بازی Assassins Creed Chronicles Trilogy
با انتشار سومین قسمت از سهگانه Assassins Creed Chronicles ، اکنون یوبیسافت با انتشار ویدیویی هر سه بازی را در یک مجموعه منتشر کرده است. برای جزئیات بیشتر با زومجی همراه باشید. Assassin’s Creed Chronicles، مجموعه فرعی سری Assassin’s Creed با انتشار سومین نسخه «Russia» اکنون در قالب یک کالکشن جمع و جور سهگانه توسط یوبیسافت منتشر شده است. چین، هند و روسیه سه قسمت مختلف از Assassin’s Creed Chronicles هستند که توسط استودیوهایی کلایمکس و تحت نظر یوبیسافت برای پلتفرمهای رایانههای شخصی ویندوزی، پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان ساخته و عرضه شدهاند.
بعد از عرضه Assassins Creed Chronicles : China در ماه آوریل ۲۰۱۵، یوبیسافت در اوایل ژانویه ۲۰۱۶ Assassin’s Creed Chronicles: India را منتشر کرد. اکنون با انتشار Assassins Creed Chronicles : Russia شما میتوانید هر سه بازی ذکر شده را به صورت مجموعهای سهگانه با کمی صرفه جویی در هزینه خریداری کنید. البته هر سه بازی هنوز به صورت جداگانه نیز قابل خریداری هستند.

داستان بازی
داستان Assassins Creed Chronicles بعد از انیمیشن Assassin’s Creed: Embers آغاز میشود، زمانی که در سال ۱۵۲۶ با شائو جان، قهرمان مونث داستان بعد از آموزش توسط اتزیو آئودیتوره دا فرینتزه، اساسین ایتالیایی و افسانهای در کشور چین همراه میشویم. در حالی که قسمت هند ما را به همراه ارباز میر (Arbaaz Mir)، قهرمان داستان به دوران استعمار انگلیسیها در هندوستان سال ۱۸۴۱ میبرد؛ روسیه، قسمت سوم نیز ما را با نیکولیا اورِلوو به ماجراجویی در سال ۱۹۱۸ خواهد برد.
داستان بازی Assassins creed Chronicles China
پیش از شروع مطلب، توضیح کوتاهی در مورد این سری می دهیم. در سری Chronicles، قرار است جدا از خط داستانی اصلی سری، داستان سه اساسین از ملت های چین، هند و روسیه بررسی شود که هر یک از نظر زمانی دوره ی مهم و تقریبا پرآشوبی از تاریخ این ملت ها را بررسی می کند. نسخه China را در ادامه بررسی می کنیم و فعلا در مورد آن توضیح نمی دهیم. در نسخه India، شخصیت اصلی بازی Arbaaz Mir نام دارد و بازی در زمان مبارزه امپراتوری سیک با کمپانی هند شرقی در حدود سال ۱۸۴۱ میلادی جریان دارد. نسخه Russia، پیرامون شخصیتی به نام Nikolai Orelov و در حدود سال ۱۹۱۸ در هنگام به وقوع پیوستن وقایع اکتبر سرخ (Red October) جریان دارد.
اما برسیم به خود عنوان China. شخصیت اصلی بازی Shao Jun نام دارد. او همان کسی است که در انیمیشن Embers، به پیش اتزیو می رود و اندکی پیش او تعلیم می بیند. در واقع، بعد از مرگ امپراتور ژانگده، امپراتوری به نام جیاجینگ بر تخت حکومت می نشیند و این امپراتور، به نوعی بازیچه گروهی به نام هشت ببر و تحت رهبری یک تمپلار به نام ژانگ یانگ قرار می گیرد. این گروه، اساسین ها را از درون دربار تصفیه می کنند و به همین دلیل Shao Jun به همراه استاد خود، ژو جیویوآن، به سمت غرب فرار می کنند تا استاد اساسین بازنشسته یعنی اتزیو، را ببینند. در ونیز، قبل از رسیدن آن ها به ویلای اتزیو، استادِ Shao Jun، ژو جیویوآن، توسط مامورین تمپلار ها کشته می شود و Shao Jun به تنهایی پیش اتزیو می رود.
