روی کنسول پلی استیشن 5، که در مقایسه با سایر کنسول‌ها عملکرد بهتری دارد، به شرح زیر است:
کنسول پلی‌استیشن ۵ در حالت فعال بودن گزینه‌ی Graphics ، بازی را با وضوح تصویر 1440p پردازش (و با تکنیک Checkerboard به وضوح تصویر 2160p رسانده) و نرخ فریم ۳۰ به همراه ویژگی گرافیکی ری تریسینگ (Ray Tracing) به اجرا در می‌آورد. همچنین در صورت فعال بودن گزینه‌ی Performance بازی با وضوح تصویر 1440p پردازش (و با تکنیک Checkerboard به وضوح تصویر 2160p رسانده) و نرخ فریم ۶۰ به اجرا در خواهد آمد.
به طور کلی به نظر می‌رسد اعضای استودیوی رمدی انترتینمنت توانسته‌اند تا حد بسیار زیادی به اهدافی که در زمینه‌ی فنی برای کنسول‌های نسل نهمی در نظر گرفته بودند، دست پیدا کنند و انتظار می‌رود مشکلات کوچکی که در حال حاضر وجود دارد نیز در به‌روزرسانی‌های آینده به صورت کامل برطرف شود.
گرافیک و جلوه های صوتی بازی Control UltimateEdition
در مقوله گرافیک، مانند همه عناوین بازی را از دو بعد هنری و فنی بررسی می‌کنیم. از بعد هنری، بازی شاید در نگاه اول و در تریلرها نسبتاً تکراری و خسته کننده به نظر برسد اما با انجام آن، با وجود این که همه بازی در یک ساختمان است، با طراحی‌های مختلف و خاص زیادی رو به رو خواهید شد که باعث می‌شوند که تا حدی از حس تکراری بودن محیط‌ها کاسته شود. ضمن این که بعضی از محیط‌های بازی به طور کامل ظاهر متفاوتی دارند و به شکل خوبی در قسمت‌های مختلف مراحل اصلی بازی قرار گرفته‌اند تا جلوی خسته کننده شدن محیط‌ها در روند معمول انجام بازی و داستان آن را بگیرند. در کنار این، اشارات ریز و درشتی به یکسری از لوکیشن‌های خاص دنیای سینما نیز در این بازی انجام گرفته است و برخی از راهروهای بازی و رنگ‌های خاص آن‌ها کاملاً یادآور اثر The Shining است. همچنین یک متل نیز در بازی وجود دارد که به شیوه خاصی شخصیت وارد آن می‌شود و من را تا حدی یاد Inception می‌اندازد. ضمن این که حتی داستان بازی نیز در همان مونولوگ ابتدایی بازی نیز به وضوح به یکی از شاهکارهای سینما اشاره دارد و افرادی که فیلم مد نظر را دیده باشند، احتمالاً متوجه نام این فیلم در همان ابتدا خواهند شد اما از آن جایی که نام این اثر در انتهای داستان بازی نیز گفته می‌شود، در این جا برای جلوگیری از لو رفتن داستان، نام این اثر را ذکر نخواهم کرد.
در نهایت نیز به مبحث موسیقی و صداگذاری بازی می‌رسیم. از بعد موسیقی، بازی وضعیت بسیار خوبی دارد و قطعات خاصی که برای بازی استفاده شده‌اند، همگی حس و حال فضای بازی را منتقل می‌کنند. در زمان‌هایی که باید نوعی تنش و استرس به بازیکن منتقل شود، موسیقی نقشی اساسی را ایفا کرده و کاملاً این حس را به شما منتقل می‌کند و در مبارزات نیز با ایجاد ریتم تندتر، هیجان بیشتری به بازی تزریق می‌شود و بعد از اتمام مبارزه نیز موسیقی به شکلی پویا حالت آرام به خود می‌گیرد تا نشان دهنده ایجاد فضای آرام برای بازیکن باشد. تیم سازنده بازی، دو قطعه از گروه راک فنلاندی Poets of the Fall را نیز در بازی قرار داده‌اند