دو سال بعد و بعد از تعلیم دیدن در نزد اتزیو، Shao Jun به چین باز می گردد تا انتقامِ خود را از کسانی که باعث از هم پاشیدن اساسین ها و انجمن برادری آن ها شدند، بگیرد. البته او در این راه تنها نیست و استاد جدیدش که وانگ یانگمینگ نام دارد نیز او را همراهی می کند و البته او جعبه ی اسرار آمیزی را که اتزیو به او داده است نیز به همراه دارد. بعد از این وقایع سر از دست دادن آن جعبه و بدست آوردن آن و دوباره از دست دادنش پیگیری می شود و در این حین، Shao Jun به دنبال کشتن اعضای گروه هشت ببر و انتقام گرفتن از آن هاست.

داستان بازی هر چند روند تا حدودی قابل پیش بینی را دنبال می کند، اما در هر حال اطلاعات جالبی از اساسین ها در دسترس قرار می دهد و به ویژه با کاغذ هایی که در طول مراحل یافت می شود، اطلاعات ارزنده ای از پیش زمینه داستانی اساسین ها ارائه می دهد. شخصیت پردازی خود Shao Jun به خوبی صورت گرفته است اما اعضای گروه هشت ببر _ به جز رئیس آن ها_ شخصیت پردازی قابل قبولی در طول مراحل ندارند و قبل از آشنایی با ویژگی های شخصیتی آن ها، خیلی زود کشته می شوند.
داستان بازی Assassins creed Chronicles Russia
داستان بازی یک سال پس از قیام معروف ماه اکتبر ۱۹۱۷، در روسیه به وقوع میپیوندد. نیکولای اورلو ( Nikolai Orelov) از انجمن برادری قاتلان به عنوان آخرین ماموریت خود دستور میگیرد، جعبهای که تصور میشود یکی از تکههای عدن را در بر دارد از خانواده تزار (نیکولای دوم) به دست بیاورد و با انجام این ماموریت از انجمن برادری جدا شده و همراه همسر و دختر خود به آمریکا مهاجرت کند؛ از طرفی تمپلارها هم مانند همیشه در بازی حضور دارند و به کمک نیروهای ارتشی، به دنبال این جعبه میباشند. در ادامه نیکولای متوجه میشود که تنها بازمانده خانواده تزار یعنی آناستازیا نیکولاوونا رومانوا ( Grand Duchess Anastasia Nikolaevna of Russia) با روح قهرمان نسخه اول این سری بازی یعنی شاوو جون (Shao Jun) ارتباط دارد و میتواند به کمک شاوو جون به یک قاتل حرفهای بدل شود. همکاری این دو شخصیت بیشتر اتفاقات مهم بازی را رقم میزند.
داستان از طریق میان پردهها و متنهایی که در ابتدای هر ماموریت به نمایش در میآیند برای بازیباز بازگو میشود. این میان پردهها با این که به خوبی، داستان و گفت و گوها میان شخصیتها را به تصویر میکشد اما نمیتوانند احساسات شخصیتها را به بازیباز منتقل کنند؛ شاید اگر کمی بر روی چهره شخصیتها به خصوص نیکولای در میان پردهها کار میشد داستان بازی برای مخاطب گیرایی بیشتری داشت. داستان این قسمت از پیچیدگیهای خاص و در عین حال زیبایی برخوردار است و توانسته پایان قابل قبولی را بر این سهگانه رقم بزند.
داستان بازی Assassins creed Chronicles India
بازی Assassin’s Creed Chronicles : India در سال ۱۸۱۴ و در شرق هند رقم میخورد، یعنی مکانی که تحت سیطرهی امپراطوری Sikh میباشد. همچنین اینطور که پیداست در خط داستانی بازی شاهد صحنههای احساسی و جالبی می باشیم که تاحدودی سبب زیبایی این عنوان فرعی در سری Assassin’s Creed شده است. بهطور کلی میتوان عملکرد این بازی را ضعیف و پایینتر از انتظارات دانست. در پایان شما را به مشاهده لیست نمرات منتشرشده دعوت مینماییم.
گیم پلی بازی Assassins Creed Chronicles
بیش تر از این به داستان بازی نمی پردازیم. مهم ترین تفاوت این نسخه با دیگر نسخ سری AC، در شکل گیم پلی آن است که از یک عنوان کاملا ۳ بعدی، تبدیل به یک عنوان ۲.۵ بعدی با مکانیک های پلتفرمینگ شده است (۲.۵ بعدی به عناوینی می گویند که شخصیت ها حالتی ۳ بعدی دارند ولی شیوه ی حرکت و… مانند عناوین ۲ بعدی و گهگاه مانند عناوین ۳ بعدی باشد). بازی از مکانیک های مشهور پلتفرمینگ سری، نظیر گرفتن لبه ها، بالارفتن از دیوار و… بهره می برد و در کنار این ها، ویژگی های دیگری نظیر استفاده از طناب برای جا به جایی بین دو محیط و… هم استفاده می کند که خوشبختانه اکثر آن ها بدون نقص پیاده سازی شده اند.
عبور از مراحل بازی به چند شکل قابل انجام است؛ یکی مبارزه کامل با دشمنان و به شکل پر سر و صدا که ابداً کار آسانی نیست و دردسر های زیادی دارد. یکی کشتن دشمنان به شکل مخفیانه و حالت آخر هم عبور از دشمنان بدون شناسایی شدن و کشتن آن ها. براساس شیوه ی انجام هر مرحله به شما امتیازاتی داده می شود و مطمئنا حالت آخر امتیاز بیش تری دارد و بیش تر نشان دهنده ویژگی های یک اساسین واقعی است، البته در سیستم امتیاز دهی بازی یکدست بودن کار های انجام شده نیز مهم است و انجام دادن یک مرحله به شکل های مختلف، امتیازی کمتری نسبت به انجام دادن همان مرحله به صورت کاملا مخفیانه دارد. البته این موضوع به خودی خود باعث کاهش ارزش تکرار مراحل نمی شود و می توان مراحل را چند بار و با هر سه شیوه مختلف انجام داد.
در میان سه شیوه ی گفته شده، شاید سخت ترین پیاده سازی را سیستم مبارزات بازی داشته باشد. این بخش از بازی اصلا شکل روانی ندارد و تا حدودی کند است و چنانچه تعداد دشمنان زیاد شود، نمی شود به راحتی با همه ی آن ها مبارزه کرد. کمی هم انجام حرکات مربوط به آن لااقل از طریق کیبورد و ماوس، دشوار است. البته نمی توان دقیقا گفت که این سیستم یکی از ضعف های بازی است چون شاید برای جلوگیری از انجام مبارزات زیاد به این شکل طراحی شده باشد تا بازیباز را به انجام مخفیانه مرحله تشویق کند اما به هر حال یکی از روش های انجام بازی را تا حدودی دشوار کرده است و باعث می شود که افراد به ندرت ترجیح دهند که از این روش استفاده کنند و به خاطر Assassin’s Creed بودن این عنوان، شاید بهتر بود که نظیر همه ی نسخ این سری، امکان انجام مرحله با سر و صدای فراوان نیز وجود داشته باشد. به علاوه تمرکز روی بخش مخفی کاری را نمی توان به خودی خود، عامل سخت و غیر روان ساختن مبارزات آن دانست و می شد با مبارزات بهتر، مراحل را طوری ساخت که باز هم بازیباز مجبور به عبور مخفیانه از آن ها شود نه این که با بد طراحی کردن مبارزات، به نوعی صورت مسئله را پاک کرد.
از طرف دیگر مکانیک های مخفی کاری بازی به تنهایی پیاده سازی چندان بدی ندارند و در حد نسبتا خوبی قرار دارند. همه ی مراحل با عناصر مختلفی نظیر مخفی گاه ها، مکان های دور از دسترس، مخفی شدن بین مردم و… طوری طراحی شده اند که همه را بتوان به صورت کاملا مخفیانه _چه با کشتن دشمنان و چه بدون آن_ تمام کرد و خوشبختانه اگر بخواهید بازی را مخفیانه تمام کنید، برخلاف نسخ قبلی AC، مجبور به استفاده از تمام وسایل و Gadget ها و امکانات خود خواهید شد و برخلاف نسخ قبلی سری، بسیاری از وسایل بی استفاده باقی نخواهد ماند. در اواسط نیمه ی دوم بازی نیز قابلیت کند کردن زمان به بازی اضافه می شود که هر چند گاهی اوقات استفاده از آن برای عبور سریع و بی سر و صدا از مراحل لازم است اما در کل چندان احساس اجبار برای استفاده از آن نمی کنید و اثر خیلی زیادی در عمق گیم پلی نمی گذارد. این وسایل و قابلیت ها نیز در طول مراحل و با رسیدن به مراحل خاصی در اختیار شما قرار می گیرند. البته بعضی توانایی ها مثل سوت زدن برای جلب حواس نگهبان ها به یک نقطه خاص (مثلا مخفیگاه)، از ابتدای بازی در دسترس هستند ولی همان طور که گفته شد، بعضی دیگر را باید در طول مراحل بدست آورید. این وسایل و قابلیت ها آپگرید هایی نیز دارند و مثلا تعداد آن ها و مواردی نظیر این را افزایش می دهند و این آپگرید ها از طریق بدست آوردن مقدار مشخصی امتیاز در بعضی مراحل و یا تمام کردن مرحله در زمانی خاص بدست می آیند.
سیستم مخفی کاری بازی را می توان تا حدودی الهام گرفته از عنوان Mark of the Ninja دانست و مخفی کردن اجساد دشمنان و… همه شبیه آن عنوان هستند ولی بازی با همه ی این ها، نمی تواند به گستردگی شیوه های اتمام مرحله در آن عنوان برسد و علیرغم سعی و تلاش های فراوان، شکل کلی انجام مرحله تقریبا یک شکل است و در کل فقط همان سه شیوه را می توان گوناگونی بازی دانست و در سایر زمینه های در هر شیوه، تنوع خیلی بالایی وجود ندارد و همه از یک روند کلی پیروی می کنند، در حالی که اگر کمی راه های مخفی و خاص و بعضا جالب برای انجام مراحل به بازی اضافه می شد، مطمئنا با عنوان ارزنده تری رو به رو بودیم.
یکی از ویژگی های مهم دیگر در مراحل این عنوان، ساختار لایه ای آن هاست. به این معنا که هر مرحله از چند لایه طراحی مرحله مختلف ساخته شده است و با استفاده از وسایل مختلف نظیر طناب، چوب و…، امکان جا به جایی بین آن ها وجود دارد. این باعث می شود که به جای یک ساختار خطی، سازندگان بتوانند چند ساختار موازی را در کنار هم ایجاد کنند و کمی دست بازیباز را برای انجام مرحله باز بگذارند. البته از این سیستم در بسیاری از مراحل فقط برای جدا کردن بخش های مختلف مرحله نظیر سکو های مختلف کنار بندر در شهر های بندری استفاده شده است و در معدود مراحلی برای ایجاد شیوه های خاص عبور از یک مکان، می توان از این ساختار استفاده کرد.
در بازی، می توانید به نقشه ای دسترسی داشته باشید که دقیقا مراحل را به همان شکل لایه ای نشان می دهد و می توانید راحت آن را بررسی کنید و بفهمید در هر لایه، چه آیتم های اضافی وجود دارد و اهداف اصلی و فرعی را بر روی نقشه مشخص کنید. نقشه ی بازی، علیرغم شکل سه بعدی خود که می تواند باعث گیج شدن شود، ولی در کل نقشه ی ناکارآمدی نیست و می تواند گاهی اوقات به شما یاری برساند.
اهداف در بازی نیز همانند اکثر بازی ها به دو دسته ی اصلی و فرعی تقسیم می شود. هر دو گروه اهداف هم محدود به مواردی نظیر رسیدن به نقطه ای خاص، کشتن تعداد مشخصی افراد یا یک فرد خاص و یا نجات یک شخص محدود می شود و در معدود جاهایی کمی تنوع به خود می گیرد و کمی چاشنی معما های خاص سبک پلتفرمینگ_البته در سطح محدود_ به آن اضافه می شود. ولی از آن جایی که راه رسیدن به اهداف تا حدودی تنوع دارد و از گرافیک خوبی هم بهره می برد (که بعدا به آن می پردازیم) برای همین شاید حس یک نواخت بودن اهداف کم تر به چشم بیاید. در مورد اهداف فرعی هم صرفا نقش امتیاز دهنده و یا ایجاد آپگرید برای بعضی از وسایل را دارند و خیلی اثر عمیقی در داستان و یا کلیت گیم پلی بازی _نظیر اضافه کردن یک قابلیت جدید به آن_ ندارند.

سیستم مخفی کاری در بازی بسیار خوب کار شده است و شما را وادار میکند برای هر حرکت خود برنامه ریزی دقیق کنید از طرفی حالت تک تیرانداری بسیار خوب و روان به اجرا در میآید اما کیفیت کنترل شخصیتها در مبارزات تن به تن زیاد جالب نیست و شاید این موضوع یکی از دلایلی است که شما را به سمت به اتمام رساندن مراحل به صورت مخفی کاری سوق میدهد. آیتمهای قابل جمع آوری و رازهای پنهان نیز در بازی مانند دو نسخه قبلی وجود دارند، از مدارک و تاریخچههای موجود در جیب دشمنان گرفته تا کدهای مخفی پشت نشان بازی که تنها با استفاده از دید اساسینی (Eagle Vision) قابل مشاهده است، همه و همه بازگو کننده اطلاعات جالبی از داستان و دنیای بازی و در کل سری Assassins Creed میباشند. به طور حتم میتوان گفت بازی از دو نسخه قبلی خود در طراحی مراحل یک سر و گردن بالاتر است. شما باید هر مرحله را مانند یک پازل حل نمایید و همین موضوع همراه با میزان سلامتی بسیار کم شخصیتها باعث سختتر شدن بازی شده است و شما با کوچکترین اشتباهی جان خود را از دست میدهید. شما در هر لحظه از بازی باید برنامه ریزی درست انجام دهید تا بتوانید مراحل را پشت سر بگذارید کافی است در تصمیمات خود ذرهای درنگ کنید تا در کسری از ثانیه مجبور به تکرار دوباره مرحله گردید. هوش مصنوعی دشمنان هم به خوبی کار شده است و کمبود خاصی با توجه به سبک بازی در این مورد مشاهده نشد. همچنین بازی دارای سه حالت مختلف (Normal ،Plus و Plus Hard) میباشد که در هر سه حالت، بازی از سختی بالایی برخوردار است. در کل گیمپلی بازی و طراحی مراحل به خوبی صورت گرفتهاند البته در نسخه پلیاستیشن۴ و اکسباکس وان کنترل شخصیتها کمی با مشکل طراحی شده ولی در نسخه کامپیوترهای شخصی کنترل بازی بسیار روان و جذاب صورت گرفته است.
گرافیک و جلوه های صوتی بازی Assassins Creed Chronicles
اما در زمینه گرافیک، مطمئنا با ساختار ۲.۵ بعدی این عنوان، کسی به خاطر گرافیک فنی، این عنوان را تهیه نمی کند ولی به هر حال گرافیک فنی آن، هر چند نیازی به بالا بودن ندارد، اما می توانست کمی بهتر از این باشد و اشیای داخل محیط، کمی پر جزییات تر ظاهر شوند؛ اما از طرف دیگر بدون شک گرافیک هنری این عنوان فوق العاده است. قرار است هر کدام از عناوین سری Chronicles ساختار هنری مخصوص منطقه و تاریخ وقوع بازی را در خود داشته باشند و از این نظر عنوان China واقعا فوق العاده است. بازی پر از منظره های زیبا و چشم نواز است که به سبک نقاشی های چینی کشیده شده اند و فوق العاده هستند. در طول بازی یکی دو بار با آبشاری بلند در دل طبیعت برخورد می کنید که به خوبی با فضای پس زمینه بازی هماهنگ شده است و کاملا حس قرار داشتن در یک محیط چینی را به شما منتقل می کند، به علاوه شیوه بُعد دادن به این نقاشی ها برای حرکت در میان لایه های تصاویر نیز بسیار خوب کار شده است.
تلفیق رنگهای مشکی، سفید و قرمز توانسته است به خوبی حال و هوای خفقان و کشتار دوران انقلاب سال ۱۹۱۷ روسیه را به نمایش در آورد. در پشت صحنه اصلی بازی کارخانهها، ساختمانهای بلند و دریاچه که نور آبی زیبایی را در خود جای داده است خود نمایی میکنند. محیط بازی با این که زیبایی و شلوغی نسخههای India و China را ندارد اما کاملا زنده و دارای حرکت میباشد. از چراغ های روشن دربرخی از ساختمانها گرفته تا دودی که از دودکش کارخانهها بیرون میآید همه و همه به خلق محیط بحران زده آن دوران کمک کرده است
مراحل بازی همواره از حالت مخفی کاری به حالت سکوبازی سریع تغییر حالت میدهند با این حال موسیقی بازی معمولا ریتم ثابت و آرامی را حفظ میکند. شاید این موضوع در مراحل مخفی کاری خوب به نظر برسد، اما در مراحلی که شما نیاز به سرعت عمل بیشتری دارید، ظرب آهنگ آرام بازی دکمه زنیهای شما را کمی کند میکند که همین موضوع باعث میشود در این مراحل شما در زمان مورد نظر به مقصد نرسید و مجبور به تکرار دوباره آن شوید. شما همواره در بازی احساس میکنید که موسیقی درستی با توجه به نوع ماموریت پخش نمیشود.
صداگذاری شخصیتهای اصلی بازی نیز خوب کار شده است با این حال دشمنان معمولا گفت و گوهای تکراری را باهم دارند در حالی که این گفت و گوها معمولا خانوادگی هستند. همچنین با این که مراحل بازی در کشور روسیه میباشد هیچ گفت و گویی به زبان روسی در بازی وجود ندارد و حتی دشمنان و مردم معمولی هم به زبان انگلیسی با لهجه روسی صحبت میکنند که با توجه به مکان بازی کمی غیر طبیعی است. صداگذاری وسیلههای موجود در بازی در حد متوسطی انجام شده است؛ برخی از اسلحهها صدای طبیعی دارند و برخی صدای اسباب بازی میدهند! صدای انفجارها نیز با اندازه آنها رابطه مشخصی ندارد. در مراحلی که مردم عادی حضور دارند با این که با یکدیگر صحبت میکنند، هیچ صدایی از آنها بیرون نمیآید و تنها صدای بچههایی که اصلا در آن مکان حضور ندارند پخش میشود. در کل صداگذاریهای وسیلههای موجود (به جز اسلحههای نیکولای، صدای برق و صدای قطارها) در بازی کمی ضعیف کار شده است.